پاورپوینت کامل مصاحبه با نویسنده پرتلاش محمد محمدی اشتهاردی(بخش اول) ۶۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مصاحبه با نویسنده پرتلاش محمد محمدی اشتهاردی(بخش اول) ۶۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مصاحبه با نویسنده پرتلاش محمد محمدی اشتهاردی(بخش اول) ۶۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل مصاحبه با نویسنده پرتلاش محمد محمدی اشتهاردی(بخش اول) ۶۲ اسلاید در PowerPoint :

>

× در آغاز ضمن تشکر، به عنوان مدخل گفتگو شمه ای از زندگی علمی و فرهنگی خود را بیان نمایید.

– با تشکر از شما، بنده محمدملامحمدی مشهور به محمدمحمدی اشتهاردی در سال ۱۳۲۳ هجری شمسی در
اشتهارد(واقع در۵۹کیلومتری غرب کرج)در یک خانواده متوسط مذهبی متولد شدم و پس ازدوره ابتدایی، در حوزه
علمیه اشتهارد که در آن وقت از چند نفرمحدود تشکیل می شد. به تحصیل علوم حوزوی و ادبیات پرداختم و پس از
خواندن کتاب سیوطی، در سال ۱۳۳۸ ش. برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه قم وارد شدم. درس سطح را بیشتر در
محضر حجج اسلام وآیات بزرگوار آقایان: آیت الله حاج شیخ حسین شب زنده دار، آیت الله حاج شیخ غلامرضا صلواتی،
آیت الله حاج شیخ علی پناه اشتهاردی، آیت الله علی مشکینی و آیت الله ناصر مکارم شیرازی خواندم. وچند سال در درس
خارج آیت الله حاج شیخ هاشم آملی، وآیت الله ناصرمکارم شیرازی وچندی در درس خارج آیت الله العظمی گلپایگانی
شرکت نمودم. و مقداری از منظومه سبزواری و فلسفه رادر محضر استاد آیت الله جعفر سبحانی و استاد حاج آقا
مهدی حائری آموختم. و بخشی از علوم روز را از محضر درس دانشمندگرانمایه، شیخ محمد محققی لاهیجی(نماینده
آیت الله بروجردی درهامبورک آلمان)یادگرفتم.

از خاطرات من دراین دوره این که از نظر وضع معیشتی بسیار درسختی به سرمی بردم. در مدرسه حجتیه قم در
حجره ای با دو طلبه دیگر سکونت داشتیم، ظاهرا سال ۱۳۴۰ ش. ، بود. یک شب در حجره رازدند، در را گشودم دیدم دو
نفر از فضلا وارد حجره شدند، دفتری در دستشان بود، پرسیدند: در این حجره چند نفر هستید؟ گفتم: سه نفر. فرمودند:
ما از جانب آیت الله العظمی حاج آقا روح الله خمینی آمده ایم، ایشان مبلغی به عنوان فوق العاده(نه شهریه)به طلاب
مرحمت فرموده اند. نام ما را نوشتند و به هر نفر پانزده تومان دادند و رفتند که در آن وقت مبلغ قابل ملاحظه ای بود
وبرکت و نورانیت خاصی داشت و نخستین بار بود که از طرف حضرت امام(ره)به طلبه ها پول دادند.

× لطفا بفرمایید چه شد که به نویسندگی روی آوردید و اولین تالیف شما چه بود؟

– وقتی که درس سطح حوزوی را به پایان رساندم و مشغول درس خارج شدم، درکنار تحصیل به تبلیغ پرداختم. در ماه
رمضان، محرم،صفر وجلسات هفتگی، سفرهای بسیار به اطراف و اکناف نموده و به تبلیغ احکام و بیان مطالب دینی
اشتغال ورزیدم. و نظر به این که استاد فقه و اصول بنده غالبا حضرت آیت الله مکارم شیرازی مدظله بود و ایشان در آن
وقت یعنی سال های ۱۳۴۵ تا۱۳۴۷ ش،جلسات نویسندگی داشت، در جلسات هفتگی ایشان شرکت نموده و به آموختن
آداب نویسندگی پرداختم و مقالاتی که از طرف استاد طرح می شد، می نوشتم و ارائه می دادم. و همین پایه و مقدمه آن
شد که نویسندگی را دنبال کنم; ولی آنچه که این ذوق را بارور کرد و به اصطلاح جرقه آن را زد و مرا به شدت به سوی
نویسندگی کشانید، خودخاطره جالب و داستان دیگری دارد که نظر شما را به آن جلب می کنم:

