پاورپوینت کامل سیره عملی امام باقر(ع)(۱) ۳۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سیره عملی امام باقر(ع)(۱) ۳۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سیره عملی امام باقر(ع)(۱) ۳۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سیره عملی امام باقر(ع)(۱) ۳۰ اسلاید در PowerPoint :
>
۷۷
شمایل
نام شریفش محمد، کنیه اش ابوجعفر و لقبش باقر بود. از آن روی باقرنامیده شد، که شکافنده علم، پرچمدار دانش و
آشکار کننده گنجهای نهان علوم ومعارف بود.
آن گرامی به پیامبر شباهت بسیار داشت، مردی بود، گندم گون، میانه بالا و میان باریک قوی هیکل و سنگین وزن،
صورتی گرد داشت و ریشی سیاه، پوستش نرم و لطیف بود و صدایش نیکو، تابنده روی، پیوسته ابروی و پیچیده موی بود.
چشمانی بزرگ،بینی کشیده، و دندانهایی درشت داشت، به گاه خنده دندانهایش چون در می درخشید،قهقه نمی زد.
و چون خنده اش تمام می شد می فرمود: خدایا بر من خشمگین مشو، رخسارش را خالی زینت بخشیده بود، و بدنش خال
قرمزی داشت و سرش به پائین متمایل بود، چون خشمگین می شد، خشمگینانه به آسمان می نگریست، چنانکه بیننده
خشم را در چهره اش می دید.
اوصاف
جانشین پدر بود و بزرگ علویان، در علم و تقوا، زهد و پارسایی بزرگی و آقایی سرآمد بنی هاشم بود، نامش در میان مردم
مشهور بود و بزرگی اش دربین شیعه و سنی آشکار و دوست و دشمن به فضل و برتری اش معترف.در میان سران مذاهب و
بزرگان فقها، علم و فضلش ضرب المثل بود.
مسلمانان در هر مساله ای در می ماندند به گنجینه دانش وی روی می آوردند.
دانشمندان بزرگ در نزد وی چون کودکی دانش آموز، در نزد معلم، بودند.
«جابر بن عبدالله انصاری » آخرین بازمانده یاران پیامبر، در مجلس درسش حاضرمی شد و علم می آموخت. ارباب مذاهب
و جویندگان دانش، پرسشهای مشکل خود را ازحضرتش می پرسیدند.
عبادت
همیشه به یاد خدا بود، در همه حال نام خدا بر لب داشت، نماز زیادمی خواند و چون سر از سجده بر می داشت. سجده
گاهش از اشک چشمش تر شده بود.
امام صادق فرمود:پدرم در مناجات شبانه اش می گفت:«خدایا، فرمانم دادی نبردم،نهیم کردی، اطاعت نکردم، اکنون
بنده ات، نزد تو آمده و عذری ندارم ».
آنگاه که به سفر حج می رفت، چون به حرم می رسید، غسل می کرد، کفشهایش را در دست می گرفت و مسافتی را پیاده
می رفت. و چون وارد مسجد الحرام می شد به کعبه نگاه می کرد و با صدای بلند می گریست، غلامش افلح می گوید:با امام
باقر حج گزاردم، چون وارد مسجدالحرام شد، به «بیت » نگاه کرد و گریست تا آنکه صدایش بلند شد،گفتم: «فدایت شوم،
مردم به شما نگاه می کنند، آهسته تر گریه کنید»،فرمود:«وای بر تو ای افلح، چرا گریه نکنم، شاید خداوند از رحمت به من
نگاه کند، و فردای قیامت بدین سبب، نزدش رستگار شوم ». حتی در شب وفاتش، مناجات شبانه اش را ترک نکرد. چون
غمگین می شد، زنان و کودکان را جمع می کرد، او دعامی کرد و آنها آمین می گفتند.
مهابت و شجاعت
علم و تقوایش، زهد و پارسایی اش،چنان عظمت، جلالت و ابهتی به وی داده بود که کسی نمی توانست او را سیر نگاه کند.
و دانشمندان بزرگ از جمله «حکم بن عتیبه » با همه عظمت و بزرگی اش، در نزد او،کودکی دانش آموز می نمود، یکی از
همراهان هشام بن عبدالملک خلیفه اموی، به هنگام حج، چون توجه و احترام مردم به آن حضرت را دید، تصمیم گرفت با
طرح سوالی او راشرمنده کند، و چون به نزد آن گرامی رسید و چشمش به او افتاد، تنش لرزید، رنگش پرید و زبانش بند
آمد. یا آنکه در میان مردم چون یکی از آنها بود، و ازمتواضع ترین مردم به شمار می آمد، ولی در مقابل ستمکاران،
شجاعانه می ایستاد و ازحق و حقیقت دفاع می کرد. آنگاه که خلیفه اموی هشام بن عبدالملک، آن حضرت را به دمشق
احضار کرده بود، در مجلسی که تمام سران اموی گرد آمده بودند ابتدا هشام وسپس دیگر بزرگان بنی امیه آن حضرت را
سرزنش کردند.
مردانه به پاخاست و از اسلام و اهل بیت پیامبر دفاع کرد، چنانکه هشام از سخن آن حضرت، که امویان را غاصب حقوق
اهل بیت معرفی می کرد، به اندازه ای خشمگین شدکه فرمان داد امام را زندانی کنند. در مجلسی دیگر در نزد هشام در
حالی که درکنار او و بر تخت وی نشسته بود، در پاسخ هشام، حقانیت خانواده خود را اثبات کرد، هشام از پاسخ امام چنان
به خشم آمد، که صورتش سرخ شد و چشمانش برگشت.
رفتار با یاران و دیگر مردم
آن بزرگوار، یارانش را به همدردی و برادری و نیزیاری مسلمانان سفارش می کرد و می فرمود: «دوست داشتنی ترین کارها
نزد خدا این است که مسلمانی، شکم مسلمانی را سیر کند، غمش را بزداید و دینش را ادا کند».
با همه مهربان بود. حتی با کسانی که نسبت به او رفتار بدی داشتند، از بد کاران در می گذشت، اگر نیمه شب مهمانی
می رسید با مهربانی در برویش باز می کرد و در بازکردن بار و بنه اش به او کمک می کرد، در تشییع جنازه مردم عادی
شرکت می کرد،لغزشهای یاران را نادیده می گرفت و می فرمود:«اصلاح امور زندگی و روش برخورد بامردم چون پیمانه
پری است که دو سوم آن زیرکی و یک س
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 