پاورپوینت کامل عمروبن حمق خزاعی – فدایی امامت ۶۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل عمروبن حمق خزاعی – فدایی امامت ۶۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عمروبن حمق خزاعی – فدایی امامت ۶۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل عمروبن حمق خزاعی – فدایی امامت ۶۴ اسلاید در PowerPoint :
>
بخش دوم
ءوفاداری
امیرالمؤمنین علیه السلام با بیعت گسترده مردم به حکومت رسید. حاکمیت از منظر امام تنهابرپایه عدالت و
رعایت حقوق مردم آن هم درعرصه قانون الهی معنا می یافت. از این رو، گام نخست از سوی حضرت با عزل
کارگزاران پیشین – که هریک بسان سرمایه داری بزرگ وستم پیشه ای قدرتمند برگوشه ای از قلمروپهناور
اسلامی حکومت می کردند.- برداشته می شود. معاویه یکی از آنان بود، او در شام اززمان خلیفه دوم حکمرانی
داشت. در این مدت که بیش از بیست سال به شمار می رفت،ثروت فراوانی به چنگ آورده بود. مهمتر از آن نیز
اعتقاد مردم شام بود که برپایه تبلیغات اوشکل یافته بود. قدرت فرزند هند در سرزمین دمشق چنان چشمگیر
شده بود که تنی چنداز علاقمندان به امام علیه السلام (۱) و برخی مصلحت اندیشان دیگر، نزد حضرت خواستار
ابقای معاویه و قدرت جویانی چون او شدند. (۲)
اما از آنجا که حس شنوایی امام علیه السلام جز به ندای عدالت خواهی گوش نمی سپرد و افق دیدگان او نیز جز
بر روی حق گشوده نمی شد،به زودی عزم خویش را در عزل کارگزاران پیشین به کار برد و آنان را یکی پس از
دیگری معزول کرد. در این میان مشکل معاویه بیش از دیگران خودنمایی می کرد. علی علیه السلام یاران خود را
گردآورد و برای رفع آن با آنان به مشورت پرداخت و در پایان جریربن عبدالله بجلی را که فردی دیندار و سخنور
بود، برای راهنمایی معاویه به شام فرستاد. جریر نامه حضرت را برای معاویه بازخواند و آنگاه به نصیحت او
پرداخت. معاویه چند روزی پیک امام را نزد خود نگه داشت و از پاسخ قطعی خودداری ورزید. حضرت دگربار،
یاران ویژه راگرد آورد و نتیجه رایزنی های پیشین را به آنان گوشزد کرد. اندیشه امیرالمؤمنین علیه السلام
برآن بود که بی درنگ به سوی شام حرکت نمایند تافرصت جمع آوری نیروی گسترده و قوت یابی را از معاویه
بگیرند. تمام مردم با حرکت وپیشروی به سوی شام مخالف بودند; مگر پنج نفر که عمروبن حمق خزاعی یکی از
آن ها بود.آنان نزد امام به پا خاستند و گفتند: ای امیرالمؤمنین! این مردم از کشته شدن می ترسند، اگر درنگ
کنی، معاویه قوت گیرد وکارها دشوارتر شود. ما آرزوداریم یا بردشمن پیروز گردیم و یا در رکاب تو به
شهادت رسیم. (۳)
چون حضرت ناخشنودی مردم از رفتن به جانب شام را دید، تا برگشتن جریربن عبدالله در کوفه ماند و آنگاه به
سوی کوفه حرکت کرد.پس از پیمودن مسافتی از راه، از پیوستن عمروبن عاص به معاویه و کجروی مردم دمشق
آگاه گردید. وجود جنگ برای همگان قطعی شده بود. بار دیگر با مردم به مشورت پرداخت. سران سپاه و دانایانی
چند از مردم به سخن پرداختند. عبدالله بن بدیل خزاعی در باره معاویه و ویژگیهای اخلاقی او گفت:فرزند
ابوسفیان آن چنان اسیرهوای نفس ودربند مقام ریاست است که هرگز با شخص پاک و عدالت خواهی چون
امیرالمؤمنین علیه السلام بیعت نخواهد کرد.
در این هنگام جمعیت یک صدا سخنان اورا تایید کردند. آنگاه حجربن عدی و عمروبن حمق خزاعی در میان
مردم برخاستند و باصدای بلند از اهل شام و مرام آنان بیزاری جستند و به لعن و نفرین معاویه پرداختند.
