پاورپوینت کامل الگوی معلمان ۸۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل الگوی معلمان ۸۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل الگوی معلمان ۸۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل الگوی معلمان ۸۳ اسلاید در PowerPoint :

>

در آمد:

کربلا دریای بیکران فضائل، خوبیها و زیباییهاست و هرچه برآن بگذرد تجلیات آن بیشترگشته و عمق این فداکاری ها روز
به روزبهتر خود را نشان می دهد.

حادثه عاشورا را وقتی که از زاویه دلاوریها و ایثارگری ها وجانبازیهای یاران امام و یا از دید امامان معصوم(علیهم السلام)در
باره آنان می نگریم بی اختیار حتی در برابر آن غلام سیاه چهره اما روسفید ابی عبدالله(ع) سرتعظیم فرود می آوریم، چه
رسدبه یاران آزاده حسین بن علی(ع). همانهایی که سالها لحظه شماری می کردند تا در رکاب فرزند رسول خدا به
عالیترین مقامات اخروی دست یابند و در مقابل چشمان حضرت همچو صید، دست و پا بزنند ودر خون خود بغلطند،
یارانی متقی و پرهیزکار، عابد و شب زنده دار، عاشق و دلداده ی حسین همچو مسلم بن عوسجه اسدی مانندماه در آسمان
پرستاره بدرخشد.

اینک به پاس احترام و ارج گذاری از مجاهدتهای بی نظیر او برگ سبزی به خوانندگان تقدیم می داریم:

نام و کنیه ی او

نامش مسلم فرزند عوسجه بن سعد بن ثعلبه بن دودان بن اسد بن خزیمه از قبیله بنی اسد و کنیه اش ابوجحل اسدی
سعدی است.

وی یکی از چهره های نیکنامی است که تقوا و پرهیزکاری و اخلاق وشجاعت و تعهدش زبانزد خاص وعام و دوست و
دشمن می باشد. برخی اورا جزو یاران پیامبر بزرگوار اسلام شمرده اند و در برخی ازفتوحات نیز شرکت فعال داشته است.
در کوفه و کربلا نقش بسیارمهمی ایفاکرد و در روز عاشورا همراه دیگر یاران ابی عبدالله(ع)به فیض شهادت نائل آمد.

ویژگیهای مسلم بن عوسجه

۱- صحابی رسول الله(ص)

از جمله افتخارات این مرد بزرگ آنست که افتخار شرف حضور به محضر پیامبربزرگوار پیدا کرده و از آن حضرت نیز
روایت نقل کرده است و یکی از پنج صحابی است که در کربلا شرکت جسته و به فیض شهادت نائل آمده. علامه سماوی نام
این پنج صحابی را بدین ترتیب یادآورشده است:

انس بن الحرث کاهلی و حبیب بن مظاهر اسدی و مسلم بن عوسجه اسدی و عبدالله بن یقطر و یک نفر هم در کوفه
پیش از ورود امام به عراق به شهادت رسید، به نام هانی بن عروه.

نام وی در کتب تراجم در شمار یاران رسول الله(ص)نیامده جز درطبقات ابن سعد بنابرنقل ابصارالعین، البته در
اسدالغابه والاصابه، به نام مسلم ابوعوسجه آمده و بسیار بعید است که برمسلم بن عوسجه انطباق داشته باشد.

۲- عابد و شب زنده دار

ازجمله صفات پسندیده ای که مورخین برای این مرد بزرگ به ثبت رسانده اند عبادت و تهجد و شب زنده داری اوست.
مرحوم قمی می نویسد: مسلم بن عوسجه از عباد روزگار بوده و پیوسته در مسجدکوفه در پای ستونی از آن مشغول به
عبادت و نماز بود.

۳- قاری و معلم قرآن

از دیگر افتخارات مسلم این بود که وی هم عارف و آشنا به قرآن بود و هم قرآن آموز، چنانچه عسقلانی درباره اش گفته:
«کان عابداقارئا متنسکا» وی عابد و پرهیزکار بود و قاری و اهل عبادت وراز و نیاز(و شب زنده داری).

۴- تهور و شجاعت

تهور و پایمردی و شجاعت مسلم زبان زد خاص و عام و دوست و دشمن بود. وی بنا بر نقل شبث بن ربعی: از رزمندگان
دلیر و شجاع بوده و در جنگهایی که با مسلمانان شرکت می جسته در آذربایجان کاری انجام داد که باعث اعجاب و حیرت
دیگران شد.

