پاورپوینت کامل شهید بهشتی الگوی مسؤولان ۵۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شهید بهشتی الگوی مسؤولان ۵۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شهید بهشتی الگوی مسؤولان ۵۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شهید بهشتی الگوی مسؤولان ۵۵ اسلاید در PowerPoint :

>

به روایت استاد مسیح مهاجری

اشاره:
به مناسبت هفتم تیرماه، سالگرد حادثه جانسوز شهادت «۷۲ شهید بزرگوار نظام اسلامی » به محضر جناب حجت الاسلام
و المسلمین مسیح مهاجری، از چهره های برجسته فرهنگی کشور و شهدای زنده «۷ تیر» رسیدیم. مطالب ذیل پاسخ های
ارزشمند ایشان به سؤالات ماهنامه «فرهنگ کوثر» است که با درود بر روح شهیدان (به ویژه شهدای هفتم تیر ۱۳۶۰) در
دو بخش به خوانندگان گرامی تقدیم می شود.
«واحد مصاحبه »

کوثر: در آغاز از خاطرات خود راجع به هفتم تیر و شهیدان برزگوار حزب جمهوری اسلامی مطالبی بفرمائید.
مهاجری: بسم الله الرحمن الرحیم
پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ در عین حال که پایان رژیم شاهنشاهی در ایران بود، آغاز درگیری گروهها و
جریانهای قدرت طلب با همدیگر و با مردم برای کسب قدرت و مسلط شدن بر اوضاع و تصاحب انقلاب هم بود. منافقین،
ملی گراها، چپ های وابسته به شوروی سابق و غربگراها گروه ها و جریان هایی بودند که در صدد تصاحب انقلاب بودند.
خوشبختانه این مجموعه، مردم را با خودشان نداشتند. مردم با امام بودند. به همین جهت، این گروهها زیر چتر اولین
رئیس جمهور، یعنی بنی صدر که جدا از رئیس جمهور شدن بنای مخالفت با امام را گذاشته بود، قرار گرفتند. منافقین
در این مجموعه، فعال تر بودند و برای تصاحب انقلاب، به اقدامات خشنی از قبیل ترور و انفجار متوسل شدند. اوج این
اقدامات انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در تهران بود که در این واقعه دلخراش، آیت الله بهشتی، رئیس
دیوان عالی کشور و دبیرکل حزب جمهوری اسلامی و ۷۲ نفر از مسؤولین به شهادت رسیدند که «۴ وزیر» و «۲۷ نماینده
مجلس » و چند معاون وزیر و چند نفر از اعضاء شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی در میان آنها بودند و عده ای هم
مجروح شدند.
اکثر شهدای هفتم تیر، انسانهایی با برجتسگی های اخلاقی و معنوی و اجتماعی زیادی بودند. بسیاری از آنها سوابق
مبارزاتی زیادی علیه رژیم ستم شاهی و در میان مردم جایگاه ویژه ای داشتند. عموما افراد خدمتگزاری بودند و تمام وقت
و نیرویشان را صرف حل مشکلات مردم می کردند که برجسته ترین آنها شهید مظلوم آیت الله بهشتی بودند.

کوثر: از آغاز آشنایی با شهید مظلوم بهشتی برای ما بگویید.
مهاجری: بنده با ایشان در سال ۱۳۴۹ هنگامی که از آلمان برگشتند، آشنا شدم. ایشان چند نفر را در حوزه علمیه قم
برای یک کار علمی انتخاب کردند که یکی از آنها بنده بودم. این کار علمی تا سال ۱۳۵۷ یعنی پیروزی انقلاب اسلامی
ادامه داشت و بعد از پیروزی انقلاب هم بنده به خواست ایشان به تهران آمدم و در خدمت انقلاب و نظام قرار گرفتم و تا
هفتم تیر ۱۳۶۰ که روز شهادت آقای بهشتی است، در کنار ایشان بودم.

