پاورپوینت کامل پنج گام بسوی دفاع فرهنگی ۵۸ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پنج گام بسوی دفاع فرهنگی ۵۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پنج گام بسوی دفاع فرهنگی ۵۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل پنج گام بسوی دفاع فرهنگی ۵۸ اسلاید در PowerPoint :

>

۳۴

مقاله حاضر در چهارمین جشنواره مطبوعات «بهار ۱۳۷۵» در بخش نقد فرهنگی رتبه نخست را حائز گردید، ما بخش
آخر آن را که بیشتر کاربردی است انتخاب کرده ایم. با تشکر از نویسنده محترم – ماهنامه کوثر

زمینه های تهاجم پذیری

انقلاب پیروز شد و امام با تیزبینی پیامبرگونه خود دستور تدوین قانون اساسی را دادند و با سرعت نظام سیاسی را
حاکمیت بخشیدند. عزیزانی چون دکتر بهشتی با درک عملکردهای درونی نظامها در کنار نظامهای سنتی، سازماندهی
جدیدی برای خلق نظامهای انقلابی را پایه ریزی کردند و جهاد سازندگی، سپاه، بسیج و کمیته های انقلاب اسلامی
بوجود آمد اما روند حرکت نظام سازی به دلایل عمده زیر تا اندازه زیادی دستخوش فراموشی قرار گرفت:

۱ – وجود نظامهای بازمانده از قبل، در عمل اجازه نداد تشنگی وجود نظامهای متناسب با آرمانها و ارزشهای اسلامی
احساس شود.

۲ – عدم شناخت لازم از عملکردهای نظامها (سیستمها) از سوی برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی در دوره های
گذشته و مدیران ارشد و خلاصه کردن اقدامات اصلاحی در تعویض مسؤولین نظامها و اصلاح ظاهری بعضی از قوانین
جاری.

۳ – نارسائیها و ناتوانیهای تاریخی حوزه های علمیه برای پاسخ گویی به این نیازهای اجتماعی.

۴ – ناکافی بودن نظریه پردازان آرمان گرایی اسلامی در دانشگاهها.

۵ – دوری نهادی و فکری حوزه و دانشگاه از یکدیگر.

۶ – ایجاد بحرانهای سیاسی و نظامی از طریق گروهکهای وابسته در آغاز انقلاب.

۷ – تحمیل جنگ هشت ساله و تخریب وسیع منابع انسانی و اقتصادی و نظامی جامعه.

با پذیرش قطعنامه در حالی که چند مساله مهم رو در روی مسؤولین اجرایی بود، فصل تازه ای از تحولات جامعه انقلابی
ما آغاز گردید.

– منابع وسیع اقتصادی در اثر جنگ از بین رفته بود.

– رشد جمیعت با هرم بسیار جوانی تداوم می یافت و هر روز و هر لحظه نیاز جدیدی خلق می شد و با این رشد جمعیت
پیوند می خورد.

– توقعات و انتظارات مردم متاثر از فرهنگ تاریخ گذشته ایران تماما متوجه اقدامات دولت بود.

– دشمن مترصد بوجود آمدن بحرانهای سیاسی، فرهنگی برای شکستن ابهت انقلاب و جلوگیری از بیداری ملتها از
هیچ ضربه ای فروگذار نمی کرد.

در چنین شرایطی باید برای برنامه ریزی دوران سازندگی ابتدا استراتژیهای اصلی انتخاب می شد. محور برنامه ها گرچه
تحت عنوان برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی متمرکز بود، اما حرف اصلی آن فهرست کردن مجموعه
اقداماتی بود که بتواند با سرعت پاسخگوی نیازهای مادی مردم باشد.