آری دلائل فراوانی براین شجاعت از او به یادگار مانده که ازنظرتان خواهد گذشت. زیرا خرسندی دشمن بویژه
عمربن سعد از کشته شدن مسلم بن عوسجه و شرکت چند نفر در شهادت رساندن وی از دلائل واضح و روشنی است که
مسلم از شجاعان و دلیران به شمارمی رفته است.

۵- ضدیت با حاکمان جور

نامه نگاری و دعوت وی از امام حسین(ع)جهت آمدن به کوفه و حضورنیافتن درجمعه و جماعات نماینده حکومت یزید و
همکاری نکردن باآنها و ایفای نقشی بسیار مهم در قیام نماینده و سفیر امام حسین(ع)در کوفه و سپس حضور در کربلا و
ملحق شدن به امام حسین(ع)و شهادت در راه تحقق اهداف ابی عبدالله(ع) نشانه ای ازهمان ضدیت با حاکمان جور است.

۶- عشق به امام حسین(ع)

از گفته ها و نحوه عملکرد وی در کوفه و کربلا به خوبی روشن وهویدا است که مسلم یک عشق فوق العاده ای نسبت به
سرور آزادگان وسالار شهیدان داشته است. اگر می خوانیم که در شب عاشورا خطاب به امام حسین(ع)می گوید که: «به
خدا سوگند من از تو جدا نمی گردم تا با نیزه خود سینه دشمنان تو را بشکافم و تا شمشیر در دست من است با آنان بجنگم
و اگر هیچ سلاحی نداشتم با سنگ و کلوخ به جنگشان می روم. و اگر هفتاد مرتبه مرا بکشند و بسوزانند وخاکسترم را
برباد دهند بار دیگر زنده شوم هرگز از توجدا نخواهم شد» . و اگر می شنویم که با دریافت خبر ورود امام حسین(ع)به کربلا
دست از همه چیز کشیده و به همراه همسرخود شبانه راه کربلارا در پیش می گیرد، همه و همه از عشق به امام حسین(ع)
و رهبری سرچشمه می گیرد.

۷- مسلم در رواق چشم مهدی

چه زیبااست که یک انسان آنقدر ارزش معنوی و مقام پیدا کند که سه پیشوای معصوم براو ترحم کرده و از عمل با
اخلاصش تقدیر وتشکر کنند و یا در سوگ او بگریند.

آری، امام حسین(ع)به هنگامی که سربالین مسلم حضور پیدامی کند، می فرماید:

«رحمک الله یا مسلم.» و امام زین العابدین(ع)در سوگ او وسایر یاران حضرت اشک می ریزد و امام زمان(ع)در زیارت
ناحیه باجملات بسیار زیبا و پرمعنای خود پس از سلام به وی و یاد آوری حماسه شب عاشورا خطاب به مسلم می فرماید:
«وتو اولین کسی بودی که جان خودش را فروخت و اولین شهید بودی که به ملاقات خدا رفت.

قسم به خدای کعبه که رستگار و کامیاب شدی، و خداوند این تلاش خالصانه و این مواساتی که نسبت به امامت داشتی از
تو قبول کرد… خداوند لعنت کند عبدالله ضبابی و عبدالرحمن بن خشکاره بجلی و مسلم بن عبدالله ضبابی راکه در کشته
شدن تو شرکت داشتند» .

۸- نقش مسلم بن عوسجه در حوادث کوفه

مسلم بن عوسجه یکی از زبده ترین افرادی بود که در کوفه نقش خود را به خوبی ایفا کرد، وی به دلیل قابلیتهای فراوانی
که داشت مسوولیتهای سنگینی را از طرف حضرت مسلم بن عقیل عهده دار شدبلکه وی یکی از دعوت کنندگان حضرت
ابی عبدالله(ع)به کوفه بود.

چنانچه علامه سماوی می نویسد: «وکان من المکاتبین حبیب ابن مظاهر و مسلم بن عوسجه.»; و ازجمله نویسندگان نامه
به امام حسین(ع)حبیب بن مظاهر ومسلم بن عوسجه بودند.

