پاورپوینت کامل مصاحبه با نویسنده پرتلاش محمد محمدی اشتهاردی ۷۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مصاحبه با نویسنده پرتلاش محمد محمدی اشتهاردی ۷۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مصاحبه با نویسنده پرتلاش محمد محمدی اشتهاردی ۷۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل مصاحبه با نویسنده پرتلاش محمد محمدی اشتهاردی ۷۳ اسلاید در PowerPoint :

>

بخش دوم

بهترین راه مبارزه با تهاجم فرهنگی دگراندیشان یا جلوگیری از آن را در چه می دانید؟ در شرایط حاضر
مهم ترین وظیفه نویسندگان حوزه های علمیه چیست؟

جلوگیری یا مبارزه با تهاجم فرهنگی غرب نیاز به برنامه ریزی های گوناگون در ابعادمختلف دارد، که هرکدام
سهمی را برای مبارزه و جلوگیری ایفا می کند; ولی در رابطه بانویسندگی، بهترین راه، بیان زیبایی های فرهنگ
اسلام و نتایج شوم فرهنگ بیگانگان و تجزیه و تحلیل و نتیجه گیری محققانه ومنصفانه است. در این راستا
شمشیر منطق وبرهان، نشان دادن شواهد و آمارها و تبیین پیامدهای فرهنگ ها براساس اسناد و مدارک محکم
می تواند نقش به سزایی در مبارزه باتهاجم فرهنگ بیگانه و جلوگیری از نفوذ آن داشته باشد. این روش هم
جوانان ما و مردم مارا از گزند فرهنگ غرب حفظ می کند، و هم سنگ بیگانگان را به صورت کلوخی درمی آورد
که به سنگ می خورد و احیانا خودبیگانگان را شرمسار کرده، به عقب نشینی، وحتی جذب به فرهنگ اسلام وا
می دارد. دراین رابطه نظر شما را به یک حدیث و دوخاطره جلب می کنم:

یکی از شاگردان حضرت امام رضاعلیه السلام می گوید: از آن حضرت شنیدم که فرمود:«رحم الله عبدا احیا
امرنا; خداوند رحمت کند آن بنده ای را که فرهنگ ما را زنده کند.»راوی می گوید، پرسیدم:

چگونه فرهنگ شما را زنده کند؟

امام فرمود:

«یتعلم علومنا و یعلمها الناس، فان الناس لوعلموا محاسن کلا منا لاتبعونا; علوم ما رابیاموزد، سپس آن را به
دیگران آموزش دهد،به درستی اگر مردم به زیبایی های گفتار ماآگاهی یابند، از ما پیروی می کنند.» ^(۱)

یکی از علما و محققان بزرگ اسلامی،مرحوم آیت الله علامه شیخ محمدجوادبلاغی نجفی(ره)، صاحب کتاب های:
آلاءالرحمن فی تفسیرالقرآن، الهدی الی دین المصطفی، الرحله المدرسیه و… است که درسال ۱۳۵۲ ه .ق وفات
یافت. یکی از علمای مورد وثوق نقل کرد: وقتی که کتاب های ایشان به اروپا رفت و مورد مطالعه محققین قرار
گرفت، در یکی از نامه هایی که از سوی یکی از محققان اروپا برای ایشان رسیده بود،چنین نوشته شده بود:

«… شما از جنایتکاران بزرگ بشر هستید واین سخن گستاخانه را از من بپذیرید، از این رو که بهترین و
ارجمندترین دستورها ومفاهیم بلند انسانی (یعنی فرهنگ اسلام) درنزد شما هست، ولی آن را به جهان ابلاغ
وتثبیت نکرده اید. امروز بشر بر اثر دوری از این دستورها و معارف حیات بخش، درلجن آلودگی و تباهی و آدم
کشی غوطه ور شده، درحالی که دارای یک چنین برنامه های نجات بخش است.»