امیرالمؤمنین علیه السلام عزم آنان را ستود، اما ازگفتار توهین آمیز بازشان داشت. عمروبن حمق گفت:
یاامیرالمؤمنین علیه السلام، مگر مابرحق و آنان برباطل نیستند؟! حضرت پاسخ داد:
درست است، شما بر هدایت و آنان گمراهند. اما من به دلایلی چند، شما را از این گفتار باز می دارم:
الف – معاویه به این گفتار سزاوار است ولی دوست ندارم زبان پاک شما به بدگویی او آلوده شود.
ب – اخلاق اسلامی و شرافت فردی وخانوادگی با چنین برخوردی سازگار نیست.
ج – روش من نخست برراهنمایی افرادبرقرار است. نزد من پسندیده تر آن است که دعا گویید و از پروردگار
بخواهید آنان را به راه راست هدایت کند. در این هنگام، عمروبن حمق خزاعی پیش روی علی علیه السلام
ایستادوگفت: ای امیرالمؤمنین! بیعت من با تو نه ازروی منفعت خواهی بود و نه در هوای مقام وریاست دنیوی،
بلکه از این رو پیروی تو راء;۳۳ج ج برخود واجب می دارم و هرگز از فرمانت سربرنمی تابم. زیرا فضیلت و شرافت
تو نزدمن چنان فراوان است که تنها به ذکر سه خصلت برسبیل اقتضا اشاره می کنم:
الف – شجاع ترین فرد از آفریدگان خدای هستی.
ب – در خلقت و مروت پس از رسول خداصلی الله علیه وآله بی همتایی.
ج – مخزن دانش و اسرار مصطفی می باشی.
اما در شرافت، نزدیک ترین مسلمان درمیان یاران و نزدیکترین خویشاوند درمیان قومان و نخستین ایمان آورنده
درمیان هدایت یافتگان پیامبرخداصلی الله علیه وآله می باشی.آری اینان که بر شمردم، طاعت تو را در نزدمن
واجب و محبت تو را در نهادم برهرعشقی غالب نموده است. اگر در راه خرسندی توکوهها را از جا برکنم، نزدم
بسی آسان است وچنین می دانم که یکی از هزاران حقوق واجبی را که از تو برگردن دارم، انجام نداده ام.
سخنان عمرو که نمودار ایمان ژرف وتلاش پایدارش بود، بر قریحه پاک علی علیه السلام خوش افتاد و برایش
بدین گونه دعا کرد:«اللهم نور قلبه بالتقی و اهدنا الی صراط المستقیم » (۴) پروردگارا! قلب او را به نور تقواروشن
کن و ما را به راه راست هدایت فرما.»
آنگاه فرمود: «ای عمرو، کاش در لشکر من صد مرد مانند تو می بود!» (۵)
چون به نزدیک صفین رسیدند و از حضورمعاویه در آن آگاه شدند، حضرت یاران خود رافراخواند و با آنان به
مشورت پرداخت.تنی چند از سران سپاه امام برسرجان خویش با حضرت بیعت کردند که عمروبن حمق خزاعی
یکی از آنان بود و برخی، آنان را همان «شرطه الخمیس » معروف امیرالمؤمنین علیه السلام دانستند.
اصحاب سر حضرت
پنج تن از یاران نزدیک امام که عمروبن حمق خزاعی یکی از آنان بود، نزد علی علیه السلام آمدند و از او خواستند
تا آشکارا نظر خود را درباره خلفای پیشین بیان دارد. حضرت که چنان گفتاری را در آن روزگار خطیر به
سوداسلام نمی دانست، خواسته آنان را نپذیرفت.اما نامه ای نوشت و به یاران ویژه خود فرمان داد تا در روزگاران
پسین، در هنگام مناسب برای شیعیان بازخوانند و آنان را از اندیشه بلند امام درباره رخدادهای پس از
رحلت پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله آگاه گردانند. این نامه درکنار خطبه «شقشقیه » گواه گویایی
رمظلومیت خاندان پیامبرصلی الله علیه وآله به ویژه فضای جانکاهی است که مولای متقیان در آن می زیسته
است. متن نامه در برخی از تواریخ از جمله در «الغارات » ثقفی آمده که چکیده آن بدین قرار است:
پس از رحلت رسول خداصلی الله علیه وآله هرگزدرخیالم نمی گنجید و بر خاطرم نمی گذشت که عرب بعد از
محمدصلی الله علیه وآله درامر خلافت، ازاهل بیتش روی گردانند و آن را به دیگری سپارند. من مدتی از
یعت باز ایستادم، زیراخود را از هرکس دیگر بدین امر سزاوارترمی دیدم، درنگ کردم تا وقتی دیدم برخی ازمردم
از دین خدا باز می گردند و خلافت دین محمدصلی الله علیه وآله و آئین ابراهیم خلیل علیه السلام دعوت می کنند.