وی با حضور در خانه سلیمان بن صرد خزاعی و بررسی اوضاع کوفه به همراه دیگر سران، از حضرت دعوت کرده و تا آخر
بر همین تعهدباقی ماند. از این رو می بینیم که پس از شکست قیام مسلم و خیانت برخی اشراف کوفه در نقطه نامعلومی
پنهان گشته و منتظر ورودحضرت امام حسین(ع)به کوفه بود. او همین که شنید امام حسین(ع)به کربلا رفته است با این
که تمام راههای خروجی کوفه از طرف عبیدالله شدیدا کنترل شده بود; اما شبانه به همراه همسر خود ازکوفه فرار کرده و
به امام حسین(ع)در کربلا ملحق گردید و به نقل معالی السبطین: مسلم بن عوسجه و حبیب شبانه راه می رفتند و روزرا
پنهان می شدند تا خود را به کربلا رساندند.

۱- عهده داری بیعت برای امام حسین(ع)

اولین نقشی که مسلم بن عوسجه پس از ورود نماینده امام حسین(ع)به کوفه ایفا کرد، پذیرفتن مسوولیت بیعت گرفتن از
مردم برای امام حسین(ع)بود، بدین گونه هرکس که می خواست با امام بیعت کند نزد مسلم بن عوسجه رفته و به نشانه
اظهار وفاداری به ساحت مقدس ابی عبدالله(ع)با او بیعت می کرد. علامه سماوی می نویسد: «کام ممن تولی البیعه
للحسین حینما دخل مسلم الکوفه.»

ممکن است این انتخاب دلائل فراوانی داشته باشد از جمله این که وی فردی دارای سابقه درخشان و نزد غالب مردم کوفه
از احترام خاصی برخوردار بود، بدین جهت می باید کسی مسوولیت چنین کاری رابپذیرد که روی تمام قبائل و طوائف و
گروهها و اشراف شناختی داشته باشد تا بتواند برای حرکت آینده روی بیعت کنندگان حساب بازکرده و برنامه ریزی کند.

افزون براین شاید به دلائل امنیتی که همه روزه حضرت مسلم بن عقیل نمی توانست جهت بیعت گرفتن با مردم ملاقات
کند، وی را بدین سمت انتخاب کرد.

نقشه خائنانه معقل

باورود عبیدالله بن زیاد به کوفه و تسلط بر اوضاع و سخنرانی و تهدید مردم و تطمیع اشراف کوفه، حضرت مسلم بن عقیل
چنین صلاح دید که درخانه هانی بن عروه مستقر گردد. بدین جهت خانه مختاررا به قصد خانه هانی ترک گفت و از آن
پس شیعیان و هواداران به طور مخفیانه به حضور مسلم بن عقیل می رسیدند.

بدون شک مخفی شدن مسلم بن عقیل و رهبری مردم از طرف امام حسین(ع)سخت عبیدالله را نگران ساخته و پیوسته
تلاش می کرد تا محل اختفای مسلم بن عقیل را پیدا کند. اما همچنان تلاشهای اوبی نتیجه مانده بود. در نهایت نظرش
براین شد تا شخصی را در پوشش هواداری اهل بیت(علیهم السلام)به نزد یکی از کارگزاران حضرت مسلم بفرستد تا از آن
طریق بر محل اختفای حضرت مسلم و اتفاقات ورخ دادها، آگاه شود.

بدین جهت یکی از غلامان خود را به نام «معقل » فراخواند وگفت: این سه هزار درهم را بگیر و خود را به گونه ای به نزد
مسلم بن عقیل برسان و این کار فقط از طریق یارانش ساخته است، پس اگربریکی یا گروهی از آنها دست یافتی این پول را
به آنها بده وبگو این پول را درراه جهاد با دشمنانتان به مصرف برسانید وآنها را مطمئن ساز که از آنان می باشی و اگر این
صداقت را از تودیدند اطمینان پیدا کرده و چیزی را ازتو پنهان نخواهند داشت وبا آنان در رفت و آمد باش تا تو را به محل
اختفای مسلم بن عقیل برسانند.