خاطره دیگر: خودم در پای درس دانشمندمعظم، مرحوم شیخ محمدمحققی لاهیجی(نماینده آیت الله
العظمی بروجردی درهامبورگ آلمان) از ایشان شنیدم که فرمود:ما در آلمان تصمیم گرفتیم تا نهج البلاغه
به زبان آلمانی ترجمه و منتشر شود. یکی ازدانشمندان محقق آلمانی را برای این کار پیداکردیم و پس از مذاکره
پذیرفت و به کار ترجمه مشغول شد. این دانشمند مسیحی به طورمکرر نزد من می آمد و می گفت: «این چه
کتاب عمیق و بزرگی است، هر صفحه اش را که ترجمه می کنم بیشتر مجذوب آن واقع می شوم. به راستی صاحب
این گفتار چه قدردر مقام رفیع علم و بینش قرار داشت که در۱۴ قرن قبل چنین مطالب ژرف و بلند پایه
رافرموده است!…»

این دانشمند مسیحی آن چنان شیفته امیرمؤمنان علی علیه السلام قرار گرفته بود که با تمام وجود افتخار
می کرد که به این گنجینه ارزشمند (نهج البلاغه) دست یافته، و پیروی از گفتار حضرت علی علیه السلام را
سرلوحه زندگی خود ساخته است.

به امید فرا رسیدن آن روز که فرهنگ ناب اسلام با شیوه صحیح به انسان های جهان برسد که در این صورت، به
طور طبیعی جای خود را در اعماق قلب ها باز خواهد کرد وجایگزین فرهنگ غرب خواهد شد. البته امربه
معروف و نهی از منکر دارای مراحل ومراتب و شکل های مختلف است. در راستای مبارزه با تهاجم فرهنگی، باید
تناسب ها وموقعیت ها و گزینش شیوه های برتر وکارایی تر را در نظر گرفت و با همت و تلاش، ازنفوذ فرهنگ
بیگانه جلوگیری نمود.

به نظر شما بهترین شیوه معرفی اسلام و اهل بیت علیهم السلام چیست؟

باید حقایق اسلام ناب را بیان کرد، از امورضعیف و موهن پرهیز نمود، سیره عملی خاندان رسالت را در ابعاد
گوناگون تبیین نمود و در معرض تماشای مردم قرار داد. به ویژه شیوه های سیاسی، اجتماعی و
اخلاقی امامان علیهم السلام را تشریح نمود و با روش منطقی و صحیح آموزش داد و خود نیز عملا در خط آن ها
حرکت کنیم که در این صورت، اثر گفتارو نوشتار ما بیشتر خواهد شد. امام صادق علیه السلام فرمود: «کونوا لنا
زینا و لا تکونوا علیناشینا، قولوا للناس حسنا واحفظوا السنتکم،و کفوها عن الفضول و قبیح القول; مایه زینت و
زیبایی ما باشید، نه موجب سرافکندگی و ننگ ما. سخن زیبا و نیک به مردم بگویید. زبان های خود را از زشت
گویی کنترل کنید و از زیاده گویی و حرف های زایدبپرهیزید.» ^(۲)

به نظر شما چه کنیم که پیوند جوانان را با اسلام و معارف دینی برقرار کنیم؟

در وهله اول، باید آن ها را به هیچ وجه تحقیر نکرد، بلکه روابط نیک با آن ها برقرارنمود و با تکریم از مقام آن ها،
به آن ها نزدیک شد. سپس مطالب سازنده اسلام وزیبایی های معارف را به صورت پرسش وپاسخ و شکل های
مناسب دیگر برای آن هابیان نمود. باید توجه داشت که مردم، به ویژه جوانان آرمان گرا و قهرمان دوست هستند.
باید هدفدار بودن زندگی اهل بیت علیهم السلام وقهرمانی ها و ایثارگری های آن ها را برای جوانان بیان کرد که
قطعا موجب جذب آن هاخواهد شد، به خصوص اگر با تکنیک هنر وزیبایی های محتوایی آمیخته باشد. رسانه ها،
به ویژه تلویزیون می تواند دراین راه گام های بسیار مفید و اثر بخش بردارد.

