پاورپوینت کامل نگاهی به سیمای امام صادق علیه السلام ۶۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نگاهی به سیمای امام صادق علیه السلام ۶۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نگاهی به سیمای امام صادق علیه السلام ۶۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نگاهی به سیمای امام صادق علیه السلام ۶۴ اسلاید در PowerPoint :

>

یک کتاب در یک مقاله

تلخیص : محمد باقر پورامینی

ششمین امام شیعیان ، و پنجمین امام از نسل امیرالمومنین (ع) کنیه او ابوعبدالله و لقب مشهورش «صادق » است .
لقبهای دیگر نیز دارد ، از آن جمله صابر ، طاهر و فاضل ، اما چون فقیهان و محدثان معاصر او که شیعه وی هم نبوده اند ،
حضرتش رابه درستی حدیث و راستگویی در نقل روایات بدین لقب ستوده اند ،لقب «صادق » شهرت یافته است وگرنه
امامی را که منصوب از طرف خدا و منصوص از جانب امامان پیش از اوست ، راستگو گفتن ، آفتاب را به «روشن » وصف
کردن است .

ابن حجر عسقلانی نویسد : ابن حبان گوید : در فقه و علم وفضیلت از سادات اهل بیت بود .

ولادت او ماه ربیع الاول سال هشتاد و سوم از هجرت رسول خدا (ص) ، و در هفدهم آن ماه بوده است . ولی بعض
مورخان و تذکره نویسان ولادت حضرتش را در سال هشتادم از هجرت نوشته اند و در ماه شوال سال صدوچهل وهشت
هجری به دیدار پروردگار شتافت . مدت زندگانی او شصت و پنج سال بوده است .

ابن قتیبه نویسد : جعفربن محمد ، کنیه او ابوعبدالله است وجعفریه بدو منسوب اند ; به سال یکصد و چهل و شش در
مدینه درگذشت.

از آغاز ولادت تا هنگام رحلت این امام بزرگوار ، ده تن ازامویان به نامهای : عبدالملک پسر مروان ، ولید پسر عبدالملک
(ولید اول) ، سلیمان پسر عبدالملک ، عمر پسر عبدالعزیز ، یزیدپسر عبدالملک ، (یزید دوم) ، هشام پسر عبدالملک ،
ولید پسریزید (ولید دوم) ، یزید پسر ولید (یزید سوم) ، ابراهیم پسرولید و مروان پسر محمد ، و دو تن از عباسیان
ابوالعباس ،عبدالله پسر محمد معروف به سفاح و ابوجعفر پسر محمد معروف به منصور بر حوزه اسلامی حکومت
داشته اند . آغاز امامت امام صادق (ع) با حکومت هشام پسر عبدالملک و پایان آن ، با دوازدهمین سال از حکومت ابوجعفر
منصور (المنصوربالله) مشهور به دوانیقی مصادف بوده است . مدفن آن امام بزرگوار قبرستان بقیع است ،آنجا که پدر و
جد او به خاک سپرده شده اند .

نام مادر او ، فاطمه یا قریبه دختر قاسم بن محمد بن ابی بکراست و ام فروه کنیت داشته است .

مادر ام فروه ، اسماء دختر عبدالرحمان ابن ابی بکر است .

امام صادق (ع) درباره مادرش فرموده است : مادرم مومن ،متقی و نیکوکار بود و خدا نیکوکاران را دوست می دارد .

کلینی به اسناد خود از عبدالاعلی آورده است : ام فروه را دیدم ناشناس گرد کعبه طواف می کرد و حجرالاسود را به دست
چپ سود .

مردی از طواف کنندگان بدو گفت : در سنت خطا کردی . ام فروه پاسخ داد : ما از دانش تو بی نیازیم . و از این پاسخ
می توان آشنایی او را به مسائل فقهی دریافت .

چنان که مشهور است فرزندان آن حضرت ده تن بوده اند ، هفت پسربه نامهای اسماعیل ، عبدالله ، موسی ، اسحاق ،
محمد ، عباس وعلی و سه دختر به نامهای ام فروه ، اسماء و فاطمه .

اسماعیل پسر بزرگتر آن امام است و پدر ، وی را دوست می داشت .

گمان بعضی از شیعیان بود که اسماعیل بعد از پدرش به امامت خواهد رسید . اما او در روزگار زندگانی پدر درگذشت و
امام وی را در گورستان بقیع به خاک سپرد و بر مردن او سخت گریان شد .

