پاورپوینت کامل امام صادق علیه السلام از نگاه شاگردان ۲۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل امام صادق علیه السلام از نگاه شاگردان ۲۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امام صادق علیه السلام از نگاه شاگردان ۲۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل امام صادق علیه السلام از نگاه شاگردان ۲۶ اسلاید در PowerPoint :
>
مقدمه
الگوجویی یکی از غرائز بشر است. انسان همواره در جستجوی الگویی برای زندگی است. از این رو خداوند الگوهایی را
معرفی نموده است:
(و لکم فی رسول الله اسوه حسنه).
بهترین اسوه و برترین الگو برای بشریت، حضرت محمد(ص) است. پس از پیامبر(ص)، امامان معصوم والاترین الگوهای
بشریت هستند. باپیروی از آنان انسان می تواند بر قله سعادت و تکامل گام نهد.سوگمندانه باید پذیرفت که هنوز
نتوانسته ایم الگوهای اسلامی رابه جوانان معرفی کنیم. بدین خاطر جوانان الگوهای کاذب که ازسوی مطبوعات،
تلویزیون، سینما، ماهواره، ویدئو و… مطرح می شوند، را سرمشق زندگی خود قرار می دهند.
اینک به معرفی یکی از الگوهای راستین بشریت، امام جعفر صادق(ع)می پردازیم. و در این نوشتار به برخی از شیوه های
تربیتی آن حضرت اشاره می کنیم. قلم را به دست برخی یاران آن حضرت می سپاریم وخود نیز از گفتار نغز و شیرین آنان
بهره مند می شویم.
۱- مالک بن انس، فقیه مدینه می گوید: هرگاه نزد امام صادق(ع)می رفتم، آن حضرت بالش به من می داد تا برآن تکیه
کنم. او ارج ومنزلتی برایم قائل بود و می فرمود: مالک! دوستت دارم. من از این گفته او خرسند می گشتم و به این جهت،
حمد و سپاس الهی را به جای می آوردم. وی هرگز از سه حال بیرون نبود: یا روزه بود، یا به عبادت خدا ایستاده بود و یا به
ذکر حق مشغول بود. آن بزرگواراز پرهیزکاران بزرگ و پارسایان والا مقام و خدا ترس بود…مجالسش لذت بخش و
سودش به دیگران بسیار بود. هرگاه می خواست بگوید: «قال رسول الله » رنگ مبارکش گاهی سبز و گاهی زردمی شد، به
طوری که دیگر نزد آشنایان خود هم شناخته نمی شد.
در یکی از سال ها با وی حج گزاردم. هنگامی که شتر آن حضرت به محل احرام «میقات » رسید، هرچه می خواست بگوید:
«لبیک اللهم لبیک » نتوانست. به روی زمین بیفتاد. عرض کردم: آقا! ناچارهستید از این که تلبیه را بگویید. آن حضرت
فرمود: ای ابن ابی عامر! چگونه به خود جرات دهم و بگویم: «لبیک اللهم لبیک »; در حالی که می ترسم که پروردگار در
جواب بگوید: «لالبیک و لا سعدیک ». (۱)
۲-ابن رئاب گوید: امام صادق(ع) در سجده چنین می گفت: «اللهم اغفرلی و لاصحاب ابی فانی اعلم ان فیهم من ینقصنی »;
خداوندا!
مرا و یاران پدرم را بیامرز. می دانم در میان آنان کسانی هستندکه بدی من را می گویند. (۲)
۳- ابن ابی یعفور می گوید: امام صادق(ع) در حالی که سرمبارک خودرا به طرف آسمان بلند کرده بود، چنین می گفت:
«رب لاتکلنی الی نفسی طرفه عین ابدا لا اقل و لااکثر»; خداوندا! مرا به اندازه یک چشم به هم زدن، به خود وامگذار; نه
کمتر و نه بیشتر. آن گاه اشکهای آن حضرت سرازیر گشت و به طرف ما روی گرداند و فرمود: ای فرزند یعفور! خداوند
یونس بن متی را کمتر از یک چشم به هم زدن به خودش واگذار نمود، او آن گناه را مرتکب گشت. عرض کردم: آیابه کفر
رسید؟ خداوند کارهای شما را بهبود بخشد. فرمود: خیر،ولی مرگ در آن هنگام، هلاک و نابودی است. (۳)
۴- مرازم بن حکیم می گوید: امام صادق(ع) دستور داد تا نامه ای برای او نوشتند. در آن نامه جمله ان شاءالله را ننوشته
بودند.نامه را خواند و فرمود: چگونه امیدوارید که این کار (که به خاطر آن این نامه نوشته شده است.) به سرانجام برسد،
در حالی که در آن، جمله ان شاءالله وجود ندارد! آن گاه دستور داد آن جمله به نامه اضافه گردد. (۴)
۵- ابن ابی یعفور می گوید: شخصی نزد امام صادق(ع) میهمان بود.
میهمان برخاست تا برخی از کارهای منزل آن حضرت را انجام دهد.
وی نپذیرفت و خودش آن کار را انجام داد. آن گاه فرمود:
پیامبر(ص) از به کار گرفتن میهمان نهی نموده است. (۵)
۶- یعقوب سراج می گوید: برای تسلیت گفتن همراه امام صادق(ع)راهی منزل بعضی از خویشاوندان آن حضرت شدم.
در بین راه بند کفش امام صادق(ع) پاره شد. آن حضرت کفش خود را به دست گرفت و باپای برهنه به راه خود ادامه داد.
ابن ابی یعفور کفش خود رادرآورد و تقدیم امام صادق(ع) کرد. اما آن حضرت نپذیرفت وفرمود: صاحب مصیبت سزاوارتر
است از صبر برآن. امام صادق(ع) باپای برهنه به راه خود ادامه داد. (۶)
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 