پاورپوینت کامل گفتگو با استاد علی اصغر فقیهی ۷۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گفتگو با استاد علی اصغر فقیهی ۷۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفتگو با استاد علی اصغر فقیهی ۷۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل گفتگو با استاد علی اصغر فقیهی ۷۷ اسلاید در PowerPoint :

>

۷۹

کوثر: با تشکر از حضرت استاد که گفتگو با مجله ما را پذیرفتید.

لطفا شمه ای از دوران تحصیلی و از حضرت استاد که گفتگو با مجله ما راپذیرفتید.

بسم الله الرحمن الرحیم

تشکر می کنم از حسن نظر شما که بنده را شایسته دیدید تا دقایقی از وقت گرانبهایتان را بگیرم.

پدر من مرحوم آقا شیخ ابوالحسن فقیهی مدرس مدرسه جانی خان بود که این مدرسه قبل از تشکیل حوزه علمیه قم
توسط مرحوم آیت الله حائری، دایر بود و بسیاری ازعلمای قم از این مدرسه برخاسته اند، مدرسه موقوفاتی هم داشت و
دارد که ازدرآمد آن کمکی هم به طلاب می شد. پدرم مدرس دوره سطح بودند.

من تحصیل را از مکتبخانه شروع کردم. بعد خدمت پدرم در همان مدرسه مقدمات راکه آن وقت معمول بود فرا گرفتم
سپس تا پایان سطح نیز خدمت پدر و عمویم که اونیز از مدرسین همان مدرسه بود به تحصیلات حوزوی ادامه دادم. در
سال ۱۳۰۵ که ۱۹ – ۱۸ ساله بودم با اجازه پدرم برای ثبت نام در دانشکده معقول و منقول راهی تهران شدم.

علت اینکه به آن دانشکده رفتم، اولا آن دانشکده بسیار پربار بود، بهترین اساتید آنجا تدریس می کردند، دیگر اینکه دیپلم
نمی خواست تنها امتحان ورودی داشت. چون در آن موقع دبیرستان کاملی نبود و تا چند سال بعد هم کسی در آن دیپلم
نگرفت و کمک خرجی و حجره هم می دادند که این برای من که نه خودم امکاناتی داشتم و نه پدرم بضاعتی داشت که به
من کمک کند بسیار مغتنم بود.

در سال دوم تحصیل در دانشکده بودیم که پیشنهاد شد هر کس مایل است به کاردبیری بپردازد باید در علوم تربیتی
دانشسرای عالی هم شرکت کند. یک سال هم آنجا شرکت کردم. در سال ۱۳۱۹۲۰ پس از پایان دوره دانشکده به عنوان
دبیربه قم اعزام شدم و تا سال ۱۳۵۰ در قم دروس فقه، تاریخ، ادبیات فارسی و عربی را تدریس می کردم. در سال ۱۳۵۰
آقای علامه کرباسچیان موسس و چند تن از امناءمدرسه علوی تهران به قم آمدند و از من برای تدریس در آن مدرسه
دعوت کردند که پذیرفتم و تا سال ۵۸ حدود هشت سال در آن جا تدریس می کردم و در سال ۵۸ به دبیرستان نیکان رفتم
که آن هم از نظر درسی همانند مدرسه علوی درس سطح بالایی بود، سیزده سال هم در آنجا تدریس کردم و بعد هم
تدریس را کنار گذاشتم و به قم برگشتم. و اما در باره تالیفاتی که دارم باید بگویم من از همان ابتدا به نوشتن علاقه داشتم
گاه گاه چیزهایی می نوشتم و در برخی روزنامه ها چاپ می شد. ازجمله سلسله مقالاتی در باره تاریخ و عقاید وهابیان که در
روزنامه معروف آن زمان به نام «استوار» چاپ می شد. علت آن هم این بود که در سال ۱۳۲۲ وهابیان در مکه معظمه سر یک
زائر ایرانی را به نام حاج ابوطالب به اتهام واهی قطع کردند. در آن موقع از عقاید وهابیان کسی چندان اطلاعی نداشت،
کتابی هم در این باره نبود و یا کم بود و چون من تاریخ تدریس می کردم از من زیاد سؤال می شد که اینان کی هستند و چه
می گویند؟ من هم با مدارک و منابع اندکی که بود شروع به نوشتن آن سلسله مقالات کردم و به ریشه یابی این فرقه و
عقایدشان پرداختم. وکتاب کوچکی جزوه مانند در حدود هشتاد صفحه شد و مرحوم آیت الله نجفی مرعشی هم لطف
کردند یک صفحه به زبان عربی مقدمه ای بر آن نوشتند این اولین اثر من بودکه به صورت کتاب چاپ شد. و این موضوع
انگیزه ای شد که در باره وهابیان تحقیق را ادامه دهم لذا در سال ۱۳۵۲ با جمع آوری مدارک زیادی در باره فرقه وهابی
وعقایدشان و به خصوص کتابهای ابن تیمیه و کتابهای محمد بن عبدالوهاب و دیگرآثار وهابیها کتابی را به نام «وهابیان »
چاپ کردم.

