پاورپوینت کامل جوانان، بینش ها، گرایشها ۵۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جوانان، بینش ها، گرایشها ۵۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جوانان، بینش ها، گرایشها ۵۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل جوانان، بینش ها، گرایشها ۵۲ اسلاید در PowerPoint :

>

جوان کیست؟ و جوانی چیست؟

سخنی صمیمانه

خوش آمد گل وز آن خوشتر نباشد
که در دستت به جز ساغر نباشد
زمان خوشدلی دریاب و دریاب
که دایم در صدف گوهر نباشد

سخن از جوان و جوانی به سان حضور در هوای صبحگاهی و احساس پاکی، طراوت و نشاط سحرگاهی است و گفتگو با
جوانان طلوعی از نشاط، امید، هیجان، سرزندگی، لذت و شادی و شادمانی در آسمان دلها می آفریند.
جوانان -بویژه جوانان ایرانی- انسانهایی سربلند، عزیز، حقجو و همراه با احساس روشنی هدف و باور وظیفه و
مسئوولیت در عرصه های مختلف زندگانی هستند. آنان که از آفتاب معنویت و آموزه های آسمانی اسلام بهره بیشتری
برده اند، روشنی هدف و شفافی وظیفه را بهتر و برتر حس می کنند; همیشه سرشار، همیشه آرام و همیشه لبریز از عشق
و دلدادگی به محبوبی والا و بالا بوده و در نشیب و فراز زندگی در گرداب مشکلات راست قامت و شکیبا خواهند بود.
دفتر زندگانی هریک از ما دارای شش فصل است و جوانی آغازی است که نوباوگی، کودکی و نوجوانی را پشت سر دارد و
میانسالی و کهنسالی را برابر خود می بیند. گویی نوجوانی همانند نوروزی دلپذیر و پر طراوت اما زودگذر است که گاه
توفانهای تندی در آن می وزد و زمانی عطری روحبخش دلها را نوازش می دهد و جوانی بهاری است زیبا، پرهیجان و
همراه با لذت های گوناگون از تفریح، آراستگی، خوراک، لباس، گفتگو و نشست و برخاست های خاطره آفرین و شیرین.
در این دوران شخصیت گرایی، آرمان خواهی، شور و احساس و نشاط و امید به اوج خود می رسد. بینش های آدمی رشد
می یابد و گرایش ها شدید می شود و انتخاب ها یکی پس از دیگری فرا می رسد. دیری نمی پاید که بنیان آینده آدمی،
استحکام می یابد و بنیادهای فکری فرهنگی انسان تبلور یافته، گاه حرکت ساز و روشنی بخش و گاه حرکت سوز و آتش
گون، پایان دفتر زندگی را ترسیم می کند.
آن آثار و این تاءثیر همه ما را به اندیشه ای نو، تاءملی دیگر و نگاهی دوباره به گذشته و آینده خود دعوت می کند تا زمان
«خوش دلی » و جوانی را بیشتر از پیشتر دریابیم و آگاه شویم «که دائیم در صدف گوهر نباشد.»
نوشتاری که پیش رو دارید نه همچون کلاس درس است و نه مثل جلسه سخنرانی و یا موعظه و پند و اندرز، بلکه همانند
نشستی صمیمانه و گفتگویی دوستانه; به دور از هرگونه تکلف و شعار پردازی است که بیشتر به قدم زدنی در کنار رودی
زیبا و سبزه زاری روح بخش و دل آرا می ماند که دو دوست و دو رفیق باهم به گپی آرامش بخش و تحلیل گرانه مشغولند
و به دور از هر نوع پیش داوری نسبت به ظاهر افراد و بینش آنان به صحبت می پردازند. در این گفتگو ابتدا دفتر خاطرات
نوشته یا نا نوشته خود را مرور می کنیم، سپس با دستی پر از محبت، آینه وجود خود را غبار روبی می نماییم تا شفاف تر از
همیشه در آن بنگریم; از درخشش گوهر جوانی و ارزشمندی کیمیای این دوره آگاه شویم. به شایستگی های خود پی بریم
و از کارهای انجام نشده و یا فراموش شده که تاءثیری بسیار در امروز و فردای ما دارد مطلع شویم. در پی آن مشکلات،
کاستی ها و یا محرومیتهایی را که گریبانگیر ما شده و یا خواهد شد، بشناسیم و با بینش روشن و بر گرفته از زلال وحی و
عصمت به چاره جویی بپردازیم. آنچه در این میان ضرورتی فراوان دارد، آگاهی از شیوه های پیدا و پنهان آن سوی
مرزهاست. شیوه هایی که برای جذب دلها و شوق قلبها به سوی دنیایی افسانه ای و جهانی زیبا و خوشبخت (!؟ ) در
آغوش دیگران به کار گرفته می شود تا نگاه نوجوانان و جوانان پاک نهاد ما را به سوی قبله خود جلب کنند.
در پر تو این شناخت، نگاهی نو به دنیای اطراف خود می نماییم و به دور از هیجان و احساس، مجنون خیالات و افسانه ها
نشده خود را می یابیم. با الگوهای شایسته ای که به دور از غبار هواها و هوسها و ایمن از هر گوه خطا و گمراهی ما را به
بلندای بزرگی و بزرگواری رسانده و بلور وجودمان را با شهد شیرین ارزشهای انسانی لبریز می کنند آشنا می شویم.
پس از آن بینش های عرشی و ناگفته های گفتنی بسیاری باهم خواهیم داشت تا در لحظه های حساس و هنگامه های
سرنوشت ساز که تصمیمی و اراده ای، راه زندگی را ترسیم می کند، با امیدی فراوان ابتکاری شایسته و اندیشه ای روشن،
آینده زندگانی خود را برگزینیم و با چنین شناختی هیچگاه احساس پشیمانی، ضرر و یا ناکامی نکنیم. در پی این
موفقیت چشمگیر، گرایش های هریک از ما نسبت به جلوه های زندگی و پای گذاردن در عرصه های فکری و فرهنگی،
سیاسی اجتماعی و حتی اقتصادی، رنگی دیگر یافته و بهایی برتر می گیرد، به گونه ای که با آرامش خاطر در صراط
مستقیم سعادت و سلامت، حرکت می کنیم و از آغاز تا فرجام زندگی، با دلی آرام، قلبی روشن و ضمیری شادمان از عشق
و دلدادگی به پروردگاری بزرگ و فریاد رسی مهربان، بهشت رضایت الهی را نصیب خود سازیم. ان شاء الله

