پاورپوینت کامل در محضر حافظ قرآن حضرت آیت الله خزعلی( دام عزه العالی) ۵۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل در محضر حافظ قرآن حضرت آیت الله خزعلی( دام عزه العالی) ۵۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل در محضر حافظ قرآن حضرت آیت الله خزعلی( دام عزه العالی) ۵۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل در محضر حافظ قرآن حضرت آیت الله خزعلی( دام عزه العالی) ۵۳ اسلاید در PowerPoint :

>

۷۶

در این شماره به دیدار فقیه و مفسر، خطیب و حافظ قرآن و نهج البلاغه، حضرت آیت الله شیخ ابوالقاسم خزعلی می رویم
و از رهنمودهای این عالم قرآنی و شهیدپرور بهره می گیریم.

کوثر: با تشکر از این که وقت عزیزتان را در اختیار ما قرار دادید، لطفا ابتدا مختصری از زندگی علمی تحصیلی خود را
برای ما بفرمایید.

با تشکر از زحماتی که شما در جهت روشن شدن موضوعات مذهبی برای جامعه و بخصوص جوانان متحمل می شوید، در
دورانی که شبهات از هر سو نسل جوان ما را احاطه کرده است و نیاز به کارهای فرهنگی فراوان است.

بنده در سال ۱۳۰۴ شمسی در بروجرد به دنیا آمدم، تا ده سالگی در بروجرد بودم، در مکتب خانه درس می خواندم، پس
از آن به مشهد آمدم. دوره ابتدایی را خواندم و مقداری از دبیرستان را هم به خاطر کمی امکانات شبانه خواندم.

در سال ۱۳۲۰ خداوند توفیق داد با ارشاد بعضی از نیکان، به حوزه علمیه راه یافتم و زیر دست اساتیدی پاک و خوش نیت
و دلسوز مانند مرحوم حاج سید احمد وزیری و حاج شیخ هاشم قزوینی مشغول درس شدم. ادبیات و سطوح عالی و یک
سال درس خاج را در مشهد خواندم. با تشریف فرمایی آیت الله العظمی بروجردی به حوزه قم و رونق گرفتن این حوزه،
برای ادامه تحصیل به قم آمدم و فقه و اصول را از محضر حضرت آیت الله بروجردی، امام خمینی و آیت الله حجت کوه
کمری استفاده کردم. شرح اشارات را در خدمت آقا میرزا جواد آقا خندق آبادی، منظومه و اسفار و نیز مقداری از تفسیر
قرآن را در خدمت علامه طباطبایی خواندم.

از فعالیتهای سیاسی اجتماعی خود قبل و بعد از انقلاب بفرمایید.

پس از رحلت آیت الله بروجردی در سال ۱۳۴۰ و شروع نهضت توسط امام خمینی(ره) وظیفه خود دانستم که در حد
توان در خدمت نهضت باشم، لذا غیر از تاییدیه ها و امضاء اعلامیه ها، سعی کردم از طریق منبر به روشن گری بپردازم. با
این که در حوزه تدریس رسائل و مکاسب داشتم، ولی به منبر نیز اهمیت می دادم و در بسیاری از شهرهای بزرگ مانند
مشهد، رشت و خوزستان منبر رفته ام. یکی از این منبرها که به صورت خاطره برایم مانده است، منبری بود که در فیضیه
در محضر امام پس از آزادی ایشان از قیطریه و آمدن به قم رفتم. ایشان فرمودند روی منبر بگو آنچه روزنامه اطلاعات در
۱۸ فروردین نوشته که روحانیت با رژیم سازش کردند، دروغ است. هیچ روحانی نمی تواند با رژیم سازش کند. تاکید کردند
حتما این مطلب را باید بگویی وگرنه خود من از پای منبر بلند می شوم و مطلب را خواهم گفت. عرض کردم آقا این که
چیزی نیست «از تو اشاره کردن از ما به سر دویدن.» و بحمدالله آن روز منبر خوبی رفتم و خیلی هم مؤثر بود. بعد از
تبعید حضرت امام تا پیروزی انقلاب، این فعالیتها ادامه داشت، چند بار تبعید و زندان شدم و فرزندم هم در راه انقلاب
اسلامی شهید شد. پس از انقلاب هم در صحنه های مختلف حضور داشتم، از جمله شورای نگهبان است که حضرت امام از
من خواستند عضویت در شورا را بپذیرم. از ایشان عذر خواستم، عرض کردم من به تبلیغ و تدریس بیشتر علاقه دارم.
ایشان هم پذیرفتند، بعد از چند ماهی دو مرتبه باز پیشنهاد فرمودند و من هم همان سخن را عرض کردم، باز ایشان
پذیرفتند، تا این که برای سومین مرتبه فرمودند شما به شورای نگهبان بیا و همان کارهایت را هم انجام بده. گفتم چشم.
لذا از آن زمان تاکنون به منبر و تدریس هم ادامه داده ام، با این که الآن علاوه بر شورای نگهبان و عضویت در مجمع
تشخیص مصلحت و مجلس خبرگان، هفته ای دو روز در قم و یک روز در اصفهان و قبلا دو روز در مشهد درس تفسیر
داشتم.

حضرت عالی به خاطر حضورتان در فعالیتهای سیاسی اجتماعی قبل از انقلاب چنانچه مطلبی از دوران ستمشاهی و
فعالیتهای ضد اسلامی آن رژیم برای نسل جوان دارید، بفرمایید.

