پاورپوینت کامل امام صادق علیه السلام از منظر دانشوران اهل سنت ۶۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل امام صادق علیه السلام از منظر دانشوران اهل سنت ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امام صادق علیه السلام از منظر دانشوران اهل سنت ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل امام صادق علیه السلام از منظر دانشوران اهل سنت ۶۱ اسلاید در PowerPoint :
>
درباره ی عظمت امام صادق(ع) نه تنها توسط شیعیان به فراوانی سخن گفته شده است، بلکه دراین باره جمع کثیری از
دانشوران و بزرگان اهل سنت و جماعت لب به سخن گشوده اند. پیشوایان مذاهب اهل سنت،عالمان نامدار اسلامی و
صاحب نظران زبردست در باره ی برجستگی های علمی، عملی، اخلاقی، کرامت و عظمت آن امام هدایت، امام
جعفرصادق(ع) بسیار سخن گفته اند. اینک در این نوشتار به طور گذرا به بیان برخی از این اظهار نظرها و اعترافات
می پردازیم.
ابوحنیفه و امام صادق(ع)
«نعمان بن ثابت بن زوطی » معروف به «ابوحنیفه » (۸۰ ۱۵۰ه. ق.) پیشوای فرقه ی حنفی که از نظر زمانی معاصر با
امام صادق(ع) بود، درباره ی عظمت امام صادق(ع) اظهارات و اعترافات خوبی دارد. از جمله درباره ی آن حضرت گفت:
«مارایت افقه من جعفربن محمد و انه اعلم الامه »
من فقیه تر و داناتر از جعفربن محمد ندیده ام. او داناترین فرداین امت است. (۱)
در زمان امام صادق(ع) منصور دوانقی، خلیفه ی مقتدر عباسی، قدرت سیاسی را در اختیار داشت، او همواره از مجد
وعظمت بنی علی وبنی فاطمه به ویژه امام صادق(ع) رنج می برد و برای رهایی از این رنج گاهی ابوحنیفه راتحریک می کرد
که در برابر امام صادق(ع)بایستد; منصور عباسی او را به عنوان مهم ترین دانشوران عصرتکریم می کرد تا شاید بتواند
برمجد و عظمت علمی امام جعفربن محمد(ع) فائق آید.
در این رابطه خود ابوحنیفه نقل می کند و می گوید:
«روزی منصور دوانقی کسی را نزد من فرستاد و گفت: ای ابوحنیفه!مردم شیفته ی جعفربن محمد شده اند، او در بین
مردم از پایگاه اجتماعی وسیعی بهره مند است، تو برای این که پایگاه جعفربن محمدرا خنثی کنی و در دید مردم از
عظمت او به خصوص از عظمت علمی او بکاهی، چند مساله ی پیچیده و غامض را آماده کن و در وقت مناسب از او بپرس تا
بلکه باناتوان شدن جعفربن محمد از پاسخ گویی، او را تحقیر نمایی و دیگر، مردم شیفته ی او نباشند و ازاو فاصله بگیرند.
در همین رابطه من چهل مساله ی مشکل را آماده کردم و در یکی ازروزها که منصور در «حیره » بود و مرا طلبید، به
حضورش رسیدم.همین که وارد شدم، دیدم جعفربن محمد در سمت راستش نشسته است،وقتی که چشمم به آن
حضرت افتاد، آن چنان تحت تاثیر ابهت وعظمت او قرار گرفتم که از توصیف آن عاجزم. با دیدن منصورخلیفه ی عباسی
آن ابهت به من دست نداد، در حالی که منصور خلیفه است و خلیفه به جهت این که قدرت سیاسی در اختیارش
ست بایدابهت داشته باشد. سلام گفتم و اجازه خواستم تا درکنارشان بنشینم;خلیفه با اشاره اجازه داد و در کنارشان
نشستم. آن گاه منصورعباسی به جعفربن محمد نگاه کرد و گفت:
ابو عبدالله! ایشان ابوحنیفه هستند.
او پاسخ داد: بلی، او را می شناسم. سپس منصور به من نگاهی کرد وگفت: ابوحنیفه! اگر سوالی داری از ابوعبدالله،
جعفربن محمدبپرس و با او در میان بگذار. من گفتم: بسیار خوب. فرصت راغنیمت شمردم و چهل مساله ای را که از پیش
آماده کرده بودم، یکی پس از دیگری با آن حضرت درمیان گذاشتم. بعد از بیان هرمساله ای، امام صادق(ع) در پاسخ آن
بیان می فرمود:
عقیده ی شما در این باره چنین و چنان است، عقیده ی علمای مدینه در این مساله این چنین ا ست و عقیده ی ماهم این
است.