در این راستا نباید هرگز جوانان را تحقیرکرد، بلکه باید درمساجد و محافل دیگر به شخصیت آن ها احترام
گذاشت و اسلام وسیره خاندان رسالت را با تکریم و تعظیم،بدون هرگونه مطلبی که بوی حقارت می دهد،به
آن ها آموخت، حتی اگر نام خاندان رسالت را وقتی که به زبان می آوریم، باید آن ها را بااحترام یاد کنیم. مثلا فرق
بسیار است بین این که بگوییم حضرت علی علیه السلام فرمود یابگوییم امیرمؤمنان و سرور جوانمردان،حضرت
علی علیه السلام فرمود. باید الگوگیری جوانان را بشناسید. نوعا آن ها از مربیان ومعلمان خود الگو می گیرند. اگر
معارف اسلام به طور مستقیم توسط این مربیان – درصورتی که صالح باشند.- به آن ها آموخته شود، اثر بیشتر
خواهد داشت.

باید با جوانان معاشرت صحیح داشت و به عنوان ناصح دل سوز با آن ها برخورد کرد، نه استادبرتر، تا آن ها با
احترام به ناصح بنگرند وحق او را بشناسند، آن گونه که امام سجادعلیه السلام در این باره فرمود:

«حق الناصح ان تلین له جناحک، وتصغی الیه بسمعک، فان اتی بالصواب حمدت الله عزوجل، و ان لم یوافق
رحمته;حق نصیحت کننده (پند دهنده و انتقادکننده) آن است که نسبت به او نرمش نشان دهی، سخنش را
گوش کنی، اگر کارش شایسته بود، خدا را سپاس گویی و اگر موافق حق نبود، با او مهربان باشی.» ^(۳)

کوتاه سخن آن که باید شیوه های نفوذ راشناخت و آن ها را به کار برد و با قلم و بیان زیبا، معارف اسلام و
حبت خاندان رسالت رابه آن ها آموخت.

آیا شما روزنامه و مجلات را مطالعه می کنید و کارهای فرهنگی در روزنامه ها ومجلات دارید؟ ارزیابی شما از
وضعیت فرهنگی کشور چیست؟