در این مرحله از سازندگی برای دولتمردان و مجریان یک راه حل عملی بیشتر وجود نداشت و آن هم بازسازی روبنایی و
ظاهری نظامهای به جا مانده از رژیم گذشته بود. برای حل مشکلات اقتصادی جامعه، نهادهای ستادی و کارشناسی
نظام اجرایی از جمله سازمان برنامه و بودجه، سازمان امور اداری، کارشناسان دستگاههای اجرایی صادقانه آنچه در توان
داشتند برای ساماندهی وضع موجود بکار بردند، اما در این مرحله باید در بیرون از نظام اجرایی یک جریان فکری
متشکل از نخبگان حوزه های علمیه، دانشگاهها و مسؤولین اجرایی سازماندهی می شد و بازسازی ریشه ای نظامهای
اجتماعی را متناسب با اهداف غائی جامعه اسلامی پیگیری می کرد و با تدوین نهایی آن بتدریج جایگزین نظامهای
موجود می شد.

با عدم تشکیل چنین جریانی دشمن به یکی از اهداف شوم خود دست یافت. یعنی با تحمیل جنگ و نابودی اقتصاد، رشد
جمعیت و بهره گیری از نابسامانیهای فرهنگی قبل از انقلاب ما را به نقطه ای رسانید که جز ساماندهی نظامهای قبل از
انقلاب کار دیگری نتوانیم انجام دهیم و از رهگذر عادت دادن مدیریت انقلاب اسلامی با نظامهای اصلاح شده قبلی، خلا
وجود نظامهای مناسب جامعه اسلامی پر گردید.

در سالهای بعد از جنگ عملکرد نظامهای عاریتی در درون روابط اجتماعی آثار تلخ فرهنگی خود را منتشر نمود که به
عنوان نمونه می توان به نمودهایی از آن اشاره کرد و جریان آرام تغییر و تحول فکری، گفتاری و رفتاری نیروهای مخلص
انقلاب را از درون هر یک از نظامهای درونی جامعه ارزیابی نمود.

عزیزانی به بانکها رفتند و بعد از مدتی برای آنها پول به عنوان خون جامعه و محور تمامی مسائل جامعه تعریف شد،
برای جمع آوری پول سرگردان جامعه طرح تبلیغ ریختند و در پربیننده ترین اوقات تلویزیون با نشان دادن ماشین پر از
اسکناس و کلید طلایی منزل، مشغول تحریک روحیه پول پرستی امت اسلامی، ایجاد اختلاف در خانواده ها و جلوه دادن
«زیادی پول به عنوان یک ارزش » در رفتارهای اجتماعی شدند. بدون آنکه لحظه ای تامل کنند و بیندیشند و رابطه این
تبلیغات را با هدف اصلی نظام اسلامی بسنجند.

برادرانی به نهادهای اقتصادی رفتند و اقتصاد برایشان زیربنا گردید و در همه نوشته ها، کنفرانسها و مقاله ها در صدد
اثبات این معنا برآمدند که ریشه مشکلات اقتصادی در ناهماهنگیهای فرهنگ گذشته با رشد و توسعه اقتصادی است و
لذا تنها ابزارهایشان سیاستهای پولی و مالی بود و از رهگذر این سیاستها نرخ بهره ابزار هدایت اقتصاد جامعه گردید و
بازار بورس وسیله جذب سرمایه ها در تولید و پیش نیاز آن، حساس کردن ذهن مردم نسبت به قدرت خرید پول و پیگیری
روزانه نرخ بهره و هیچ یک از این عزیزان از خود سؤال نکردند، با توجه به آرمانهای انقلاب تا کجا می توان ذهن انسانهای
مسلمان را متوجه این عوامل کرد و چقدر باید کسب پول و مال را تبلیغ نمود؟ و دیدیم که چگونه نظام آماری تک بعدی
وقتی می خواهد آمار مربوط به تحولات جامعه را ارائه دهد تنها توان تحلیل تغییرات مادی را دارد و تحولات فرهنگی در
کلیات و در حاشیه باقی می ماند.