تالیف دیگرم کتابی است درباره «قواعد املاء و انشاء» که در سال ۱۳۳۰ به پیشنهاد عده ای از معلمان و دبیران نوشتم.

پس از تاسیس مدرسه دین و دانش توسط آیت الله شهید دکتر بهشتی تدریس جغرافیای کشورهای اسلامی و تاریخ اسلام
به من واگذار شد این دو ماده درسی نخستین باربود که در دبیرستان تدریس می شد. لذا من اول مطالب را تقریر
می کردم بعد خلاصه آن را برای دانش آموزان می گفتم و آن ها می نوشتند بعد این نوشته هایم به صورت کتابی چاپ شد.

در زمان آیت الله بروجردی(ره) به دستور ایشان متن رساله عملیه را به صورتی ساده به کمک آقای علامه کرباسچیان که
از اصحاب ایشان بود نوشتم.

توحید مفضل را ترجمه کردم و به ضمیمه بقیه اصول دین به نام «راه خداشناسی »چاپ شد و بارها تجدید چاپ گردید.

عهدنامه مالک اشتر را نیز ترجمه کردم.

همچنین در سال ۱۳۴۶ سفرنامه حج نوشتم و به نام «حج آن طور که من رفتم » ودر همین سال دستور زبان فارسی را نیز
چاپ کردم.

در سال ۴۷ کتاب فرمانروایی عضدالدوله دیلمی را نوشتم و بعد عده ای نامه نوشتند که همه آل بویه به جهان تشیع
خدمت کرده اند چرا تنهاعضدالدوله راانتخاب کرده ای؟ از این روی در صدد کتابی در باره آل بویه برآمدم، یازده سال طول
کشید تا کتابی به نام تاریخ آل بویه متجاوز از نهصد صفحه نوشتم که مکرربه چاپ رسیده است. در سال ۵۰ تاریخ جامع
قم را نوشتم به ترتیب: مذهبی،اجتماعی و علمی که قسمت مذهبی آن چاپ و نایاب شده و اکنون در صدد تجدید
چاپ آن هستم. و آخرین اثری که از من چاپ شده است ترجمه ای است از کتاب شریف نهج البلاغه. کوثر: خود
حضرت عالی کدام یک از آثارتان را بهتر می پسندید؟

دیگران باید نظر بدهند.

کوثر: به هر حال آن اثری که خودتان بیشتر از آن راضی هستید کدام است؟

همان «ترجمه نهج البلاغه »، بعد هم کتاب «تاریخ آل بویه » و نیز کتاب «وهابیان ».

کوثر: در آستانه سالگرد شهادت شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی هستیم.

حضرت عالی که از دوستان ایشان هستید و چند سالی همکار ایشان در فعالیتهای فرهنگی بوده اید لطفا برای ما از ابتدای
آشنایی تان با ایشان بفرمایید.