پیش از به خاک سپردن ، روی او را گشود تا مردم ببینند اسماعیل مرده است ، ولی پس از مرگ اسماعیل گروهی مردن
او را باورنکردند و پس از امام صادق او را امام دانستند .

اسماعیلیان یا هفت امامیان که صدها سال بعد به دو فرقه نزاریه و مستعلویه تقسیم شدند ، بدین اسماعیل منسوب اند .
هفت امامیان هم اکنون در کشورهایی از جمله ایران ، پاکستان وهندوستان به سر می برند . امام صادق (ع) سی ویک سال
و به روایتی سی و چهار سال در کنار پدرش امام باقر (ع) بوده است . درسفری که امام باقر ، به خواست هشام پسر
عبدالملک به شام رفت ،همراه او بود . از او روایت شده است : چون به دمشق رسیدیم ،هشام سه روز ما را نپذیرفت و روز
چهارم اجازه دیدار داد . چون به مجلس او درآمدیم بر تخت نشسته بود و فرماندهان سپاه وی دردو صف ایستاده بودند .
بزرگان خاندان او نیز حضور داشتند . پس پدرم را تکلیف تیراندازی کرد ، او عذر خواست و سرانجام بااصرار هشام
پذیرفت و نه تیر پی همدیگر افکند و هر تیر بر تیرنخستین خورد . هشام را خوش نیامد و مدتی ما را ایستاده نگاه داشت .
پدرم خشمگین گشت و هشام چون خشم او را دید ، وی را برسر تخت برد و دست در گردن او افکند و بر دست راست خود
نشاند .

پس دست در گردن من درآورد و مرا بر دست راست پدرم جای داد .

چنان که اشارت شد ، امام صادق (ع) گذشته از منزلتی که نزدشیعیان دارد ، در دیده عامه مسلمانان نیز دارای مقامی
والاست .

بزرگان اهل سنت و جماعت از روزگار وی تا امروز ، او را به کرامت خلق ، دانش فراوان ، بخشش بسیار و عبادت طولانی
ستوده اندصدوق به اسناد خود از فقیه مدینه ، مالک پسر انس روایت کند :بر جعفربن محمد (ع) در می آمدم ، برای من
بالش می نهاد و مراحرمت می داشت و می گفت : مالک ! تو را دوست می دارم . و من ازگفته او خشنود می شدم و خدا را
سپاس می گفتم . او همیشه در یکی از سه حالت بود : روزه دار ، برپاایستاده به نماز ، ذکر گوینده. او از بزرگان ، عابدان و
زاهدانی بود که از خدا می ترسند .

بسیار حدیث ، خوش محضر و بسیار فائدت بود . سالی با او به حج رفتم ، چون هنگام گفتن لبیک رسید ، سخن در گلوی
او برید ونزدیک بود از شتر بیفتد ، گفتم : پسر رسول خدا ! می بایست لبیک بگویی ! گفت : پسر ابی عامر ! چگونه جرات
کنم و بگویم : لبیک ،اللهم لبیک ، در حالی که می ترسم خدایم بگوید نه لبیک و نه سعدیک ؟ ! علی بن عیسی اربلی
مولف کشف الغمه از محمدبن طلحه درباره او آورده است : شنیدن سخنانش موجب زهد دنیا می شد واقتدای به او بهشت
را در پی داشت . نور چهره اش گواهی می داد ازسلاله نبوت است و پاکی کردارش آشکار می ساخت از ذریه رسالت است .

بزرگانی چون یحیی بن سعید انصاری ، ابن جریح ، مالک بن انس ،سفیان ثوری ، سفیان بن عیینه ، ابوحنیفه ، شعبه و
ایوب سختیانی از علم او بهر گرفتند ، و آن بهره گیری را برای خود مباهات شمردند و بدان شرف یافتند و فضیلت کسب
کردند .

او از بزرگان اهل بیت و سادات آنان بود . علمی فراوان وعبادتی بسیار و اورادی پیوسته و زهدی آشکار داشت و بسیار
تلاوت بود . معانی قرآن کریم را تتبع می کرد و گوهرهای آن را بیرون می آورد و از عجایب آن بهره می گرفت . اوقات خود را
بر انواع طاعتها قسمت کرده بود که در آن حساب نفس خویش می نمود . دیدن اوآخرت را به یاد می آورد . ابن شهر آشوب
ازمالک بن انس روایت کند: ازجعفربن محمد در فضل و علم و پارسایی برتر ندیدم . یا روزه بود ، یا نماز می خواند ، یا ذکر
می گفت . از بزرگان و اکابر وزاهدان بود و از آنان که از پروردگار می ترسند . بسیار حدیث ،نیکو محضر و پر فایدت بود .
چون قال رسول الله می گفت رنگش دگرگون می گشت .