نوجوان; شایستگی ها و ویژگیها

نوجوانی دورانی حساس، پرهیجان و همراه با تندبادهای فکری روحی و حتی روانی جسمانی است که مرز ناپیدای بین
کودکی و جوانی را تشکیل می دهد. هنوز پاره ای ما را کودک می بینند و با ملاقات گاه و بیگاه خود از گفته ها، نوشته ها و یا
رفتارهای ما توقع کودکانه دارند، اما نزدیکان هر روز با عبارت «تو دیگر بزرگ شده ای » نگاهی دیگر به ما داشته، بیشتر از
سن و سال و بالاتر از قیافه و اندام ما را می خواهند. گاه با سخنانی نرم و آرام و زمانی با عباراتی تند و آتشین با ما رو به رو
شده، آواری از حیرت و اندوه و حتی تحقیر و استهزاء نصیبمان می سازند و ما را رها می کنند. کمتر کسی گفته های آدمی
را می فهمد و آنان که سخنانی از عمق جان ما بگویند و احساس و خواسته های ما را حس کنند، کم یاب و یا نایابند.
دکتر اریک برن نوجوانی را این گونه به تصویر می کشاند:
«نوجوانی یعنی روزگار تحصیل، هنگام گرفتن مدارک تحصیلی سالانه، آشنایی با بعضی تشریفات و احساس مالکیت
داشتن. موها را هر روز به سبکی شانه زدن، غرور جوانی بر بدن دیدن، جوش صورت داشتن، احساس فعل و انفعالات
جسمانی و رشد سریع برخی اعضا نمودن، زمان تصمیم گیری درباره بقیه سالهای عمر و یا دست کم پر کردن لحظه ها تا
زمان تصمیم گیری »
آنان که نگاهها را توضیح می دهند و ژرفای وجود افراد را به خوبی در می یابند، هماره سخنان نهفته یک نوجوان را در
صحیفه سکوت و یا آینه نگاه او این گونه تفسیر می کنند که:
«اگر مرا به آرامی و ملایمت نوازش کنی، اگر به من نگاه کنی و به من لبخند بزنی، اگر گاهی پیش از آنکه صبحت کنی به
سخنان من گوش دهی; من رشد خواهم کرد. واقعا رشد خواهم کرد.»
هجوم انواع پرسشها بویژه پرسشهای اعتقادی از نوجوانی آغاز می شود، به گونه ای که بنیان باورهای فکری فرهنگی
انسان نشانه می رود و نسبت به توحید، نوبت، معاد و امامت سئوال هایی پرعمق و شبهاتی ویرانگر مطرح می شود که در
هنگامه های گوناگون، انسان خود دچار شک و تردید نسبت به خویشتن می شود و از بیان پاره ای از پرسشهای خود
احساس ترس و نا امنی درباره شخصیت خود می کند. در این مرحله نقش مصلحان و سفیران سعادت و نیکبختی به خوبی
نمایان می شود و نقشه های مفسدان و دشمنان سیه سرشت در افکندن کمند اعتقادات پاک و دام انحراف و فساد تیزتر و
دقیق تر می گردد.
گفته ها و نوشته هایی که همانند حریری پر از عطوفت، نخست انسان را بپذیرد، با حوصله هرچه تمام سخنان آدمی را
بشنود و با عباراتی شیرین، استدلال هایی محکم و مثالهایی روح بخش، کام وجود را سیراب کند. نقشی بسیار ازرشمند و
هدایت آفرین خواهند داشت، شیوه ای که پیشوایان معصوم (علیهم السلام) و عالمان بصیر و آگاه به زمان و مکان ما
داشته اند که ابتداء توفان ترس و تردید از شخصیت نوجوان را آرامش بخشیده، در پی آن پرسشهای این چنینی را نشانه
ایمان و باورهای آسمانی و ناب تفسیر کرده و به دنبال هر سئوالی جوابی در خور، ژرف و قابل فهم بیان کرده اند. روشنگر
و درس آموز برای همگان بوده و خواهد بود. چنان عشق و ارادت روز افزون رسول الله (ص) چنین تاثیری داشت که فوج
فوج نوجوانان و جوانان از محضرش توشه های ارزشمند برای هدایت و سعادت خود