پاورپوینت کامل مبارزات ائمه علیه السلام در برابر حکام اموی(۲) ۶۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مبارزات ائمه علیه السلام در برابر حکام اموی(۲) ۶۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مبارزات ائمه علیه السلام در برابر حکام اموی(۲) ۶۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مبارزات ائمه علیه السلام در برابر حکام اموی(۲) ۶۵ اسلاید در PowerPoint :

>

۵۴

۲ – موضع گیری فرهنگی

یکی از شیوه های مبارزه امامان معصوم علیهم السلام با دستگاه خلافت بنی امیه فعالیتهای فرهنگی و علمی آنها بود.

امام باقر و امام صادق علیهم السلام با تشخیض درست زمان و ژرف نگری، به موضع گیری در برابر افکار و سیاستهای
امویان، پرداختند.

هر چند امام حسن(ع) نیز، پس از صلح با معاویه، به مدینه هجرت فرمود و در آنجا به نشر احکام شریعت و تبیین معارف
اسلام پرداخت; اما شکوفایی فرهنگ اسلام و عقاید شیعه در سالهای امامت امام باقر و امام صادق علیهم السلام آشکار
شد. روزگار امامت آن دو امام بزرگوار دارای چند ویژگی مهم بود:

۱ – امامت امام باقر و امام صادق علیهم السلام با اوج ستمها و شهوترانی های امویان و استفاده های ناروای آنها از
بیت المال مسلمانان مصادف شد. خشونت خلفای اموی در این دوره در برخورد با امت اسلامی، بویژه شیعیان و فرزندان
پیامبر(ص)، از حاکمان پیشین کمتر نبود. شدت اختناق و بیداد چنان بود که خلفا آشکارا به دشمنی با آل محمد(ص)
می پرداختند، موج دستگیری و شکنجه به راه افتاد و زندانها از آل محمد(ص) آکنده شد. کمترین ستمی که به فرزندان و
نوادگان پیامبر(ص) روا می داشتند، حذف نامهای آنها از دیوان بیت المال بود.

۲ – با گذشت نزدیک به یک قرن از وفات پیامبر گرامی اسلام، نسل جدیدی از مسلمانان به وجود آمد که از احکام اسلام
و عقاید درست دین آگاهی نداشت. حدود ۶۰ سال از خلافت امویان می گذشت و تلاشهای آنها در محو آثار دین و ایجاد
شبهات اعتقادی در میان نسل جدید به بار نشسته بود.

۳ – تجربه تاریخ نشان می داد که امامان معصوم علیهم السلام بتقریب در هیچ یک از دوران گذشته از حمایت حقیقی و
جوانمردانه مردم برخوردار نبودند. (۱) بر این اساس، مبارزه نظامی و بهره گیری از شمشیر برای از بین بردن ستم و ایجاد
فرهنگ اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله در جامعه ناممکن می نمود.

از سوی دیگر امام صادق(ع) در دوران امامت خویش با موج تنش های اجتماعی و قومی میان قبایل رو به رو بود: بویژه
درگیریهای میان بنی عباس و بنی امیه که سرانجام به فروپاشی خلافت امویان انجامید.

در این موقعیت امام باقر و امام صادق علیهم السلام در مسیر ایجاد فرهنگ درست اسلامی و اعتقادات درست دینی
کوشیدند.امام صادق(ع) دوران پدر بزرگوارش را چنین معرفی می کند:

«شیعه، در زمان وی، احکام و مناسک حج و حلال و حرام خود را نمی شناخت و آن حضرت آنچه شیعیان نیاز داشتند،
بیان فرمود.» (۲)

امام باقر و امام صادق علیهم السلام برای رسیدن به این هدف حوزه های علمی بر پا کردند و به تربیت شاگردان
پرداختند; شاگردانی که بسیاری از آنها چراغ هدایت مردم شدند. فقه، کلام و بسیاری دیگر از علوم ائمه علیهم السلام از
این مجرا به دریای قلوب دانش پژوهان و شیفتگان معرفت راه یافت و انسانهای بی شماری را به بهشت رستگاری رهنمون
شد.

آن دو امام بزرگوار همگام با تکمیل کاستیهای علمی، فرهنگی و اعتقادی شیعه، پیروانشان را از همکاری با امویان و
دخالت در امور حکومتی باز می داشتند.