کوثر: ویژگیهای شخصی شهید مظلوم چه بود و این شخصیت برای نسل امروز، چه پیامی دارد؟
مهاجری: بهشتی برجسته ترین فرد مجموعه شهدای فاجعه هفتم تیر بود، خیلی چیزها داشت که می توان آنها را الگو قرار
داد و بنده هم نمی توانم همه را بگویم چون یک نفر همه چیز را نمی تواند بگوید. به دلیل جامعیت آقای بهشتی لازم است
افراد مختلف گوشه های مختلف زندگی ایشان را بگویند تا جامع و کامل باشد. من تنها چند مورد را می گویم.
نظم اولین ویژگی شهید بهشتی است. نظم پولادین آقای بهشتی باید الگوی همه ما باشد. ایشان آدم بسیار منظمی
بودند و نظم ایشان زبان زد همه آشنایان و همکاران خودشان بود. بیاد ندارم هیچ وقت ایشان سر وقت به جلسات نیامده
باشند. از همکاران ایشان در شورای انقلاب، همکاران ایشان در حزب جمهوری اسلامی، همکاران ایشان در دیوان عالی
کشور، همکاران ایشان در مجلس خبرگان قانون اساسی بپرسید، آنها همه همین را خواهند گفت. نظم ایشان همه جا
آشکار بود و هیچ وقت خلاف نظمی در زندگی ایشان وجود نداشت. آن قدر این نظم قوی بود که گاهی بعضی ها را که
نمی توانستند خودشان را با نظم ایشان همراه بکنند، آنها گله می کردند که این قدر هم خوب نیست آدم منظم باشد.
ولی ایشان می گفتند این نظم است که کارهای ما را سامان می دهد و ای کاش همه ما این نظم را داشتیم، که اگر داشتیم
وضعیت ما بسیار بهتر از این بود که الان هست.
«واقع گرایی » دیگر مشخصه شهید بهشتی بود. ایشان یک انسان واقعی بود. به صورت خیلی جدی و واقعی زندگی می کرد.
شاید این جمله که آقای بهشتی واقعی زندگی می کرد خیلی مفهوم نباشد، این یعنی چه؟ من این جمله را با استمداد از
یک حدیث از حضرت امیر (ع) توضیح می دهم. حضرت می فرماید: «لا یقیم امر الله سبحانه الا من لا یصانع و لا یضارع و
لا یتبع المطامع » (حمکت ۱۱۰، نهج البلاغه) یعنی حدود الهی را، از احکام خدا و حکومت اسلامی را فقط کسانی
می توانند اجرا کنند که دارای سه خصوصیت باشند:
یک: اهل مصانعه نباشند. یعنی ظاهرسازی نکنند. دو: اهل مضارعه نباشند یعنی با مسائل، به شیوه انفعالی برخورد
نکنند، قوی باشند. برخوردشان با دشمن تهاجمی باشد. سوم اینکه اهل هوای نفس و دنبال دنیا رفتن نباشند. اینها سه
خصوصیت است که خیلی مهم است و واقعا این حدیث، سخن عمیقی است و جای مطالعه دقیق و به کار بستن دارد; اما
من بیشتر روی آن نکته اول می خواهم تکیه کنم. «من لا یصانع » یعنی اهل ظاهرسازی نباشد. اگر کسی ظاهرساز باشد
اهل واقع نیست، زندگی واقعی ندارد. ظاهر می سازد و با آن ظاهر زندگی می کند ولی خودش یک چیز دیگری است.
مردم ظاهر او را می بینند، واقع او را نمی بینند. و این بسیار چیز بدی است. برای مثال یک کسی که شخصیتش در یک
حد معمولی باشد ولی به کمک ماشین آخرین مدل به کمک محافظ و مراقب و پس فنگ و پیش فنگهایی که برای خودش
درست می کند، در راه رفتن ها و این طرف و آن طرف رفتن ها به وسیله اتاقهای بزرگ و میزهای آن چنانی و تجمل و
امثال این ها خودش را بخواهد بزرگ تر از آنچه هست، نشان بدهد که متاسفانه الان گیریبان خیلی از ماها را گرفته است.
فلان آقا مسؤول که می شود و داخل اتاق می نشیند، اول چیزی که برای خودش درست می کند، مبل آنچنانی، میز
آنچنانی، تجمل و… این که در اتاق من بسته باشد، یک منشی داشته باشم. تلفن که می زنند منشی بردارد و بگوید آقا کار
دارند، جلسه دارند و اگر کسی وقت ملاقات می خواهد، بگوید هفته آینده! حالا ایشان کاری دارد، امروز هم می تواند.
همین الان هم می تواند ملاقات بکند ولی برای اینکه جلوه بدهند که این آقا خیلی مهم است می گوید وقتش پر است،
سرش شلوغ است، کارش خیلی زیاد است، می گویند امروز نه، فردا هم نه، این هفته هم نه، هفته آینده تلفن بزنید تا
ببینیم آیا می شود برای شما یک وقتی جور کنیم یانه! فریاد مردم هم از این چیزها خیلی بلند است که متاسفانه الان
وجود دارد! کسی که این گونه زندگی بکند، این اهل «مصانعه » است. واقعی زندگی نمی کند، در رؤیا و خیال زندگی
می کند. شهید بهشتی این طور نبود.
امیر مؤمنان (ع) جمله دیگری دارند که توضیح خوبی برای همین حدیث است. حضرت خطاب به مردم می فرمایند: «لا
تخالطونی بالمصانعه و لا تکلمونی کما تکلم به الجبابره » یعنی با من به مصانعه حرف نزنید. یعنی با من همان جوری رفتار
بکنید که هستم، یک جوری با من حرف نزنید، یک جوری مرا احترام نکنید که برای جباران تاریخ، گردن کشها و
طاغوتها کرنش می کنند. من هم مثل شما مردم عادی هستم، شما هم مثل من هستید. با هم یک رنگ باشیم. البته خود
مردم هم خیلی در این قضایا نقش دارند. یعنی اگر مردم میدان ندهند به بعضی مسؤولان که این طور عمل بکنند، آنها
می فهمند که نباید به این شیوه عمل بکنند.
خدا در قرآن به پیامبر خطاب می کند و می فرماید: «قل انما انا بشر مثلکم یوحی الی » ای پیغمبر به مردم بگو من هم
مثل شما بشر هستم با این تفاوت که به من وحی می شود. غیر از این امتیاز وحی که مال پیامبر است، پیغمبر هم مثل
مردم است. مثل مردم راه می رود مثل مردم صحبت می کند. بدن دارد، جسم دارد، حوائج دارد. معلوم است که پیغمبر
هم مثل سایر مردم است، با این حال چرا خدا از پیامبر می خواهد که به مردم بگوید من هم مثل شما هستم؟ یکی از
دلایل آن همین است که مردم برای پیغمبر حساب جدایی به این معانی باز نکنند. البته شان پیغمبر به دلایل دیگر
جداست که حساب دیگری است، اما از این ابعاد همین است. یعنی حکومت، ما را از مردم جدا نکند. فکر نکنیم که حاکم
شدیم، کسی شدیم. نه حاکم یعنی خادم. رئیس القوم خادمهم، آقای بهشتی این طور زندگی کرد. در طول این مدتی که
به هرحال حکومتی و قدرتی دست ایشان بود. رئیس قوه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.