پاورپوینت کامل سیلابهای دره مرگ ۲۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سیلابهای دره مرگ ۲۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سیلابهای دره مرگ ۲۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سیلابهای دره مرگ ۲۵ اسلاید در PowerPoint :

>

۷۰

حرم امام رضا(ع) شلوغ بود. اطراف ضریج جای سوزن انداختن نبود. نمازم را تمام کردم. نگاهم به جوانی که کنارم
نشسته بود افتاد. بیست ساله نشان می داد. ایرانی نبود. این را می شد ازقیافه اش تشخیص داد. زل زده بود به ضریح و آرام
آرام گریه می کرد. توی خودش بود. به اطراف توجهی نداشت. سر صحبت را با او باز کردم. خودش را جمع و جورکرد و با
دست اشکها را از صورتش پاک کرد.
اهل کجایی؟
افغانستان، اهل هزاره جات شیعه هستی؟
بله.
خوشحالی اومدی زیارت امام رضا(ع)؟
خیلی زیاد. امام رضا(ع) آقای چراغ به دسته!

جوان سکوت کرد و دوباره به ضریح خیره شد. آخرین جمله جوان عجیب بود. او امام را آقای چراغ به دست خوانده بود!
چرا؟

باید از او می پرسیدم. به شدت کنجکاو شده بودم.
چرا به امام رضا می گی آقای چراغ به دست؟
بله؟
می گم چرا به امام می گی آقای چراغ به دست؟
داستانش مفصله! حوصله دارید گوش بدید؟
بله بگو.

زمستان سال ۱۳۷۵ بود. آن سال برف زیادی آمده بود. هنوز ارتش شوروی به افغانستان حمله نکرده بود. ما در روستای
«جرپن » زندگی می کردیم. روستای ماجزو حوزه گیروی «شهرستان » از توابع استان ارزگان بود. من چهارده سال داشتم.
زمستان آن سال مصادف شده بود با محرم و ایام عزاداری آقا اباعبدالله.

آن روز را خوب به خاطر می آورم. پدرم خدابیامرز بعد از ناهار صدایم کرد وگفت:
عمران دوست داری بریم آبادی «دیده واز» روضه؟
آره آقا پس زود باش حاضر شو. لباساتو بپوش. نیم ساعت دیگه راه می افتیم.

ساعتی بعد ما به سمت «دیده واز» در حرکت بودیم. روز قبل برف زیادی باریده بود. زمینها و تپه ماهورها سفیدپوش بود.

سفیدی برف چشمم را می زد. پدرم چوبدستی بزرگی در دست داشت. دست مرا محکم دردستش گرفته بود. ۵ ساعت بعد
به دیده واز رسیدیم. به محل عزاداری رفتیم. همه با دیدن پدرم به احترام از جای خود بلند شدند.
سلام آقا سید!
خوش اومدی
بفرما بالا
میزبان جلو آمد و دست پدرم را بوسیدو ما را به طرف بالای مجلس راهنمایی کرد. بغل دستی ها برایمان جا باز کردند.
نشستیم. مراسم عزاداری آغاز شد. روضه که تمام شد; سفره بزرگی پهن کردند ومشغول خوردن شام شدیم. در همین
موقع چشمم به قاسم یکی از دوستانم افتاد.حالش خوب نبود. گوشه اتاق نشسته بود. صورتش پر از دانه های سرخ بود. به
پدرم اشاره کردم.
آقا اونجارو نگاه کن قاسم دوستمه.
برم پیشش.
نه بشین. از کنار من تکون نمی خوری! آخه چرا؟
اون مریضه دانه سرخک گرفته. مرضش واگیر داره. اگه بری پهلوش تو هم می گیری. حالا صحبت نکن . غذاتو بخور.

بعد از شام همه مشغول صحبت شدند. هر کس چیزی می گفت. پدرم هم گرم صحبت شده بود. به آرامی از او دور شدم و
خودم را به قاسم رساندم.
سلام قاسم سلام چی شده؟
سرما خوردم بعدش بدنم پر از دونه های سرخ شد. پاشو برو اینجا نشین.
تو هم مریض می شی! ان شاءالله که خوب می شی، من رفتم.
خداحافظ.

آن شب در دیده واز ماندیم و روز بعد به آبادی خودمان برگشتیم. در راه چند بارسرفه کردم. پدرم پرسید:
چی شده عمران؟ سرما خوردی؟
نمی دونم. شاید رفتی پیش قاسم فقط یه دقیقه! مگه نگفتم نرو چیزی نیست آقا. سرماخوردگی من ربطی به قاسم نداره.

به خانه رسیدیم. احساس خستگی شدیدی تمام بدنم را فرا گرفته بود. سرم گیج می رفت. دلم می خواست بخوابم. دو روز
گذشت. حالم هر لحظه بدتر می شد. تمام بدنم درد می کرد. دانه هایی سرخ رنگ آرام آرام در تمام قسمتهای بدنم
ظاهرمی شدند. شب دوم تب و لرز کردم. کار به جایی رسید که دیگر حتی قادر به خوردن یک لقمه غذا هم نبودم. روز
سوم یکی از همسایه ها به خانه ما آمد و با پدرم مشغول صحبت شد. صدای گفتگوی آنها را می شنیدم.
سلام آقا سید. شنیدم قاسم مریض شده.
علیکم السلام. آره قاسم ناخوش احواله.
خیلی از بچه های آبادی مریض شدن. این بیماری واگیر داره.
نمی دونم می شه قاسمو برد کلینیک یا نه؟
نمی شه! تو این برف و بوران کج

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.