آری، روزنامه های متعدد می خوانم وبعضی از مجلات را مطالعه می کنم و گاهی درروزنامه کیهان و رسالت،
مقاله می دهم. بابعضی از مجلات، از جمله با مجله پاسداراسلام همکاری دارم و هر ماه مقاله بنده درمجله
پاسدار اسلام چاپ و منتشر می شود.متاسفانه مدتی است که روزنامه ها و هفته نامه ها از واژه آزادی سوءاستفاده
کرده اند.مطالب آن ها بیانگر آن است که وضعیت فرهنگی کشور از نظر اسلام و اهداف انقلاب اسلامی، امام قدس
سره و شهیدان نه تنهارضایت بخش نیست، بلکه رو به انحطاط است. بعضی از غیر خودی ها در بعضی از جراید
نفوذ کرده،حرف های دگراندیشان را می زنند. گویی درکمین فرهنگ ناب اسلام قرار گرفته، اسلام راهدف قرار
داده اند. موضع گیری ها و تیترهانشانگر فضای غیر مکتبی است. تشنج جای متانت و بدبینی را گرفته و خیانت
جایگزین خدمت گشته است. بعضی از خودی های ناآگاه نیز گاهی آب به آسیاب دشمن می ریزند وموجب خلل
در انسجام امت می شوند. از این رو مراجع تقلید، بزرگان، خیرخواهان و مقام معظم رهبری به طور مکرر نگرانی
خود را ازاین وضع ابراز داشته اند و به طور جدی ازمسؤولین خواهان سامان دادن به وضع فرهنگی هستند. تا
وضع چنین است بایدبرای جلوگیری از آن اقدام جدی کرد. روشن است که برای جبران چالش هایی که در
این کژراهه پدیدار شده است باید کارهای فرهنگی عمیق و وسیعی کرد; چرا که اندیشه را باید با اندیشه پاسخ داد.
هرگز با زورنمی توان به جنگ اندیشه ها رفت. باید درحوزه علمیه که همیشه سنگر حفظ ارزش هاو شایسته
سالاری بوده است، نویسندگان به پاخیزند و نویسندگان جدیدی تربیت شوند وبه مصاف غوغاسالاران و خود
فروشان غرب زده بروند و آن ها را به جای خود بنشانندواز خون شهیدان راه اسلام دفاع کنند، ونباید بگذارند که
کار به موضع انفعالی ودفاعی برسد، بلکه قبل از تهاجم فرهنگی دشمن،مواضع را بگیرند و دشمن را از نفوذ به
آن مواضع نا امید سازند. یکی از بزرگان می فرمود: این که امیرمؤمنان علی علیه السلام می فرماید: «فوالله ما غزی
قوم قط فی عقردارهم الا ذلوا; سوگند به خدا! هر ملتی که دردرون خانه اش مورد هجوم قرار گیرد، ذلیل وخوار
خواهد شد.» ^(۴) گرچه در ظاهر مربوط به جهاد و جنگ با دشمن است، اما به لحاظملاک و معیار، بیانگر آن است
که درجبهه های دیگر، از جمله جبهه فرهنگی نیز ما نباید موضع انفعالی و دفاعی بگیریم، بلکه باید افراد آماده
داشته باشیم. این افراد پیشاپیش آن چنان جلو هجوم دشمن را بگیرند که فضای فرهنگی به نفع اسلام حرکت
کند ودگراندیشان در موضع انفعالی قرار گیرند; وگرنه ذلیل خواهیم شد. به هرحال، این گونه جناح بندی که
امروز سایه شوم خود رابرفضای فرهنگ کشور افکنده، جو ملتهب ومتشنجی را به وجود آورده و بیانگر
همسویی با دشمن و جنجال آفرینی به نفع دشمن است و باعث مخدوش شدن انسجام و وحدت امت خواهد شد;
همان انسجامی که پایه ومایه مهم پیروزی ها بوده است.

گاهی دیده می شود که در یک موضوع کتاب های زیادی نوشته شده ولی درموضوعات دیگر یا اصلا کتاب
نوشته نشده و یا بسیار کم قلم زنی شده است. به نظر شما چه باید کرد که از کارهای تکراری جلوگیری کرد و به
موضوعات جدیدپرداخت؟

این وضع دلیل عدم برنامه ریزی وانسجام فرهنگی است و موجب به هدر رفتن نیروها و انرژی ها و از دست دادن
فرصت های طلایی می شود. به نظر بنده باید در حوزه هاهیئت نظارت در چند گروه ناظر و منسجم تشکیل شود
و با بررسی دقیق، با ارائه طرح هاو پیشنهادها، این نابسامانی را ترمیم کنند. تاچنین ناظران صالح و منسجمی
به وجودنیامده اند،خود نویسندگان با بررسی ونظارت بر مطبوعات، مطالب مورد نیاز و غیرتکراری را در
اولویت قرار دهند. ناشران نیز باپیشنهادهای سازنده خود سعی کنند ازچنین تکراری جلوگیری شود.

به نظر حضرت عالی چه بعدی از ابعادزندگی امامان معصوم علیهم السلام برای شماجاذب و جالب بوده است؟

همه ابعاد زندگی آن ها جالب و جاذب است ولی آنچه برای بنده جالب تر و جاذب تربوده، بعد سیاسی و اجتماعی
آنان است که متاسفانه دراین باره کمتر کار فرهنگی شده است، و باید بیشتر به آن پرداخت. از
متیازات نهضت حضرت امام خمینی قدس سره این بود که اودو بعد سیاسی و اجتماعی امامان علیهم السلام
رااحیاء کرد و در این راستا بسیار سخن گفت وعملا آن را در معرض نمایش قرار داد، ولی این بخش از زندگی
امامان ع