پاورپوینت کامل نقش عشق ۱۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نقش عشق ۱۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقش عشق ۱۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نقش عشق ۱۸ اسلاید در PowerPoint :

>

۵۸

«عصر تاسوعا» بود. کاظم از صبح خودش را در اتاق حبس کرده بود و بیرون نمی آمد. روی صندلی نشسته بود و به بوم
سپید نقاشی خیره شده بود. هر چه بیشتر فکر می کرد کمتر به نتیجه می رسید.

گویی بیهوده در خلا ذهن خود به دنبال طرحی بدیع و تازه می گشت.

کنار سه پایه بوم، روی میز پر بود از قلم موهای کوچک و بزرگ،بسته های مختلف رنگ و همین طور دو ظرف سفالین پر
از آب. درهمین موقع صدایی از پشت در اتاق به گوش رسید:

-کاظم جان! چکار می کنی مادر؟

مادر وارد اتاق شد. کاظم سر برگرداند.

-سلام -سلام مادر چی شده؟ چرا خود تو اینجا زندونی کردی؟

-من از اینجا تکون نمی خورم . با خودم یه قراری گذاشتم -یه قرار؟

-بله قرار! تا وقتی یه نقاشی متفاوت و خوب نکشم از اتاق بیرون نمی آم!

-خوب بکش مادر. چرا منتظری؟ چیزی کم و کسر داری؟ اینجا که همه چیز هست. قلم مو، رنگ، آب، بوم

-راست می گی مادر همه چیز هست. فقط یه چیز خیلی کوچک نیست اونم یه طرح قشنگه

-من نمی دونم. فقط اینو می دونم که الان روضه شروع می شه. من دارم می رم حسینیه. اگه دوست داری تو هم بیا بریم.

-نه خودت برو مادر التماس دعامادر نگاهی دیگر به صورت پسرش انداخت و بی آنکه چیزی بگوید از اتاق خارج شد.
پسرش را باتنهایی تنها گذاشت و به حسینیه رفت. زنهای همسایه همه آمده بودند. مادر گوشه ای نشست. روضه خوان
روضه می خواند. روضه حضرت عباس، حماسه علمدار کربلا و شریعه فرات، بچه های لب تشنه وفریاد عمو عمو، مشک پر
آب و پیکان، سر عباس و عمود و سرانجام زمین تفتیده کربلا و پیکر بی جان و بدون دست عباس.

اشک بی امان از گونه های چروکیده مادر جاری شد. گویی بغضی هزارساله در گلویش شکسته بود. از ورای پرده اشک
پسرش کاظم را دیدکه قلم مو به دهان گرفته بود و با سرپنجه های پا رنگها راترکیب می کرد. پسر جانبازش دلی دریایی
داشت و چشمانی آسمانی.

او پرستار در جبهه ها بود. آن روزها چون کبوتری سپید، با خیل بسیجی ها به جبهه کوچیده بود و در بیمارستان صحرایی
آشیان کرده بود. کاظم سنگ صبور ناله های زخمی شد و بر زخمهایشان مرهم گذاشت. اما یک روز خفاشها آشیانه او را
آتش زدند. مادر روزی را به یاد آورد که کبوترش به خانه برگشت. بال نداشت اما درچشمانش هزار آسمان پرواز نهفته بود.
مادر با گوشه چادر اشکهارا از گونه هایش پاک کرد. مداح مشغول نغمه سرایی بود و نوای حزن آلودش در فضای حسینیه
پیچیده بود.

به دریا پا نهاد و تشنه لب بیرون شد از دریاجوانمردی نگر، همت ببین، غیرت تماشا کن کاظم کنار پنجره اتاق رفت و
بیرون رانگاه کرد. شب پر از ستاره شده بود و باد صدای دسته عزاداران را از دور دست به ارمغان می آورد. «سقای دشت
کربلا ابو الفضل!»کاظم برگشت. نگاهش به بوم نقاشی افتاد که هنوز سپید ب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.