در برخی از مسائل آن حضرت با نظر ما موافق بود و در برخی هم بانظر علمای مدینه موافق بود و گاهی هم با هردو نظر
مخالفت می کردو خودش نظر سومی را انتخاب می کرد و بیان می داشت.
من تمامی چهل سؤال مشکلی را که برگزیده بودم یکی پس از دیگری با او در میان گذاشتم و جعفربن محمد هم بدین
گونه ای که بیان شدبه جملگی آن ها، با متانت تمام و با تسلط خاصی که داشت پاسخ گفت.»
سپس ابوحنیفه بیان داشت:
«ان اعلم الناس اعلمهم باختلاف الناس »
«همانا دانشمندترین مردم کسی است که به آراء و نظریه های مختلف دانشوران در مسائل علمی احاطه و تسلط داشته
باشد.» و چون جعفربن محمد این احاطه را دارد، بنابراین او داناترین فرداست.» (۲)
همو درباره ی عظمت علمی امام صادق(ع) بیان داشت:
«لولا جعفربن محمد ما علم الناس مناسک حجهم.» (۳)
اگر جعفربن محمد نبود، مردم احکام و مناسک حجشان رانمی دانستند.
مالک بن انس و امام صادق(ع)
مالک بن انس (۱۷۹۹۷ ه .ق) یکی از پیشوایان چهارگانه ی اهل سنت و جماعت و رئیس فرقه ی مالکی است که مدتی
افتخار شاگردی امام صادق(ع) نصیب وی شد. (۴) او در باره ی عظمت و شخصیت علمی و اخلاقی امام صادق(ع) چنین
می گوید:
«ولقد کنت آتی جعفربن محمد و کان کثیرالمزاح و التبسم، فاذاذکر عنده النبی(ص) اخضر و اصفر، و لقد اختلفت الیه
زمانا وماکنت اراه الا علی ثلاث خصال: اما مصلیا و اما صائما وامایقراء القرآن. و ما راءیته قط یحدث عن رسول الله(ص) الا
علی الطهاره و لا یتکلم فی مالا یعنیه و کان من العلماءالزهاد الذین یخشون الله و ماراءیته قط الا یخرج الوساده من تحته و
یجعلهاتحتی.» (۵)
«مدتی به حضور جعفربن محمد می رسیدم. آن حضرت اهل مزاح بود.
همواره تبسم ملایمی برلب هایش نمایان بود. هنگامی که در محضر آن حضرت نام مبارک رسول گرامی اسلام(ص) به
میان می آمد، رنگ رخساره های جعفربن محمد به سبزی و سپس به زردی می گرایید. در طول مدتی که به خانه ی آن
حضرت آمد و شد داشتم، او را ندیدم جز این که در یکی از این سه خصلت و سه حالت به سر می برد، یا او را درحال نماز
خواندن می دیدم و یا در حالت روزه داری و یا در حالت قرائت قرآن.
من ندیدم که جعفربن محمد بدون وضو و طهارت از رسول خدا(ص)حدیثی نقل کند. من ندیدم که آن حضرت سخنی
بی فایده و گزاف بگوید. او از عالمان زاهدی بود که از خدا خوف داشت. ترس از خداسراسر وجودش را فراگرفته بود.
هرگز نشد که به محضرش شرفیاب شوم، جز این که زیراندازی که زیرپای آن حضرت گسترده شده بود، آن را از زیرپایش
برمی داشت وزیر پای من می گستراند.»
مالک بن انس درباره ی زهد و عبادت و عرفان امام صادق(ع) بیان داشت:
به همراه امام صادق(ع) به قصد مکه و برای انجام مناسک حج ازمدینه خارج شدیم. به مسجد شجره که میقات مردم
مدینه است،رسیدیم. لباس احرام پوشیدیم، در هنگام پوشیدن لباس احرام تلبیه گویی یعنی گفتن: «لبیک اللهم لبیک »
لازم است. دیگران طبق معمول این ذکر را بر زبان جاری می کردند.»
