پاورپوینت کامل سیمای بهلول عاقل ۴۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سیمای بهلول عاقل ۴۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سیمای بهلول عاقل ۴۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سیمای بهلول عاقل ۴۷ اسلاید در PowerPoint :
>
۶۴
… و راه او شیوه ای دیگر در دفاع از ولایت و گریز از دوزخ درزمانه بیداد و ستم بود. در شهر کوفه دیده به جهان گشود و
آرام آرام چنان دیگر مردان حق راه سعادت پیمود کوفه زادگاه فرزانگانی بیشمار و راد مردانی فرهیخته بود که در پرتو
انوارهدایت و امامت تشیع نور افشانی می کردند. آن دیار، جنب و جوش مردان بزرگی را به یاد دارد که هریک افتخارانی
فراموش ناشدنی در راه حقیقت خلق کردند.
و اینک نیز به تماشای یکی از آن مردان خدایی می نشینیم.
پدرش که عموی هارون الرشید خلیفه عباسی بود، «عمرو» نام داشت. عمرو کوفی فرزندی داشت که نامش را «وهب »
نهاده بود وکنیه اش «ابو وهب » نام گرفت. اما این فرزند خوشنام کوفی، درمیان مردم به «بهلول » معروف شده بود.
آری، «بهلول عاقل » همان مردی است که برخی دشمنان کم خرد، وی را «بهلول دیوانه » نام نهاده بودند.
دل آن عاقل اندیشمند، برغم اینکه خود از عباسیان به شمارمی رفت، همچون برخی دیگر از کوفیان حق طلب، جلوه گاه
نور ولایت وتشیع گردید.
در آن زمان، امام صادق(ع) از شهر مدینه نورافشانی می کرد و هدایت امت پیامبراکرم(ص) را بر عهده داشت.
کوفه نیز یکی از آن شهرهایی بود که مردان بسیاری از آن برخاسته، با حرکت به سوی مدینه، چونان پروانه های عاشق بر
گردصادق آل محمد(ع) می چرخیدند.
در عصر امام صادق(ع)
بهلول کوفی نیز بسان دیگر همشهریان خویش، در جرگه این عاشقان در آمده ودر زمره شاگردان خاص آن خورشید
صداقت جای گرفت.
علامه شهیدقاضی نورالله شوشتری، با استناد به کتاب «تاریخ گزیده » پس از بیان مطالب فوق آورده است:
«او (بهلول) در زمره متقیان عصر خویش قرار داشت.» مولف کتاب «روضات الجنات »، در معرفی بهلول عاقل چنین آورده
است:
«عالم عارف کامل، کاشف از لطایف اسرار و فنون، بهلول بن عمروعاقل عادل کوفی صوفی (صیرفی) معروف به مجنون …
از شاگردان برگزیده امام صادق(ع) است. وی در فنون حکمت، معارف و آداب اسلامی، فردی تکمیل است.» سپس چنین
می نویسد:
«بهلول در ردیف فتوا دهندگان به شیوه مذهب تشیع بود و دردوران خویش، دارای مقبولیت عمومی بود.»
بهلول عاقل به ترویج و نشر معارف اهل بیت(علیهم السلام) پرداخت. فراگیری و سپس بازگویی و نقل روایات و احادیث
معصومین از جمله فعالیتهایی است که هریک از راویان و شاگردان مکتب ائمه(علیهم السلام) بدان همت می گماردند.
بهلول، از افرادی همچون «عمر بن دینار» که خود نیز ازشاگردان امام صادق(ع) بود، روایت نقل کرده است.
علاوه بر وی «ایمن بن نابل » و «عاصم بن ابی النجود» از دیگر محدثانی هستند که بهلول به واسطه آنان، احادیثی را نقل
کرده است.
اوهمواره به دفاع از مکتب تشیع عشق می ورزید و در کمترین فرصت،به این رسالت دینی خویش جامه عمل می پوشید.
مناظرات بسیار او با مخالفان ولایت دلیلی گویا بر این مدعاست.
روزی، شخصی معروف به «عدوی » از نوادگان خلیفه دوم (عمر بن خطاب) در یک جلسه عمومی، به مناظره با بهلول
نشست.عدوی در یکی از سوالهای خود از بهلول پرسید: اگر تو خود رااهل ایمان می دانی، بگو ایمان چیست؟
بهلول در جواب گفت: قال مولای جعفر بن محمد الصادق(ع)،«الایمان عقد بالقلب و قول باللسان و عمل بالجوارح
والارکان.» یعنی مولایم امام صادق(ع) فرمود: ایمان اعتقاد قلبی است که بر زبان آورده می شود و با اعضاء و جوارح
خویشتن بدان عمل می شود.
عدوی که از مخالفان تشیع و به دنبال تضعیف موقعیت امام صادق(ع) نزد مردمان بود، خطاب به بهلول گفت: تو به
گونه ای می گویی «مولای صادق من » که گویا به جز وی انسان صادق وراستگویی وجود ندارد.
