پاورپوینت کامل کرامت نبوی ۱۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل کرامت نبوی ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کرامت نبوی ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل کرامت نبوی ۱۳ اسلاید در PowerPoint :
>
– ابو جعفر بچه ها گرسنه اند. فکری بکن.
کلام همسرت خنجری می شود و بر قلبت می نشیند. چهره کریه فقر دوباره در ذهنت ترسیم می شود. پلک هایت را باز
می کنی. دلت می خواهد چیزی بگویی. اما نمی توانی. کودکانت در خواب هستند. خواب چیز خوبی است. گرسنگی را از
یاد آنها می برد.
– ابو جعفر نمازت را نمی خوانی؟ آفتاب می زند.
وضو می گیری و نماز می خوانی. وقتی می خواهی از خانه خارج شوی نگاهی به همسرت می اندازی و برای این که چیزی
گفته باشی دهانت را باز می کنی.
– خدا حافظ
– به سلامت با دست پر برگرد!
در میان کوچه می ایستی و به دستان خالی و استخوانی خود نگاه می کنی. کوفه غرق در خواب بامدادی است. در پیچ و
خم کوچه ها گم می شوی. به بازار کوفه که می رسی می ایستی. به ردیف حجره ها نگاه می کنی. برای چه آمده ای؟
مثل این که اینجا حجره ای داشتی. دست در جیب می کنی. کلیدی بیرون می آوری. به سمت حجره ای کوچک می روی. در
آن را باز می کنی. تاقچه های حجره خالی است. همه جا را گرد و خاک پوشانده. عنکبوتی در حال تنیدن تار است. گوشه ای
می نشینی و در خودت فرو می روی. ساعت ها می گذرد. حجره ها یکی یکی باز می شوند. مردم در حال رفت و آمدند. بیرون
می آیی و همه جا را از نظر می گذرانی. صدایی تو را خطاب می کند.
– سلام ابو جعفر. چقدر شکسته شده ای؟! از بدهکار بزرگت علی ابن ابی طالب چه خبر؟ قرضت را ادا نکرد؟
صدای مرد عطاری است که رو بروی حجره تو عطاری باز کرد و کسب و کارت را از رونق انداخت. دهانش را باز کرده و
دندانهای سیاهش نمایان است. آب از گوشه دهانش سرازیر شده. چیزی نمی گویی. به حجره برمی گردی. دفتر بزرگی را
از روی تاقچه برمی داری. با گوشه آستین گرد و خاکش را پاک می کنی و آن را باز می کنی. در طول سالهای قبل قرض
ساداتی را که از تو جنس نسیه برده اند و نتوانسته اند بدهی شان را پرداخت کنند به حساب حضرت علی نوشته ای.
– سلام بابا پسرت جعفر است.
– علیک السلام.
جعفر را به سراغ بعضی از بدهکاران می فرستی. او می رود و ساعتی بعد دست خالی برم
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 