۳ – موضع گیری سیاسی

پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله رسالت خویش را در غدیر خم به اوج رسانده، دین را کامل کرد و خداوند مهر تائید بر
آن زد. آن حضرت پذیرش ولایت علوی را تنها راه نجات و رستگاری امت دانست. کسانی که در غدیر حضور داشتند بر این
باور بیعت کردند; اما پس از وفات حضرت رسول صلی الله علیه و آله بیعت شکستند و برای جانشینی پیامبر طرحی
ننگین ریختند.

شورای سقیفه، بر خلاف نظر پیامبر، ابوبکر را بر مسند خلافت نشاند. پس از او نیز صلاحیت علی(ع) برای شورا آشکار
نشد و جهل مرکب، عقولشان را تسخیر کرد. سرانجام، بعد از خلافت عثمان، کسی شایسته تر از امام(ع) یافت نشد.

ناتوانی صحابه در هدایت امت اسلامی و پاسخگویی به نیازهای جامعه، اندیشمندان را بر آن داشت تا از دریای علوم علوی
بهره گیرند برای التیام زخمهای ستمدیدگان دست نیاز به سوی عدالت وی دراز کنند. بدین ترتیب، عطش جامعه به
برقراری عدالت اجتماعی سبب پذیرش خلافت علی(ع) شد و حضرت با شرایطی بدین خواست پاسخ مثبت داد; ولی
دریغ که وقتی خورشید عدالت و ستم ستیزی علی(ع) بر گستره زمین پرتو افکند، بنی امیه علم مخالفت برافراشت.

علی(ع)، که تاکنون از کینه دشمنان زخمها برداشته بود، از نادانی مردم اندوهگین شد و بر جهل ستمشان اشک ریخت.
خطبه های آن حضرت نشان می دهد که وی بنی امیه را آشکارا ستمگر می خواند و آنها را شایسته حکومت نمی دانست. آن
بزرگوار در خطبه ای فرمود:

«بنی امیه؟! تو را چه شده است، خداوند هدایتتان نکند. جز ستمگر و نابود کننده فرزندانم و تجاوزگر به حریم حرمتم
کسی در بنی امیه نیست. اینان همواره ستم پیشه بوده، بر حرام دنیا طمع می ورزند و در دریای هلاکت و خون شناورند.» (۳)

و نیز، در خطبه ای دیگر، فرمود: «به خدا سوگند، اگر بنی امیه بر سر کار بمانند، هر حلال را حرام و هر حرامی را حلال
می کنند. هیچ پیمانی استوار نمی ماند. هیچ خانه و خیمه ای در آبادی و بیابانی نیست مگر آنکه این گروه به ستم آن را
ویران می کند و با بدرفتاری مردمانش می گریزاند. اینان در ستم تا آنجا پیش می روند که همیشه دو دسته از مردم گریان
باشند; دسته ای که دین خود را از دست داده و گروهی که به دنیای خویش نرسیده است … ممکن است کسی گمان کند
که دنیا چون شتری زانو بسته، در اختیار فرزندان امیه است تا شیرش را به مردم بخورانند یا چون چشمه ای آمیخته
است تا مردم را به آبشخور آن کشانند; نه تازیانه شان از مردم برداشته می شود و نه شمشیرشان. این چیزی جز پندار
نادرست و دروغین نیست. بهره بنی امیه از خوشی چندان است که لختی شیرینی را در کام کشند و سپس یکباره
برونشان اندازد.» (۴)

آن حضرت نگرانی از آینده امت اسلامی در حکومت امویان را چنین بیان می فرماید:

«فتنه بنی امیه ترسناکترین فتنه هاست، آشوبی سردرگم و تار. حکومت آنان بر همه مردم است و آزارشان دامنگیر دین
باوران. به خدا سوگند، پس از من فرزندان امیه را برای خود اربابان بدی خواهید یافت; چون ماده شتر پیر و بدخویی که
با دست بر زمین کوبد، با پا لگد زند و با دهان گاز می گیرد و نمی گذارد شیرش را بدوشند. پیوسته با شما چنین کنند تا از
شما جز آن که به آنها سودی می رساند یا زیانی از آنان دفع می کند، کسی باقی نماند. بلای آنان با چهره ای زشت و
ترس آور و ظلمتی همسان تاریکی عصر جاهلیت بر سرتان فرود می آید و نور هدایت در آنان آشکار نیست.» (۵)

گفتار امام(ع) نشان می دهد که، از نظر امام(ع)، وجود بنی امیه در راس حکومت و صحنه سیاسی جامعه برای اسلام و
مسلمانان خطرناک و زیان آور بود. بر این اساس، وقتی آن حضرت به خلافت ظاهری رسید تقریبا همه افراد بنی امیه را،
که از طرف خلفای پیشین بر مناطق مختلف حکومت می کردند، از صحنه سیاسی بر کنار کرد و به جای آنان صالحان را
فرماندار ساخت. البته فرزندان امیه، در برابر این اقدام، خاموش نماندند; به کارشکنی پرداختند و مقدمات نبرد صفین را
آماده کردند.