مالک می گوید: من متوجه امام صادق(ع) شدم، دیدم حال حضرت منقلب است. امام صادق(ع) می خواهد لبیک بگوید
ولی رنگ رخساره اش متغیرمی شود. هیجانی به امام دست می دهد و صدا در گلویش می شکند، وچنان کنترل اعصاب
خویش را از دست می دهد که می خواهد بی اختیار ازمرکب به زمین بیفتد. مالک می گوید: من جلو آمدم و گفتم:
ای فرزند پیامبر! چاره ای نیست این ذکر را باید گفت. هر طوری که شده باید این ذکر را بر زبان جاری ساخت. حضرت
فرمود:
«یابن ابی عامر! کیف اجسر ان اقول لبیک اللهم لبیک و اخشی ان یقول عزوجل لا لبیک و لا سعدیک.»
ای پسر ابی عامر! چگونه جسارت بورزم و به خود جرات و اجازه بدهم که لبیک بگویم؟ «لبیک » گفتن به معنای این است
که خداوندا، تو مرا به آن چه می خوانی با سرعت تمام اجابت می کنم وهمواره آماده ی انجام آن هستم. با چه اطمینانی با
خدای خود این طور گستاخی کنم و خود را بنده ی آماده به خدمت معرفی کنم؟! اگردر جوابم گفته شود: «لالبیک و
لاسعدیک » آن وقت چه کنم؟ (۶)
همو در سخنی دیگر درباره فضیلت و عظمت امام صادق(ع) می گوید:
«ما راءت عین و لا سمعت اذن و لا خطر علی قلب بشر افضل من جعفربن محمد» (۷)
هیچ چشمی ندیده است و هیچ گوشی نشنیده است و به قلب هیچ بشری خطور نکرده است، مردی که با فضیلت تر از
جعفربن محمد باشد.
درباره ی مالک بن انس نوشته اند:
«و کان مالک بن انس یستمع من جعفربن محمد و کثیرا مایذکر من سماعه عنه و ربما قال حدثنی الثقه یعنیه.»
مالک بن انس از جعفربن محمد سماع حدیث می نمود و بسیار آن چه راکه از او سماع می کرد، بیان می نمود و چه بسا
می گفت: این حدیث رامرد ثقه به من حدیث کرده است که مرادش جعفربن محمد بود. (۸)
حسین بن یزید نوفلی می گوید:
«سمعت مالک بن انس الفقیه یقول والله ما راءت عینی افضل من جعفربن محمد(ع) زهدا و فضلا و عباده و ورعا. و کنت
اقصده فیکرمنی و یقبل علی فقلت له یوما یاابن رسول الله ما ثواب من صام یوما من رجب ایمانا و احتسابا فقال (و کان والله
اذا قال صدق) حدثنی ابیه عن جده قال قال رسول الله(ص) من صام یوما من رجب ایمانا و احتسابا غفرله فقلت له یا ابن
رسول الله فی ثواب من صام یوما من شعبان فقال حدثنی ابی عن ابیه عن جده قال قال رسول الله(ص) من صام یوما من
شعبان ایمانا و احتساباغفرله.» (۹)
از مالک بن انس فقیه شنیدم که گفت: به خدا سوگند! چشمان من ندیدفردی را که از جهت زهد، علم، فضیلت، عبادت و
ورع برتر ازجعفربن محمد باشد. من به نزد او می رفتم. او با روی باز مرامی پذیرفت و گرامی می داشت. روزی از او پرسیدم:
ای پسر پیامبر!ثواب روزه ی ماه رجب چه میزان است؟ او در پاسخ روایتی از پیامبرنقل کرد. به خدا سوگند هرگاه چیزی
از کسی نقل کند درست و راست نقل می کند. او در پاسخ گفت: پدرم از پدرش و ازجدش و از پیامبرنقل کرده است که
ثواب روزه ی ماه رجب این است که گناهانش بخشیده می شود. سپس این پرسش را در باره ی روزه ی ماه شعبان هم بیان
کردم و حضرت همان پاسخ را داد.
ابن شبرمه و امام صادق(ع)
عبدالله بن شبرمه بن طفیل ضببی معروف به «ابن شبرمه » (۷۲-۱۴۴ ه .ق) قاضی و فقیه نامدار کوفه، درباره ی امام
صادق(ع)می گوید:
«ماذکرت حدیثا سمعته من جعفربن محمد(ع) الا کادان یتصرع له قلبی سمعته یقول حدثنی ابی عن جدی عن رسول
الله.» (۱۰) به یاد ندارم حدیثی را از جعفربن محمد شنیده باشم جز ای
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 