ابونعیم اصفهانی درباره او نوشته است : امام ناطق ، زمامدارسابق ، ابوعبدالله جعفربن محمد صادق بر عبادت و خضوع
روی آوردو عزلت و خشوع را برگزید و از مهتری و ریاست دوری جست .

شهرستانی در ملل و نحل می نویسد : جعفربن محمدالصادق دارای علمی بسیار و ادبی کامل بود . زهد و پارسایی داشت .
نه گردمهتری گردید و نه بر سر خلافت با کسی به جنگ برخاست . آنکه دردریای معرفت شنا کند در شط نمی افتد و آنکه
به اوج حقیقت رسد ازفرود آمدن نمی ترسد .

ابن خلکان درباره حضرتش نوشته است : از سادات اهل بیت بود وبه خاطر راستی در گفتار به صادق ملقب گشت . فضل
او مشهورتر ازآن است که گفته اند .

و عطار از عارفان بزرگ سده هفتم درباره حضرتش چنین نوشته است: آن سلطان مصطفوی ، آن برهان حجت نبوی ،
آن صدیق ، آن عالم تحقیق ، آن میوه دل اولیا ، آن جگر گوشه انبیاء ، آن ناقد علی، آن وارث نبی ، آن عارف عاشق ،
جعفرالصادق رضی الله عنه ، گفته بودیم که اگر ذکر انبیا و صحابه و اهل بیت کنیم کتابی جداگانه باید ساخت . این کتاب
شرح اولیاست که بعد از ایشان بوده اند امابه سبب تبرک به صادق ابتدا کنیم .

و چون از اهل بیت بیشتر سخن طریقت ، او گفته است و روایت ازاو پیش آمد ، کلمه ای چند از آن حضرت بیاورم که
ایشان همه یکی اند . چون ذکر او کرده اند ، ذکر همه بود . نبینی که قوم مذهب او دارند ، مذهب دوازده امام دارند . یعنی
یکی دوازده است و دوازده یکی . اگر تنها صفت او گویم به زبان ، عبارت من راست نیاید که در جمله علوم و اشارت و عبادات
بی تکف به کمال بود . وهمه الهیان را شیخ بود ، و همه محمدیان را امام بود . هم اهل ذوق را پیشرو بود و هم اهل عشق را
پیشوا . هم عباد را مقدم بودو هم زهاد را مکرم . هم در تصنیف اسرار حقایق خطیر بود ، هم درلطافت اسرار تنزیل و
تفسیر بی نظیر .

عمرو بن ابی مقدام گفته است : هرگاه جعفربن محمد را می دیدم می دانستم او سلاله پیمبران است و ابوجعفر منصور او
را از کسانی دانسته است که از خدا به آنان الهام می شود (محدث) .

و خانقانی شروانی در منشات نوشته است : جعفر صادق عالم مطلق بود .

این چند گواهی را که اندکی از بسیار است برای آن نوشتم تاآنان که تتبعی چنان که باید در سیره معصومان ندارند و
شرح زندگانی امامان شیعه را جز از گویندگان شیعی نشنیده و یا جز درماخذهای غیر شیعی نخوانده اند ، بدانند که قدر
و منزلت این امام تنها در دیده شیعیانش بزرگ نیست ، هر که علمی و بصیرتی داشته برابر او فروتن بوده و بزرگش
می داشته .

و زید عموی او درباره وی گفته است : در هر زمان مردی از مااهل بیت است که خدا بدو بر خلق خود احتجاج می کند و
حجت زمان مابرادرزاده ام جعفر است آنکه او را پیروی کند ، گمراه نگردد وآنکه مخالف وی بود ، هدایت نشود .

در روزگار رسول خدا ، هر گاه یاران آن حضرت را به حکمی فقهی نیاز می افتاد به قرآن یا حدیث رجوع می کردند و یا از
شخص پیغمبر(ص) می پرسیدند و پاسخ می گرفتند و اگر بدو دسترسی نداشتند به آنان که از فقه بهره ای داشتند روی
می آوردند ، از یاران رسول (ص) آن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.