بهلول گفت: آری چنین است. در این صورت این اشکال بر شما واردمی شود که جد تو عمر به گونه ای ابوبکر را صدیق نام
نهاد که گویا در زمان وی، راستگویی دیگر نبوده است.
عدوی گفت: آری، بجز او کسی دیگر راستگو درست کردار نبود.
بهلول گفت: این سخن تو بر خلاف کتاب قرآن و سنت پیامبر(ص) است.
زیرا خداوند در کتابش، ایمان آورندگان به خدا و رسولش را صدیق معرفی کرده و فرموده است:
«… والذین آمنوا بالله و رسوله اولئک هم الصدیقون »
همچنین سنت نبوی چنین است که پیامبر(ص) به اصحاب خویش فرمود: هرگاه کار نیکی انجام دادی، از صدیقان
خواهی بود.
عدوی گفت: ابوبکر بدان جهت صدیق نامیده شد که اولین مردی بودکه نبوت پیامبر اسلام(ص) را تصدیق کرد.
بهلول گفت: با اینکه وی اولین نفر نبود (بلکه امام علی(ع) اولین شخص بود)، آیه مورد نظر دارای معنای عام است و از
نظرعلم ادبیات عرب و عبارت قرآن، اختصاص یافتن «صدیق » به یک نفر، نادرست است.
عدوی دیگر جوابی نداشت و برای فرار از این رسوایی، به سوالات دیگری روی آورد.
بهلول از یاران امام صادق(ع) شمرده می شد. امابه نظر می رسد فضای اختناق و زورگویی های سیاسی خلفای عباسی،
برخی از اصحاب امام(ع) را بر آن می داشت تا حمایت و پشتیبانی خویش را به صورت کامل آشکار ننمایند و شاید همین
عامل موجب گردیده است تا برخی از متون اصلی علم رجال را ثبت نکنند.البته برخی از بزرگان به گوشه ای از خصوصیات
وی، اشاراتی هرچند کوتاه کرده اند. از آن جمله محقق بزرگوار، علامه مامقانی است که پس از معرفی وی، نکاتی از
ماجراهای زندگانی اش را بیان کرده است. ایشان در فهرست اولیه کتاب خود، بهلول رافردی عاقل و مورد اطمنان
دانسته اند.
مولف گرانقدر «قاموس الرجال » که پژوهشهای رجالی خویش را با دیدی منتقدانه بر اساس کتاب «تنقیح المقال » نگاشته
است، پس از ذکر نام بهلول، بخشی از مناظرات وی با خلفای عباسی را بیان کرده است.
همچنین پژوهشگری دیگر در کتاب «منتهی المقال »، علاوه بر بیان برخی ازمناظرات بهلول درباره اش چنین نوشته است:
«از برخی کتابهای تاریخ و غیر آن، معلوم می شود که بهلول دارای فضل و جلال و مقام بزرگی بوده است.»
بهلول در عصر امام کاظم(ع)
امت اسلام، پس از شهادت امام صادق(ع) رو به سوی فرزند و جانشین شایسته او کرده، از امام موسی کاظم(ع) به عنوان
هفتمین ذخیره الهی و نور آسمانی پیروی کردند.
عباسیان که همواره عظمت معنوی و اجتماعی ائمه(علیهم السلام) رامانع دنیا داری و زور مداری خویش می دانستند با
حیله های مختلف،در صدد از میان برداشتن صالح ترین عناصر جامعه انسانی بودند.از این رو، هارون عباسی بر آن شد تا
به هر شیوه ممکن، امام موسی بن جعفر(ع) را به قتل برساند. برای عملی کردن فکر خویش،به دنبال آن بود تا آن امام را
متهم به خروج و قیام بر ضدحکومت خویش نموده، از این طریق ریختن خون ایشان را مباح وکردار زشت خویش را عمل
مشروع جلوه دهد. بر این اساس، تصمیم گرفت حکم قتل امام کاظم(ع) را از فقیهان و دانشمندان با نفوذعصر خویش
دریافت کند.
خلیفه عباسی به سراغ بهلول که در آن دوران، از فقیهان زبده ومورد قبول زمانه خویش بود رفته و از او در خواست کرد تا
فتوای قتل امام(ع) را صادر کند. بهلول که از یک سو دلباخته امام خویش بود و از سوی دیگر بیم آن می رفت که مخالفت با
در خواست هارون به قتل وی بینجامد، برای تعیین تکلیف نزد امام کاظم(ع)رفت و پس از بیان ماجرا خوستار راهنمایی
از ایشان شد.
امام موسی کاظم(ع) دستور داد تا بهلول برای فرار از صدور چنین فتوایی و نیز نجات جان خویش، خود را به دیوانگی
زده خویشتن رااز این ماجرا رهایی سازد.
بهلول اندیشمند نیز به دستور امام عزیز خویش عمل نمود و از آن پس، چر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 