پاورپوینت کامل روحانی آزاده ۳۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل روحانی آزاده ۳۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل روحانی آزاده ۳۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل روحانی آزاده ۳۶ اسلاید در PowerPoint :

>

«گفتاری از پاورپوینت کامل روحانی آزاده ۳۶ اسلاید در PowerPoint درباره آزاده روحانی »

ءتقدیم به او که همواره می گفت: «من در فرازو نشیب ها همیشه به مادرم زهراعلیها السلام متوسل می شوم.» و
تکیه کلامش این بود: «پاک باش وخدمتگذار.»

نگاهی گذرا

حجت الاسلام و المسلمین حاج سید علی اکبر ابوترابی در سال ۱۳۱۸ هجری شمسی در شهرستان مقدس قم
متولد شد.تحصیلات ابتدایی تا دبیرستان را – با موفقیت با اخذ دیپلم ریاضی – طی نمود. پس از آن بامیل و
اشتیاق خودشان و موافقت والدمعظم شان برای تحصیل علوم حوزوی درسال ۱۳۳۷ به مشهد مقدس عزیمت
نمود ودر مدرسه نواب مستقر شد. دروس مقدماتی و دوره سطح را در حوزه علمیه مشهد گذراندو از استادان
بزرگی چون ادیب نیشابوری درادبیات و مرحوم آیه ا… شیخ مجتبی قزوینی بهره برد و در ادامه تحصیل به قم
بازگشت ودر مدرسه حجتیه مستقر شد و از محضرعلمای بزرگ حوزه علمیه قم استفاده نمود.در پی تبعید
حضرت امام (ره)، او نیز به نجف اشرف مشرف شد و در محضر امام درس خارج فقه و اصول را فراگرفت. او که
درس ولایت فقیه امام (ره) را آماده و سپس آن راچاپ نموده و به ایران و مکه و جاهای دیگرمی فرستاد، هنگام
بازگشت از مرز خسروی،توسط ساواک بازداشت و به زندان افتاد. پس از آزادی همراه شهید مجاهد، اندرزگو
علاوه بر مبارزات سیاسی، به سازماندهی جهادمسلحانه همت گماشت و در شب شهادت آن شهید نیز همراه
ایشان بود و در آن مقطع بالطف الهی از گزند مزدوران ساواک مصون ماند و در جریان پیروزی انقلاب اسلامی،
فرماندهی گروهی را که کاخ سعد آباد را به تصرف در آوردند، به عهده داشت. با شروع جنگ تحمیلی، با لباس
رزم در کنار سرداربزرگ اسلام شهید چمران به سازماندهی نیروهای مردمی پرداختند و شخصا به ماموریت ها و
عملیات شناسایی می رفتند و دریکی از همین ماموریت ها به اسارت دشمن بعثی در آمد که ده سال به طول
انجامید.

اولین آشنایی

خیلی دلم می خواست او را از نزدیک ببینم و پای سخنان آرام و دلنشین صادقانه اش بنشینم. اوصاف او را از دیگر
اسیران که ازاردوگاه های دیگر به آنجا می آوردند، شنیده بودیم و این عطش ما را در سیراب شدن ازچشمه زلال
اخلاصش دو چندان ساخته بودتا بالاخره لطف الهی شامل ما هم شد و دست سرنوشت او را در سال ۱۳۶۵ به
اردوگاه تکریت کشاند.(کمپ شماره ۵)

صبح هنگام از آسایشگاه خارج شده به طرف شیر آب می رفتم، ناگاه دیدم شخصی که از دیگر اسیران مسن تر به
نظر می رسید، باسرعت به سراغم می آید تا به خودم بجنبم، ازمن پیش گرفت و متواضعانه سلام کرد و مرا بااسم
صدا زد. با اینکه من ایشان را تا آن لحظه ندیده بودم، به گونه ای گرم و صمیمانه برخورد نمود و دست مرا از روی
محبت فشردکه گویا سالها مرا از نزدیک دیده و می شناخته است.