در یکی از روزهای پاییز سال ۱۳۲۸ یا۱۳۲۹ در دبیرستان حکیم نظامی (امام صادق(ع » که در آن وقت مسوولیت آن
رابرعهده داشتم در ساعت تنفس در اتاق مخصوص دبیران نشسته بودیم که دیدم جوانی با قامت نسبتا بلند باوقاری تام
وشخصیتی که جلب احترام همگان را می کرد وارد دبیرستان شد. جلو رفتم و از ایشان خواستم به جمع دبیران بیایند. بعد
از تعارفات معلوم شد ایشان به عنوان دبیرزبان انگلیسی به این دبیرستان آمده اند. این مساله باعث تعجب حاضران شد
زیراتا آن وقت دبیران معمم فقط عربی و شرعیات تدریس می کردند و شگفت آور بود که یک روحانی تدریس زبان انگلیسی
آن هم در کلاسهای آخر دبیرستان را به عهده بگیرد.

البته این موضوع تا آنجا که من می دانم یک استثناء داشت و آن دوست دیگر مامرحوم آقا شیخ محمد محققی بود که
چند سال قبل از آمدن مرحوم بهشتی در مدارس ملی قم فیزیک و ریاضیات درس می گفت تا اینکه از طرف آیت الله
بروجردی برای نظارت در بنای مسجد هامبورک به آلمان رفت در هر حال از لحظه ورود شهید دکتربهشتی به آن
دبیرستان تا زمانی که از قم رفتند و بهتر بگویم تبعید شدند که حدود۱۳ سال طول کشید من افتخار دوستی و
همنشینی با ایشان را داشتم.

کوثر: در باره مدرسه دین و دانش و چگونگی همکاریتان با شهید دکتر بهشتی بفرمایید.

آمدن ایشان به دبیرستان حکیم نظامی و تدریس زبان انگلیسی به نظر من بیشتربرای آشنایی با روحیه دانش آموزان
بود جهت زمینه سازی تاسیس دبیرستانی که مورد نظر ایشان بود چون در آن زمان در مدارس به مسائل دینی اهمیتی
داده نمی شد. لذا بعد از یکی دو سال در نظر گرفتند دبیرستانی تاسیس کنند که علاوه بر مواد درسی متعارف، معارف
دینی با روش صحیح، تاریخ اسلام و جغرافیای کشورهای اسلامی جزء مواد درسی آن قرار گیرد. از تعدادی دبیران دعوت
کردند ازجمله حقیر، جلسه ای تشکیل شد که آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری هم بودند. درآنجا اساس مدرسه را
پایه گذاری کردیم. خود ایشان مدیریت آن را به عهده گرفتندو بنا شد تاریخ اسلام و جغرافیای کشورهای اسلامی را هم
که برای نخستین بار دردبیرستانی تدریس می شد من به عهده بگیرم. ابتدا خانه ای را در کوچه آیت الله نجفی مرعشی که
دو سه اتاق داشت اجاره کردند بعد هم این جای فعلی را یکی ازافراد خیر بنا کرد. کوثر: چه کسانی غیر از شما در این کار
فرهنگی ایشان راکمک کردند. آیت الله شهید مفتح، آقای حائری تهرانی و چند تن دیگر از دبیران معروف قم از قبیل
مرحوم رضا جزی و آقای مرتضی جوادی.

کوثر: در باره هدف ایشان از تاسیس دبیرستان دین و دانش توضیح بیشری بفرمایید. در جلسه ای که برای مشورت در
باره تاسیس دبیرستان تشکسل شده بودسخن در این بود که در این دبیرستان از همان ابتدا برای هر شش درس ثبت
نام نماییم. ایشان مخالفت کردند و فرمودند که ما می خواهیم شاگردان را از پایه باخوی و روش اسلامی تربیت کنیم و
برای این منظور شاگردانی که چند سال درمحیطهای دیگر و بر خلاف روش ما بارآمده اند مناسب نیستند بنابراین بهتر
است ازکلاس اول یا دوم دبیرستان شروع کنیم. و این از لحاظ فرهنگی بسیار منطقی ودرست بود. از جنبه های علمی هم
محصلان این دبیرستان موفق بودند مثلادانش آموزانی که در اولین دوره به گرفتن دیپلم ریاضی و طبیعی نایل
آمدندهمه شان در کنکور قبول شدند و امروز عده ای از بهترین اطباء و مهندسان واستادان کشور، محصول همان مدرسه
دین و دانش هستند. کوثر: از دیگر فعالیتهای فرهنگی یا سیاسی ایشان چنانچه خاطره ای دارید بفرمایید.

