پاورپوینت کامل بریر بن خضیر همدانی اسوه قاریان ۲۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل بریر بن خضیر همدانی اسوه قاریان ۲۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بریر بن خضیر همدانی اسوه قاریان ۲۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل بریر بن خضیر همدانی اسوه قاریان ۲۸ اسلاید در PowerPoint :
>
۶۹
بریر از قبیله بنو مشرق -تیره ای از قبیله همدان- بود;قبیله ای که امیر مؤمنان در باره آن فرمود: «اگر دربان بهشت باشم،
اجازه ورود بدیشان می دهم و خوش آمدشان خواهم گفت »
ابن خضیر در کوفه می زیست و از بزرگان آن شهر به شمار می آمد. استادفن قرائت در کوفه بود. در عبادت سرآمد مردم
شمرده می شد. وزهد و بی علاقگی به دنیا او را از تعلقات جدا کرده بود.
به دوراز چشم جاسوسان، راه مکه پیش گرفت. علاقه و عشق به امام(ع) اورا از دیار خود غافل کرده بود. پشت به کوفه و
روی به قبله آمال حسین(ع) می رفت. با این که از سنی بالا برخوردار بود،چون جوانان شاداب به نظر می رسید. او که
چون بسیاری از کوفیان بر دوراهی امتحان واقع شده بود، راه سعادت را برگزید; سعادت دیدار حسین و جهاد و شهادت در
کنار او.بالاخره عبادت و زهد صحیح او را یاری داد و در میان راه یا درمکه به قافله حسینی پیوست; قافله مخلصانی که
فقط برای خدا وزنده داشتن دینش به راه افتاده بودند.
وقتی چشمان بریر به چهره زیبا و دلربای سالار شهیدان افتاد،اشک شوق از آن سرازیر گشت. یاد امیر مؤمنان علی(ع)
افتاد که بیست و پنج سال قبل یاری اش کرده بود. با آغوش گرم قافله مورداستقبال قرار گرفت و منزل به منزل همراه امام
حرکت کرد.
وقتی فافله به منزل «ذی حسم » رسید، نقش بریر و دیگر یاران با وفای حسین(ع) برجسته تر گردید. لشکر حسینی و سیل
لشکر دشمن در این منزل به هم رسیدند.
امام حسین(ع) در این هنگام خطبه ای خواند، اوضاع زمان خود را تشریح کرد و از جدایی از ارزشهاگفت.
یاران امام یک به یک در لبیک به ندای حضرت سخن گفتند. بریر،که اهل جهاد بود، وفاداری خود را چنین بیان کرد.
«یابن رسول الله، خدا بر ما عنایت کرده تا در حضور تو بجنگیم و قطعه قطعه شویم تا جدت رسول خدا(ص) در قیامت ما
را شفاعت کند.»
رستگارنخواهند شد افرادی که فرزند دختر رسول خدا را یاری نکردند،وای بر آنان. جواب خدا را چه خواهند داد؟! اف
بر آنان که آتش دوزخ در انتظارشان است.
در انتظار اجر الهی
هفت روز بود که به کربلا کوی شهادت رسیده بودند. روز نهم ماه محرم بود و دشمن آماده مبارزه. بریر شاهد بود که
امام برای شهادت آماده می شود. او، که شور و شعف تمام وجودش راگرفته بود، با عبد الرحمن بن عبد ربه مزاح می کرد و
می خندید.عبد الرحمن گفت: مرا به حال خود واگذار; به خدا قسم، لحظه لحظه مزاح نیست.
او، که مقام خود را نزد خدای سبحان می دید، در جواب گفت: به خدا قسم، بستگان من همه می دانند که هرگز اهل
شوخی نبوده ام;ولی سوگند به خدا، از آینده خود خوشحالم. به خدا، میان ما وحور العین فاصله باقی نمانده است. تنها
مانع، حمله و شهادت است که دوست دارم به زودی محقق شود.
گفتگو با دشمن
شب عاشورا، امام و اصحاب جهت مناجات با خدا و راز و نیازبیدار ماندند. وقتی آنها مشغول عبادت بودند، گروهی سواره
نظام نزدیک خیمه ها آمدند. امام، که به تلاوت قرآن مشغول بود، به این آیه رسید.(و لا یحسبن الذین کفروا انما نملی لهم
خیر لانفسهم انما نملی لهم لیزدادوا اثما و لهم عذاب مهین ما کان الله لیذرالمؤمنین علی ما انتم علیه حتی یمیز الخبیث
من الطیب)
نبایدکسانی که کافر شده اند تصور کنند این که به ایشان مهلت می دهیم برای آنان نیکوست. ما فقط به ایشان مهلت
می دهیم تا بر گناه(خود) بیفزایند و (آنگاه) عذابی خفت بار خواهند داشت. خدا برآن نیست که مؤمنان را به این (حالی)
که شما بر آن هستیدواگذارد تا آنکه پلید را از پاک جدا کند.
بریر که مراقب افعال دشمن بود، در مقابل شخصی که اهانت کرده بود به دفاع برخاست وجواب داد: تو را خدا از پاکان قرار
نداده است … می توانی ازگناهان بزرگ خود توبه کنی به خدا ما از پاکانیم و شما ازپلیدان.
– من گفتارت را باور دارم و بدان اعتراف می کنم و گواهی می دهم.
– گفتار بدون کردار برایت چه سودی دارد؟!
– اگر من از روش خوددست برداشته، سوی شما بیایم، چه کسی با ابن عذره در بزم شراب هم پیاله شود؟!
– چه بد فکر می کنی و چه نادرست می اندیشی; توسفیه بودی و سفیه خواهی بود.
اندرز به دشمن
امام حسین در جمع یاران خطبه ای ایراد کرد و بعد از حمد خدا وستایش یارانش فرمود: … مرا تنها گذارید که مقصود
این گروه من هستم.
حاضران یک به یک از تصمیم بر یاری امام سخن گفتند.در این هنگام، بریر که مانند همه تصمیم به یاری امام داشت،
براین نکته تاکید کرد.
ب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 