شب ها بعد از نماز مغرب و عشا، مرحوم آیت الله حاج میرزاابوالفضل زاهدی(ره) (وفات یافته فروردین سال ۱۳۵۷ ش)در
شبستان سرداب مسجدامام قم، به منبر می رفت و درس تفسیر می فرمود و درضمن تفسیر، مطالب تاریخی، فرهنگی و
لطایف و شنیدنی های جالبی مطرح می کرد و بنده گاه و بی گاه در جلسه تفسیر او شرکت می کردم.طلاب برجسته، و
افراد برازنده ای از بازاریان قم شرکت می نمودند.اتفاقا یک شب آیه اول سوره قلم را مطرح کرد و فرمود:(ن و القلم و ما
یسطرون;); ن، سوگند به قلم و آنچه می نویسند.

در تفسیراین آیه، به طور مشروح سخن گفت. آنگاه راجع به ارزش نویسندگی از نظر قرآن و روایات و آثار و فواید
نویسندگی بحث وبررسی فراوان نمود. از جمله فرمود: واژه «ما» در جمله «ومایسطرون » از نظر ادبی، یا موصوله است و یا
مصدریه; اگرموصوله باشد، یعنی سوگند به نوشته و اگر مصدریه باشد، یعنی سوگند به نویسندگی. آن گاه فرمود: اگر
خداوند به چیزی سوگند یادکرد، دلیل برآن است که آن چیز، بسیار مهم است، این آیه بیانگرآن است که مساله
نویسندگی و بیان حقایق با قلم، آن قدرارزشمند و مهم است که خداوند به آن سوگند یاد کرده است. به راستی اگر نعمت
قلم نبود، فرهنگ انسان ها ناقص بود، کتاب های آسمانی و قرآن، به خاطر وجود قلم، از چند قرن قبل تا حال باقی مانده
است، قلم و بیان دو نعمت بزرگ و وسیله سترگ انتقال فرهنگ ها و علم و معرفت به همدیگر است. قلم حافظ علوم و
دانش ها،پاسدار افکار دانشمندان، حلقه اتصال فکری علما، و پل ارتباطی گذشته و آینده بشر و نگهدارنده تاریخ پیشینیان
است. ارزش قلم خوب از دیدگاه اسلام آن چنان بالا است که پیامبر(ص)فرمود: «یوزن مدادالعلماء و دم الشهداء و یرجح
مدادالعلماء علی دم الشهداء.» ^(۱)

در قیامت سیاهی قلم دانشمندان با خون شهیدان سنجیده می شود. در این سنجش، سیاهی قلم علما برخون شهیدان
برتری می یابد.

گفتار آیت الله زاهدی جرقه ای بود که ذوق نویسندگی بنده راشعله ور ساخت، به طوری که تصمیم گرفتم در این راستا
به تلاش پردازم. از حسن اتفاق، همان شب یا شب دیگر، آن مرحوم سخن ازبلال حبشی به میان آورد و آن شعری که بلال
در اولین ملاقاتش بارسول خدا(ص)درمکه خواند و به زبان حبشی بود، قرائت کرد و آن شعر این بود:

اره بره کنکره
کرا کرا مندره

حسان بن ثابت به دستور پیامبر(ص)این شعر را تبدیل به شعرعربی کرد که معنایش این است:

«ای پیامبر! هرگاه در دیار ما سخن از ارزش ها به پیش می آید،تو را به عنوان جامع فضایل و ارزش ها مثل می زنند.» ^(۲)

این گفتار نیز برعشق و علاقه بنده نسبت به بلال حبشی افزود. تصمیم گرفتم شرح حالی از بلال حبشی بنویسم. از این
رو، نخستین کتاب بنده به نام «سیمای بلال حبشی » در سال ۱۳۴۷ ش، چاپ ومنتشر گردید. این کتاب که بیانگر
استقامت، ایثار، خلوص و ایمان نیرومند یکی از اصحاب وفادار پیامبراسلام(ص)به نام بلال حبشی است، اثر به سزایی در
زندگی این جانب داشت، که در پرتو درسهای سازنده و توان بخش زندگی این مردخدا، توانستم از بعضی از فراز
ونشیب های سخت زندگی عبور کنم.