روز دیگر معقل به دنبال انجام ماموریت به مسجد آمده و درفاصله چند قدمی مسلم بن عوسجه اسدی که مشغول نماز
بود نشست. درآن هنگام شنید که می گویند: این مرد مسلم بن عوسجه برای امام حسین(ع)بیعت می گیرد. همین که از
نماز فارغ شد به نزد اورفته و در کنارش قرار گرفت و وی را مخاطب قرار داده چنین گفت: ای بنده خدا! من مردی از اهل
شام هستم که خداوند نعمت محبت اهل بیت و محبت کسانی که آنها را دوست دارند به من ارزانی داشته است. ضمنا برای
این که جلب توجه کند خود را به حالت گریه درآورد و گفت: سه هزار درهم همراه من است که می خواهم بدین وسیله به
ملاقات یکی از آنها که شنیده ام به تازگی وارد کوفه شده وبرای فرزند رسول خدا از مردم بیعت می گیرد. بروم. خواستم او
راملاقات کنم اما تا کنون کسی را پیدا نکرده تا مرا به سوی اوببرد و محل استقرار او را یاد ندارم که خودم بروم. حال که
درمسجد نشسته بودم شنیدم که عده ای از مؤمنین به یکدیگر می گفتند: که این مرد اطلاعاتی از این خاندان دارد و من
نیز نزد تو آمده ام تا این اموال را از من بستانی و برصاحبت بدهی. بدان که من برادری از برادرانت می باشم و مورد ثقه و
اعتماد تو نیز می باشم و اگر می خواهی پیش از آنکه مرا به ملاقات او ببری نخست از من بیعت بگیر.

مسلم بن عوسجه گفت: خدای را حمد و سپاس می گویم که تو راملاقات کردم و از این دیدار بسیار خوشحالم، امید
ست به آنچه که دوست داری برسی و خداوند به وسیله تو اهل بیت پیامبرش را نصرت دهد. …

معقل گفت: چیزی جز خیر نخواهد بود، حال از من بیعت بگیر.

مسلم بن عوسجه از او بیعت گرفته در ضمن پیمان سختی گرفت که صداقت داشته باشد و خیانت ننموده و هرآنچه را که
می بیند یامی شنود کتمان کند.

معقل در ظاهر به او اطمینان داد که خواسته های مسلم بن عوسجه را عملی سازد. ضمنا چند روزی به منزل مسلم بن
عوسجه در رفت وآمد بود اما همچنان منتظر ورود برمسلم بن عقیل بود. و پس ازدرخواست ورود معقل از طرف مسلم
بن عوسجه، عاقبت موفق شد که برمسلم بن عقیل وارد شود و پس از اخذ بیعت آن مبلغ را در اختیارمسلم قرار داد.

دراینجا «استاد شریف قرشی » اعضا و گردانندگان قیام مسلم بن عقیل را مخاطب قرار داده و کار آنها را زیر سؤال برده به
این که: مگر نمی دانستند که معقل از اهل شام است و اهل شام نیز معروف به بغض اهل بیت و دوستی و محبت بنی امیه
می باشند، پس چرا به اواعتماد کردند؟ ثانیا خوب بود به خاطر همان مبلغی که پیشنهادکرده و به جهت آن گریه فریبنده
که نموده بود نسبت به او احتیاطبیشتری می کردند و لا اقل درباره اش مشکوک می بودند. و ثالثا چه دلیلی داشت یک فرد
ناآشنا و به قول خودش شامی هر روز یک توقف طولانی آن هم در مرکز فرماندهی داشته باشد تا جائی که اولین
فردبرمسلم بن عقیل داخل شده و آخرین فرد خارج گردد؟ آیا این حرکات مرموز دلیل برمشکوک بودن او نبوده که شاید
عامل نفوذی باشد؟!

در پاسخ می گوییم که: ممکن است درمجموع کاری برخلاف امنیت صورت گرفته باشد، اما هرگز این راهیابی به توسط
مسلم بن عوسجه نقطه ضعفی براو حساب نمی شود، بلکه از دقت و مطالعه بیشتری دراین جریان به دست می آید که وی
کمال دقت و احتیاط را مراعات کرده بود; زیرا او نه اولین فردی بود که بیعت می کرده و پول می آورده و نه آخرین آنها بلکه
صدها و هزاران نفر با مسلم ملاقات داشته اند. حال خود قضاوت کنید که مشخص کردن نیت سوء وی از بین هجده هزار
نفری که بیعت کردند چه گ