و دیگرانی از نیروهای انقلاب که به صنعت، تولید و تجارت رفتند، بتدریج نمازشان بی روح و حضورشان در مراسم دعا و
سوگواری برای فرار از عذاب وجدان شد. چرا که خوب احساس می کنند دست یابی به این موقعیتها به واسطه نثار خون
صدها هزار شهید به خون خفته میسر گردیده است و متاثر از روح حاکم بر نظامهای غربی که نمود آن جداسازی علوم
مختلف مربوط به زندگی انسانها از یکدیگر است، نیروهای متدین و انقلابی را به دانشگاه فرستادیم و حالا بعضا
فارغ التحصیل شده و هر یک در نظامی از نظامهای فرعی مشغول کار و جدا از هم در سمینارها، نشستها و محافل
خصوصی علیه هم مقاله می نویسند و یکدیگر را متهم می سازند.

گروهی در سمینارهای اقتصادی ریشه تورم را در معضلات فرهنگی می بینند و آرزو می کنند کارشناسان فرهنگی،
معضلات اقتصاد را بفهمند و مشابه نظام غربی، فرهنگ را به نفع حل بحرانهای اقتصادی اصلاح کنند. غافل از اینکه
زندگی مصرفی را نظامات باقی مانده از رژیم گذشته به همراه رشد نفسانیات خودمان توسعه می دهد و توقع می آفریند و
این توقع با معضل فرهنگی قبل از انقلاب گره می خورد و بر دولت تحمیل می شود و دولت مردان که نگران تبدیل آن به
معضل سیاسی هستند، مشغول رفتارهای انفعالی برای حل بحرانهای روزمره اند و نمی توانند در عمل، تحقق آرمانها را
تعقیب نمایند.

گروهی نیز در سمینارهای فرهنگی، برادران دیروز و امروز خودشان را در بخش اقتصاد متهم به فراموشی آرمانها نموده و
ریشه مشکلات فرهنگی را در حاکمیت لیبرالها در حوزه های اقتصاد می بینند.

و گروهی در محافل سیاسی بدون درک ریشه های عمیق مشکلات، همرزمان و همخطان دیروز و امروز خود را با انواع
اتهامات و برچسبها از صحنه های کار و سازندگی دور می سازند غافل از آنکه همه قربانی مساله ای بنام «عدم درک نقش
نظامهای برجا مانده از قبل بر رفتارهای انسانهای مؤمن امروز هستیم » و لذا روزهای اول انقلاب برای ساختن حمام و
مدرسه در روستاها، نیروهای حزب الله را اعزام کردیم اما بعد از هفده سال متوجه شدیم که سازمان برنامه نظام
جمهوری اسلامی باید معاون فرهنگی داشته باشد و شاید چند سالی بگذرد که قدم بعدی شناخته شود و بدانیم
کارشناسان این حوزه باید قوی ترین اسلام شناسان باشند تا متاثر از تغییرات قیمت روزانه ارز، سکه و نرخ عمده فروشی
و خرده فروشی، ابزار دست کارشناسان حوزه های اقتصاد نشوند و راه حل هایی را برای بحرانهای اقتصادی ارائه دهند که
در جریان بکارگیری آن، فرهنگ انسانی قربانی نشود و کارشناسان حوزه معاونت فرهنگی پل ارتباطی حوزه های اسلامی
با نهاد برنامه ریزی کشور باشند، وااسفا که هر روز روزنامه و مجله ای در آمد و دلسوزانی در آنجا قلم به دست گرفتند و
خدمتگزارانی را که جرات پیدا کرده و در درون این نظامها مسؤولیتی را پیدا کردند به باد انتقاد گرفتند که شمایید
عوامل بوجود آورنده تورم، شمایید عوامل پدیده بحران فرهنگی، شمایید عوامل … بدون آنکه توجه کنند مخاطب آنها
قربانی نظام دانشگاهی به جا مانده از رژیم گذشته اند و حالا نیز مسؤول اداره تشکیلاتی از نظامات تثبیت شده از زمان
قبل و میزان اتهام او تنها، نداشتن شک به ساز و کار نظام تحت سرپرستی و عدم اراده برای ایفای نقش در اصلاح ریشه ای
نظام تحت مسؤولیت اوست و حالا اگر این شک را داشت و این اراده را پیدا می کرد و به عنوان