اگر به یاری دین برنخیزم، در آن رخنه پدید می آید و بنای مسلمانی ویران می شود که مصیبت آن نیز از محروم
شدن من از حقم (حکومت) که زوال پذیر است،بزرگتر است. در آن هنگام نزد ابوبکر رفتم وبیعت کردم و برای
یاری اسلام به پا خاستم تااین که باطل نابود گردید. من همواره مصاحب و نیک خواه او بودم، تا مرگش فرا رسید.
یقین داشتم که اگر رفاقت و همکاری شدید عمر بااو نبود، ابوبکر راه مرا به سوی خلافت نمی بست. اما به سبب
همان دوستی وهمکاری که بین آن دو بود، حکومت را به عمرداد. پس از پایان زندگی عمر نیز برهمین اندیشه
بودم. لیکن او مراششمین نفر شورای خلافت قرار داد. چون می دانست، اگر خلافت به من رسد، در مدار اصلی
خود قرار می گیرد ودیگر به دست آنان نخواهد رسید. پس آن هانیز به امید آنکه روزی برآن چنگ اندازند،
حکومت را به عثمان دادند. یکی از آنان گفت:ای پسرابوطالب! چقدر برحکومت آرزومندی!گفتم: تو از من بدان
آرزومندتر هستی. من آرزوی میراث خویش را دارم و حقی را که خداو رسولش برای من قرار داده اند،
طلب می کنم. آیا من بدان سزاوارترم یا شما که من را از حق خودم دور می سازید؟! آن هاباشنیدن این سخن
تعجب کردند و از پاسخ بازماندند! «ان الله لایهدی القوم الظالمین.» (۶)
نامه امیرالمؤمنین علیه السلام به یاران نزدیک خود نشانگر نکات زیادی است که در اینجا به طورکوتاه به سه
نکته از آن اشاره می شود:
۱ – نوشتن چنین نامه ای از سوی علی علیه السلام در آن موقعیت حساس و دستور آن حضرت بربازخواندن آن
برای شیعیان آن هم درهنگام مقتضی، گواه گویایی است بر اطمینان ژرف امام از تعهد و روشن بینی
درخواست کنندگان که عمروبن حمق نیز یکی ازآن هاست.
۲ – در این نامه که با دست خط مبارک خودامیرالمؤمنین علیه السلام نگاشته شده است، به رخداد غدیر و حقوق
خدادادی آن حضرت اشاره مستقیم شده و از این رو دشمنان شیعه نیز در بستر تاریخ تلاش زیادی برای از
بین بردن آن به کار برده اند. این نامه برای دشمنان تشیع از چنان اهمیتی برخورداربود که معاویه با بهانه
گیریهای گوناگون تمام درخواست کنندگان و آگاهان از آن را به شهادت رساند، حتی درباره حجربن عدی
نیزشفاعت نزدیکان خود را نپذیرفت و جهت دستگیری و کشتن عمروبن حمق خزاعی برای کارگزاران خویش
بخشنامه رسمی فرستاد. (۷)
۳ – اهمیت و برجستگی نامه چنان بود که معاویه و دیگر دشمنان تشیع با تمام سعی خود در از بین بردن آن
ناکام ماندند وسرانجام در عرصه فرهنگی به تحریف چهره راویان و مخدوش ساختن معنویت درخواست
کنندگان پرداخته اند. نام عبدالله بن وهب راسبی را که پیش از وجود نامه، درنهروان به دست امیرالمؤمنین علیه
السلام کشته شده است را در ردیف درخواست کنندگان نامه آورده اند و شگفت تر این که از او نیز به عبدالله بن
سبا (غالی خیالی)تعبیرکرده اند. (۸)
ظلم ستیزی و زندگی مخفی
عمرو از دلباختگان امیرالمؤمنین علیه السلام بود.دوستی آن حضرت در ژرفای جانش جای داشت. خانه کوچک
قلبش عرصه بی انتهایی از معرفت
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 