به جوانان توصیه می کنم قدر این انقلاب را بدانند به نظر من بعد از نعمت اسلام، نعمتی به بزرگی و عظمت نعمت
انقلاب نیست. حیات جدیدی بود برای اسلام، آمدن عزت، پدید آمدن استقلال و این که خودمان حرف خودمان را بزنیم
هر چه دیکته می شود نگوییم; این نعمت کمی نیست آزادی، عزت، استقلال و … آنهایی که سنشان مقتضی نیست، با
آنهایی که در انقلاب بوده اند و سختیها و فشارهای آن رژیم را تحمل کرده اند در تماس باشند از آنان بخواهند تا خاطرات
گذشته را باز گویند. بدانند این انقلاب مفت به دست نیامده است و اگر نبود الطاف الهی و عنایت ولی عصر(عج) و تدبیر
امام خمینی(ره) این مرد بزرگ، و حضور و پشتیبانی مردم الآن ما در بد ذلتی به سر می بردیم، این که می گویم ذلت بدی
داشتیم، حدس نیست، یکی از فعالیتهای ضد اسلامی آنها آوردن بهائیت به ایران بود اینان تصمیم داشتند همچنانکه با
آوردن یهود به فلسطین، مسلمانان فلسطینی را آواره کردند با آوردن بهائیت و تقویت بهائیان اسلام را از ایران ریشه کن
نمایند. لذا آیت الله بروجردی مبارزه را با بهائیت آغاز کرد و کسانی همانند آقای فلسفی را به مقابله با بهائیت واداشت و
توانست از رشد بهائیت بکاهد، ولی پس از فوت مرحوم آقای بروجردی، دو مرتبه فعالیت بهائیان با همان هدف زیاد شد.

یادم هست در همین اوضاع مشوش یک روز با چند نفر از مدرسین قم به خدمت مرحوم آیت الله بهبهانی آن یگانه
روحانی سیاستمدار و با بینش به تهران رفتیم به ایشان عرض کردیم اوضاع بسیار آشفته است نظر شما چیست؟ فرمود:
طوفانی از آمریکا برپا شده هیچ چیز را به جای خود نخواهد گذاشت و همه چیز ما را هدف قرار داده اند به فضلای حوزه
بگویید در برابر این هجوم یکدیگر را به ثبات و ایستادن توصیه نمایند. بنده در آنجا به ایشان عرض کردم درباره حاج آقا
روح الله چه می فرمایید؟

(نام مشهور امام در آن زمان) فرمود ایشان آتشفشان است احتیاج به سفارش من ندارد. یعنی نه تنها خود داغ است که به
دیگران نیز گرمی و حرارت مبارزه می آموزد. این بینش آن مرد سیاسی بود در آن زمان هم نسبت به خطر آمریکا و غرب و
هم نسبت به موقعیت و عظمت امام خمینی(ره).

در آستانه ماه مبارک رمضان، ماه بهار قرآن قرار داریم، یکی از توفیقات حضرتعالی این بوده است که سالیان دراز در
خدمت قرآن بوده اید، درس تفسیر داشته اید و حافظ کل قرآن کریم هستید، برای هر چه حضور بیشتر قرآن در جامعه
اسلامیمان چه توصیه ای دارید؟

تقاضای من از تمامی مردم عزیزمان بخصوص جوانان این است که قرآن را معیار زندگی خویش قرار دهند. قرآن
منشوری است که برای ساختن ما آمده است «الرحمن علم القرآن خلق الانسان » قرآن مانند همان کتابچه راهنمایی است
که هر کارخانه ای همراه کالای خویش قرار می دهد تا راه چگونه استفاده کردن از این کالا را بدهد.

و انسان را که خدای رحمان آفرید این دستور را نیز برای رشد و کمالش همراه او فرستاد تا راه و رسم را به او بیاموزد.
محتوای این دستور را در سه جمله خلاصه کرده که پیامبر(ص) وظیفه دارد آن را به انجام برساند: «یتلوا علیهم آیاته و
یزکیهم ویعلمهم الکتاب والحکمه.»

نخست بر آنان آیات قرآن را تلاوت کند، تا زمینه آشنایی در آنان به وجود آید. همین جا این نکته را عرض کنم که جامعه
ما اگر بخواهد از تلاوت قرآن بهره بگیرد، باید مردم ما زبان قرآن که برایشان زبان دوم است، آشنا باشند با زبان عربی و
من خیلی متاثرم از این که چرا زبان عربی که زبان قرآنی است، با این که جزء برنامه های درسی قرار گرفته، ولی جدی
گرفته نمی شود و جوانهای ما به صورت دقیق آن را نمی خوانند. لذا توصیه می کنم اگر بخواهیم از تلاوت بهره کافی
بگیریم، باید آشنایی با زبان قرآن را در جامعه اسلامی جدی بگیریم.

دوم: (یزکیهم) تزکیه از پلشتیها وناپاکیها. در چهار جای قرآن این سه مطلب به چشم می خورد و بعد از تلاوت و تزکیه
آمده است. یعنی اگر تلاوت آیات الهی درست صورت گیرد، تزکیه را به دنبال دارد. تلاوت تزکیه می آورد، تزکیه از اخلاق
بد، عادات زشت، و مهمتر از همه از افتادن در ورطه غفلت از خداوند.

سوم: تزکیه که آمد، راه باز می شود و آمادگی به وجود می آید برای فهم بلند مطالب آسمانی که عقل بشر به آن نمی رسد
«یعلمهم الکتاب والحکمه » علی(ع) در نهج البلاغه می فرماید: خداوند انبیاء را فرستاد تا گنجینه های عقل و خرد را برای
مردم افشا کنند. بنابراین قرآن می آید تا نفس ما را پاک کند نفس که