× آیا شما کارهای فرهنگی را به صورت فردی انجام می دهید یا به صورت همکاری و گروه؟

– در پاسخ باید بگویم هردو، البته به تجربه ثابت شده که کارگروهی، جامع تر، عمیق تر، پربارتر و سریع تر خواهد بود. در
اینجابه کار گروهی تدوین تفسیر نمونه و تفسیر پیامبر قرآن اشاره می کنم:

تالیف تفسیرنمونه در سال ۱۳۵۱ ش، تحت نظر استاد محقق، حضرت آیت الله ناصر مکارم شیرازی مدظله العالی با
همکاری ده نفراز فضلا که بنده یکی از آن ها بودم. شروع شد و پانزده سال طول کشید و در۲۷ جلد تدوین گردید; سپس
تفسیر پیام قرآن شروع شد که تاکنون ادامه دارد، ده جلد پیرامون عقائد است که چاپ و منتشرشده و دو جلد آن پیرامون
اخلاق در قرآن است که انتشار یافته واکنون دوستان مشغول تالیف جلد دیگر پیام قرآن هستند.

بقیه تالیفات و ترجمه های بنده به صورت فردی بوده است.

× حضرت عالی یکی از افراد پرکار و موفق در زمینه نویسندگی می باشید، علت این موفقیت را مرهون چه می دانید؟

– بعد از توکل به خدا و استمداد از ذات پاک ربوبی، احساس می کنم اموری در فراهم نمودن اسباب کار و وسایل توفیق،
مرا یاری نموده است. نخست این که خداوند ذوق نویسندگی را به بنده در حدعشق عطا فرموده است، به طوری که
هرچه بنویسم، احساس خستگی نمی کنم و به عکس اگر روزی کمتر بنویسم یا چیزی ننویسم، احساس کمبود می کنم و
می خواهم این کمبود را جبران کنم.

دوم این که خداوند مرا شیفته و شیدای خاندان رسالت نموده است. از این رو بیشتر نوشته های بنده در رابطه با زندگی
سراسرصفا و سازنده آن ها است. از این شیفتگی لذت می برم. فکر می کنم عنایات آن ها نقش مؤثری در فراهم شدن
اسباب توفیق برای بنده داشته است.

سوم این که نویسندگی و بیان حقایق اسلام با قلم را بهترین راه تبلیغ اسلام می دانم، احساس وظیفه می کنم، همین
احساس بر عشق وعلاقه من بر این کار می افزاید و روح و روان مرا آرامش می بخشد.

تذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که در سال ۱۳۶۰ ش کسالتی بر بنده عارض شد که هنوز ادامه دارد و این کسالت
مرا ازمسافرت های تبلیغی و… و بیرون رفتن بسیار از خانه باز داشته است و همین کسالت نعمتی از سوی خداوند بزرگ
بود که در خانه بنشینم و با فراغت بیشتر به کار نویسندگی ادامه دهم. از این روتالیفات و ترجمه های بنده که بیش از
دویست تالیف و ترجمه است،بیشتر پس از این کسالت بوده است. در این مورد به خوانندگان عزیز به ویژه طلاب توصیه
می کنم که خود را باور کنند و مطمئن باشند که با امید و اعتماد به نفس، می توان ناتوانی ها را به توانایی ها تبدیل کرد و به
ناممکن های ظاهری، امکان و تحقق بخشیدو این شعر معروف را از یاد نبرند که:

خدا گر ز نعمت ببندد دری
ز رحمت گشاید در دیگری

بگذار بی پرده بگویم که برای آرامش عوارض کسالتی که دارم، قرص آرام بخش بنده، همین نویسندگی است به ویژه اگر
سخن از سیره حیات بخش خاندان رسالت باشد.

به هرحال، خدا را شکر می گویم و عرض می کنم:

گر سر هرموی من گردد زبان شکرهای تو نیاید در بیان

× از کدام یک از تالیفات شما بیشترین استقبال شده است؟

– به طور کلی شیوه بنده در نویسندگی، روان نویسی است. سعی می کنم از هرگونه اغلاق و ابهام نویسی پرهیز کنم، و به
اصطلاح مطالب عرشی را فرشی بیان کنم. از این رو از اکثر نوشته های بنده استقبال خوبی شده است، ولی در میان این ها
از آنچه که در رابطه باخاندان رسالت است، بیشتر استقبال شده، به طوری که بعضی ازکتاب هایی که در این رابطه
نوشته ام بیش از ده بار چاپ و منتشرشده و بعضی با تیراژ پنجاه هزار در یک ن