از خصوصیات بارز ایشان این بود که اگرچند ساعت با ایشان بودی و سخنی نگفتی، اوهمه این ساعات را به
سکوت می گذراند وتفکر می کرد. و آنگاه که مورد سؤال قرارمی گرفت، با تفکری عمیق و تاملی بسیار به شیوه ای
آرام و ملایم که فقط خودش و آن کس که کنار اوست بتواند بشنود پاسخ مناسب می داد.

روزی از ایشان پرسیدم: مسئولیت ما دراینجا چیست؟ و مهم ترین چیزی که ما بایدنسبت بدان اهتمام ورزیم را
بیان فرمائید. او باتاملی نسبتا طولانی به صورت آرام و دلپذیرکه هیچ گاه از خاطرم محو نمی شود، فرمود:وقتی
حضرت موسی علیه السلام می خواست به کوه طور برود، برادرش هارون را طلبید و فرمود:

«و قال موسی لاخیه هارون اخلفنی فی قومی و اصلح و لا تتبع سبیل المفسدین »;تو جانشین من در میان قوم
هستی، جهت اصلاح امور مردم. از راه مفسدین پیروی منما.» امروز به یقین وظیفه ما چیزی جزخدمت به
فرزندان این امت رشید و فداکارنیست.

از خصوصیات دیگر حاجی; صداقت وراستگویی همراه با نجابت و حیاء و اخلاص وتواضع و فروتنی بود. حتی در
مقابل دشمن بعثی آن را با هیچ چیز دیگری عوض نکرد. اوخود می گفت: روزی عبدالرحیم (افسر بعثی)مرا به
داخل مقر خود برد و از من پرسید که می گویند: شما نماینده امام بوده اید; این حرف درست است یاخیر؟ گفتم:
بله، من نماینده حضرت امام قدس سره در قزوین بودم برای حل مشکلات مردم. او شاید انتظار چنین جوابی را
نداشت; با شگفتی گفت: ابوترابی! توانسان صادقی هستی. مقداری از خصوصیات رهبرتان برایم بگو. و تاکید
کرد که: «من درصدد درست کردن پرونده برای شما نیستم.»

من هم موقعیت را مغتنم شمرده و به اوگفتم: از خصوصیات اخلاقی ایشان این است که: به سخنان دیگران
خوب گوش داده آن گاه مختصر و کوتاه جواب می دهد. و آنچه که ازصلابت و شجاعت و عظمت امام قدس سره و
روحیه سازش ناپذیری آن حضرت گفتم، او با تکان دادن سر تصدیق می کرد و گاهی هم می گفت:می دانم که رهبر
شما کمالاتش بیش ازاینهاست.

ورزش

حاجی، از همان اول صبح که از آسایشگاه خارج می شد، نخست به ورزش می پرداخت وجالب این بود اولین فردی
بود که ورزش راء;ءآغاز و آخرین نفری بود که حیاط را ترک می کرد. او همیشه به اسراء توصیه می کرد که با
ورزش شادابی و طراوت خود را حفظ کنند وخود عملا دیگران را به این کار تشویق می نمود. در عین دویدن از
سلام و احوال پرسی دیگران غافل نمی ماند و با گشاده رویی و شوخ طبعی ملایم به آبراز احساسات دیگران پاسخ
می داد. پیاده روی و ورزش رابعد از اسارت نیز ادامه داد تا آنجا که قله های بلند ایران نظیر دماوند، دنا و سبلان را
فتح کرد. در کوهنوردی و پیاده روی ها همیشه ازدیگران پیش بود; در عین حال، نگران جامانده ها هم بود. بارها
دیده شده که باراضافی دیگران را حمل می کرد. و این عمل بیانگر روح لطیف و آزاد ایشان بود. پا به پای کسانی
ک