امام حسن(ع) نیز با حضور بنی امیه در صحنه سیاسی جامعه اسلامی مخالف بود. صلح آن حضرت با معاویه هرگز به
معنای موافقت و همراهی با بنی امیه نبود; زیرا چنانکه در سخنان حضرتش دیده می شود، صلح وی پیامد ستم پیشگی
بنی امیه و عدم درک صحیح مردم از مسائل اجتماعی و سیاسی بود. آن حضرت بارها فرمود: اگر یاوری داشتم، خلافت را
به معاویه واگذار نمی کردم; و صلح من تنها برای حفظ جامعه اسلامی از خونریزی و برادرکشی و پاسداری از اسلام است.

پس از آنکه معاویه به خلافت رسید، در مجلسی، که امام حسن(ع) نیز حضور داشت، گفت: چون حسن بن علی مرا
شایسته خلافت دید و خود را سزاوار این کار نیافت، با من بیعت کرد و خلافت را به من وانهاد.

پس از او، امام حسن(ع) بر منبر قرار گرفت و بعد از سپاس خدای تعالی و یادآوری آیه مباهله و وقایع آن فرمود: معاویه
گمان می کند من او را شایسته خلافت می دانم و خودم را برای این کار سزاوار نمی بینم. او دروغ می گوید. چنانکه در
کتاب خدا و گفتار پیامبر آمده است، ما از خود مردم به آنها سزاوارتریم. پس از رحلت پیامبر(ص)، ما اهل بیت مظلوم
واقع شدیم. خداوند بین ما و کسی که به ما ستم روا داشته، به حق ما تجاوز کرده است، حکم خواهد کرد; کسی که مردم
را بر ما شوراند، ما را از بیت المال محروم ساخت و فدک را از مادر ما غصب کرد. به خدا سوگند، اگر آن هنگام که حضرت
رسول صلی الله علیه و آله رحلت فرمود، مردم با پدرم بیعت می کردند، آسمان و زمین برکتهای خود را بر آنان فرو
می فرستاد: و تو، ای معاویه و قریش و آزادشدگان و فرزندان آنان در آن طمع نمی کردید. ای مردم، اگر شرق و غرب جهان
را بگردید، جز من و برادرم فرزندی برای پیامبر نمی یابید; و من تنها برای دوری از آشوب و رعایت مصلحت امت با این
شخص بیعت کردم. (۶)

بدین سبب آن حضرت، پس از امضای پیمان صلح به مدینه هجرت فرمود و در آنجا به افشای ماهیت بنی امیه و نشر
دیدگاههای سیاسی – فرهنگی خود پرداخت.

وجود امام حسن(ع) حتی در مدینه نیز برای خلافت بنی امیه خطرناک بود و گفتار و کردار آن حضرت نقشه های امویان
را خنثی می کرد. بدین سبب، معاویه نتوانست وجود حضرت را تحمل کند و سرانجام وی را به شهادت رساند.

امام حسین(ع) نیز، چون پدر بزرگوار و برادر گرامی اش، با امویان به مبارزه برخاست و ماهیت ضد دینی آنها را افشا کرد.
آن حضرت خلافت را حق مسلم خاندان پیامبر(ص) می دانست و از آن دفاع می کرد. امام(ع)، در نامه ای که برای سران
بصره فرستاد، فرمود:

«خداوند حضرت محمد(ص) را به رسالت برگزید، او نبوت را شرافت بخشید و آنگاه که رسالت خویش به پایان رساند، وی
را به سوی خود خواند. ما اهل بیت وصی و وارث او هستیم. برای جانشینی پیامبر(ص) از دیگران شایسته تریم. هر چند
زمانی برای حفظ انسجام و یگانگی مسلمانان سکوت کردیم; ولی به این حق، از کسانی که آن را در دست گرفته اند،
سزاوارتریم. من شما را به پیروی از کتاب خدا و سنت پیامبر(ص) دعوت می کنم; زیرا امروز سنت پیامبر(ص) مرده،
بدعت در دین آشکار شده است.» (۷)

آن حضرت، در میان یاران خود و سربازان حر بن یزید، چنین فرمود:

«ای مردم، اگ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.