یکی از کارهای مهم ایشان که در جهت نزدیک کردن حوزه به دانشگاه انجام دادندجلسات هفتگی بود که در سال ۴۰ یا ۴۱
در مسجد رضوی در خیابان باجک صبحهای جمعه برگزار می شد. مسوولیت این جلسه را خود ایشان داشتند صبح هر
جمعه عده زیادی از دانشجوبان همراه با استادانشان برای شرکت در این جلسه از تهران به قم می آمدند. جمع کثیری از
طلاب جوان و حتی گروه زیادی از مردم عادی در این جلسه حاضر می شدند به طوری که تمام مسجد و بالکنها و خیابان
جلوی مسجد مملواز جمعیت می شد. در این جلسات ابتدا خود مقدمتا صحبت می کردند و بعد یک نفر ازاساتید در
موضوعی مشخص حدود دو ساعت سخن می گفت که انصافا جلسه پربار و بابرکتی بود تا روزی که نوبت سخنرانی استاد
شهید مطهری شده بود سازمان امنیت جلسه را بهم زد و از آن به بعد آیت الله بهشتی به تهران رفت و تا جایی که من به یاد
دارم تا پیش از انقلاب دیگر به قم نیامد و به احتمال قوی رفتن ایشان از قم، تبعید بود نه اختیاری. کوثر: جناب عالی هم
در آن جلسات برنامه سخنرانی داشتید.

بله، من هم به پیشنهاد ایشان دو بار سخن گفتم. بار اول با این عنوان که میان دانشجوی قدیم و جدید تفاوتی نیست و
دیگری به عنوان امتیازات مذهب تشیع. کوثر: با توجه به مدت زیادی که با ایشان بوده اید لطفا از ویژگیهای اخلاقی ایشان
بفرمایید.

در مدت سیزده یا چهارده سالی که در قم بودند و چند سال همسایه دیوار به دیوار بودیم، آمد و رفت داشتیم، یک خطا و
سخنی بر خلاف ادب دین و دنیا ازایشان ندیده و نشنیدم. تقوا را به طور کامل رعایت می کردند. در سخن گفتن ایشان
منطق و انصاف حاکم بود نه احساسات و نظرات شخصی. در سالهایی که دبیرستان دین و دانش را اداره می کردند در
راهنمایی دانش آموزان منطق به کارمی رفت نه خشونت. برخورد با افراد بسیار خوب، شناختن هر کس به جای خود و
باهر کس به فراخور حال او سخن گفتن و خلاصه رعایت ادب زندگی به طور کامل، ازویژگیهای اخلاقی و رفتاری این
شهید بزرگوار بود. این را که من می گویم درایت است نه روایت. مدت ۱۳ سال با ایشان تماس و معاشرت داشتم و مسلما
صفات ممتازایشان بیش از اینهاست که گفته می شود. کوثر: کسانی که با ایشان مدتی همکاری داشته اند، مدیریت قوی
ایشان را ستوده اند آیا شما نیز بر همین باورید؟

در تمام مدتی که ایشان مدیریت دبیرستان دین و دانش را به عهده داشتند و من در آنجا تدریس می کردم و از نزدیک
طرز کار ایشان را می دیدم در یک کلمه می گویم که درمدت پنجاه سال که در قم و تهران تدریس کرده ام چنین مدیریتی
قوی و منطقی و مؤثر ندیده ام.

کوثر: ایشان به چه زبانهایی آشنایی داشتند؟

ایشان در قم که بودند به زبان عربی و انگلیس

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.