پاورپوینت کامل داستان ماه ۱۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل داستان ماه ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل داستان ماه ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل داستان ماه ۱۳ اسلاید در PowerPoint :

>

۵۶

نقطه امید»

به پایت نگاه می کنی، مثل یک تخته چوب می ماند. اصلا نمی توانی تکانش بدهی، انگشتان پایت سیاه شده اند. یک آه
بلندی می کشی و مشت می کوبی روی پایت، اصلا دردی حس نمی کنی. انگار دیگر پا، پای تو نیست. چشم می دوزی به
پنجره چوبی اتاق و به ستاره هایی که در آسمان چشمک می زنند. یاد حرف دکترها که می افتی غم و غصه مثل عنکبوت
بدجنسی بیشتر تارهایش را به دور قلبت می تند: «باید پای تو قطع شود تو بیماری سقاقلوس(یک نوع بی حسی و فلجی)
داری!» دوباره به پایت نگاه می کنی. چاره ای نیست پیش خیلی از دکترها رفته ای و همه هم همین را گفته اند. فردا پای تو
قطع می شود پایی که کمک می کرد هر روز بروی حرم حضرت معصومه(ع). راستی … ولی حتما جوابم را می دهد هر چه
باشد یکی از خادمانش هستم. اصلا چرا زودتر به فکرم نرسید حالا که دیگر امیدی نیست. آخرین نقطه امید را فراموش
نمی کنم. اینها را توی دلت می گویی. بهتر است هر چه زودتر آماده شوی. شادی محسوسی مثل غنچه گل در دلت شکوفا
می شود. مبارک( نام شخصی است) را صدا می کنی: مبارک! مبارک! صدایت می لرزد.

روی دوش مبارک نشسته ای و پاهای مبارک یکی یکی کوچه پس کوچه های دراز و باریک قم را می پیماید. همه جا تاریک
است و نوری که از پنجره بعضی خانه ها به بیرون سرک کشیده روشنایی کمرنگی به کوچه ها بچشیده است. سرت را بلند
می کنی از همین جا هم گنبد طلایی حرم پیداست. توی دلت به حضرت معصومه(ع) سلام می کنی و می روی توی فکر:
یعنی مرا شفا می دهد؟ کمی دلهره به سرتاسر وجودت چنگ می زند. بی اختیار اشک هایت سرازیر می شود. اگر جلوی
خودت را نگیری صدای هق هقت همه جا می پیچد. اشک هایت را با لبه آستین هایت پاک می کنی و دوباره به گنبد طلایی
حرم نگاه کرده، آرامش پیدا می کنی.

اواخر شب است. حرم خلوت خلوت شده است. کسی غیر از تو اینجا نیست خدام درهای حرم را بسته اند. فقط تو هستی
با او. آمده ای پیش دکتر معالجت او چه جوابی بهت می دهد. حتما او هم می داند. فردا دیگر پا نداری. بغ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.