پاورپوینت کامل فرهنگ نصیحت ۵۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فرهنگ نصیحت ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فرهنگ نصیحت ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فرهنگ نصیحت ۵۰ اسلاید در PowerPoint :

>

بخش دوم

ءچگونه مفاهیم دینی وارونه تفسیر می شود

از روایات فراوانی که کلمه «نصیحه » ومشتقات آن در آن ها آمده است، استفاده می شود که نصیحت غالبا به
معنای اصلی اش یعنی خلوص و صفا به کار رفته است. نصح درلغت به معنای خلص و صفا است. اخلص له الموده
یعنی خالص و مصفا شد و محبت رابرای محبوب خالص کرد. نصح همچنین به معنای وعظ به کار می رود. گرچه
پند و موعظه از آثار بارز خلوص و نصیحت است.نصح العسل یعنی عسل تصفیه شد. وقتی که عسل تصفیه می شود،
با میل و حلاوت بیشتری خورده می شود. نصیحت نیز چه درعمل ظاهر شود و چه در گفتار، به گونه ای است که
شخص نصیحت شونده با میل ورغبت آن را می پذیرد و حلاوت آن رامی چشد.

نخ خیاطی را «نصاح » می گویند. «منصحه »یعنی سوزن نخ خیاطی. «ناصح » یعنی خیاط. (۱) خیاط برای دوختن
لباس از نخی استفاده می کند که همرنگ پارچه آن باشد تازشت و زننده به نظر نیاید. اگر خیاط از نخ
غیرهمرنگ پارچه هم استفاده کند، به گونه ای می دوزد که به زینت و زیبایی لباس بیافزاید.اگر حالت روحی
ناصح یا آنچه را نصیحت می نامد به مثابه نخ خیاطی باشد، نصیحت اوبه این است که عمل وگفتارش برای
نصیحت شونده زینت و زیبایی باشد، نه زشتی و ننگ.لذا امام صادق علیه السلام می فرماید: «معاشرالشیعه کونوا
لنا زینا و لا تکونوا علینا شینا» (۲)

خلوص و صفای باطن است که ناصح راخیرخواه می گرداند یا وادار به محبت واطاعت و یا موعظه و ارشاد
می کند. حقیقت نصیحت همان خلوص، اشتیاق، علاقه،محبت و صمیمیت قلبی و روحی ناصح است که به
صورت های گوناگون بر دست و زبان اوجاری می شود.

علامه مجلسی می نویسد: «مناصحه الولایه خلوص المحبه عن الغش و العمل بمقتضاها»; مناصحه ولایت یعنی
خالص وپاک بودن دوستی از دغلکاری و عمل کردن براساس آن محبت. نیز می نویسد: «النصیحه ای خلوص
المحبه لله و لحججه ولسایرالمؤمنین » (۳) ; نصیحت یعنی محبت خالصانه نسبت به خداوند و حجت هایش
نسبت به عموم مؤمنین.

علامه مجلسی می نویسد: نصیحت کلمه ای است که از هرگونه خیرخواهی برای نصیحت شونده به آن تعبیر
می شود.

و اصل نصح در لغت به معنای خلوص است.معنای نصیحت خدا، درستی اعتقاد دریگانگی واخلاص نیت در
عبادت او است.نصیحت کتاب خدا، تصدیق آن و عمل به دستورات آن است. نصیحت رسول خداصلی الله علیه
وآله، تصدیق نبوت و رسالت او و اطاعت از امر و نهی اوست. نصحیت ائمه علیهم السلام، این است که ایشان را در
حق اطاعت کند ونصیحت عموم مسلمانان، راهنمایی و ارشادآنان به مصالحشان است. (۴)

بنابراین نصیحت یا خیرخواهی وصمیمیت یک مفهوم عام است که مصادیقی دارد. اما همین مفهوم عام به حسب
موارد وکاربرد معنای خاصی پیدا می کند و معنا ومصداق آن با شواهد و قرائن مشخص و معین می گردد.

نصیحت از جانب خداوند و اولیاء برای دیگران به معنای موعظه، هدایت و مانند آن است که آن هم بر اساس
خلوص محبت است و به معنای اطاعت و انقیاد نیست. خداوند به حضرت عیسی علیه السلام می فرماید:

یا عیسی هذه نصیحتی ایاک و موعظتی لک فخذها منی و انی رب العالمین » (۵)

ای عیسی! این نصیحت و پند من به تواست. آن را از من بپذیر که من پروردگارجهانیانم. حضرت صالح علیه
السلام به قوم خودمی فرماید: «… و نصحت لکم و لکن لاتحبون الناصحین » (۶) ; برای شما خیرخواهی کردم اما
شما خیرخواهان را دوست ندارید.

نصیحت از جانب مقام پایین تر برای اولیای الهی، به معنای موعظه و ارشاد نیست. بلکه شامل مفاهیمی مثل
اطاعت، فداکاری واحسان می شود که این حالات نیز ریشه درخلوص محبت دارد.

«قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله…» (۷) ; بگو: اگر خدا را دوست دارید، مرا پیروی کنید تا خدا هم
شما رادوست بدارد.

حضرت علی علیه السلام در عهدنامه مالک اشترمی فرماید: «فول من جنودک انصحهم فی نفسک لله و لرسوله و
لامامک.» (۸) ; ازمیان لشکریانت کسی را سرپرست گردان که وی در نزد تو برای خدا و رسولش و برای رهبرت
مطیع ترینشان باشد. همچنین می فرماید: «فانه داعیه لهم الی بذل النصیحه لک » (۹) ; این (قدردانی) آنها را به بذل
اطاعت از روی خلوص و محبت وامی دارد. نیز در انتخاب منشیان ونویسندگان می فرماید: آنها را بیازما.
«فان ذلک دلیل علی نصیحتک لله و لمن ولیت امره.» (۱۰) ; این دلیلی برخیرخواهی و اطاعت تو از خدا و کسی که
والی امرش شده ای، است.

در خبر حذیفه یمانی آمده است که به جوانی عجمی از موالی انصار به نام مسلم گفت: «…انی لا احب ان تغتر
بمنزلتهمافی الناس فهذا ما اقدر علیه من النصیحه لک و لامیرالمؤمنین علیه السلام من الطاعه له ولرسول
الله صلی الله علیه وآله و ذکر منزلته » (۱۱) ; من دوست ندارم که فریب منزلت آن دو (عمر وابوبکر) نزد مردم را
بخوری. این، آن مقدارخیرخواهی است که می توانم برای تو و برای امیرالمؤمنین علیه السلام به عنوان اطاعت او
ورسول الله صلی الله علیه وآله و ذکر منزلت و مقامش انجام دهم.

با این همه شواهد نمی توان پذیرفت که نصیحت و خیرخواهی رعیت برای امام ونصیحت انسان نسبت به خدا، به
معنای موعظه و ارشاد باشد و الا در فهم روایات دچارتکلف و تناقض گویی می شویم، مثل روایت امام صادق علیه
السلام از رسول اکرم صلی الله علیه وآله که فرمود:«من فقه الضیف ان لایصوم تطوعا الا باذن صاحبه و من
طاعه المراه لزوجها ان لاتصوم تطوعا الا باذنه و امره و من صلاح العبد و طاعته و نصیحته لمولاه ان لا
یصوم تطوعا الا باذن مولاه و من بر الولد بابویه ان لا یصوم تطوعاالا باذن ابویه و امرهما والا کان الضیف جاهلا و
کانت المراه عاصیه و کان العبد فاسدا عاصیا و کان الولدعاقا» (۱۲) ; فهم میهمان و مطیع بودن زن برای همسرش و
شایستگی، اطاعت و صمیمیت بنده نسبت به مولایش و نیکی فرزند به پدر ومادرش، دراین است که بدون اذن
صاحب اختیارشان روزه مستحبی نگیرند و گرنه مهمان، نادان، زن، نا فرمان، بنده، فاسد وسرکش و فرزند، نااهل
خواهد بود.

مسلما نصیحت بنده برای مولا و صاحب اختیارش چیزی جز اطاعت و تسلیم بودن نیست. و مثل سخن
امیرالمؤمنین علیه السلام «من یطع الله و رسوله فقدفاز فوزا عظیما و نال ثوابا جزیلا و من یعص الله و رسوله
فقدخسر خسرانا مبینا و استحق عذابا الیما.فانجعوا بما یحق علیکم من السمع والطاعه و اخلاص النصیحه و
حسن المؤازره…» (۱۳) ; هرکس خدا و رسولش راپیروی کند، به پیروزی بزرگ دست یافته است و هرکس از آن ها
سرپیچی کند، زیان آشکار دیده و مستحق عذاب شده است. پس به آنچه از حرف شنوی اطاعت و انقیادخالصانه
و پشتیبانی نیک برعهده شماست بکوشید.

حتی اگر در این جا هم نصیحت را مترادف اموری مثل فرمانبرداری و اطاعت ندانیم وفرضا آن را به معنای
مشهورش حمل کنیم،در خطبه «طالوتیه » نمی توانیم چنین کنیم:«ایتهاالامه التی خدعت فانخدعت… امالوکان
لی عده اصحاب طالوت او عده اهل بدر و هم اعدادکم لضربتکم بالسیف حتی تؤلوا الی الحق و تنیبوا للصدق
فکان ارتق للفتق وآخذبالرفق… و الله لو ان لی رجالاینصحون لله عزوجل و لرسوله بعدد هذه الشیاه لازلت ابن
آکله الذبان عن ملکه…» (۱۴) ; ای امتی که فریب داده شد وفریب خورد… آگاه باشید که اگر به تعداد یاران طالوت
یااهل بدر یاور داشتم، شما را باشمشیر می زدم تا به سوی حق بازگردید و به راستی گرایید که این برای رفع
شکاف و تفرقه مؤثرتر و با نرمش موافق تر است… به خدا! اگربه شماره این گوسفندان مردانی داشتم که خالصانه
خدا و رسولش را اطاعت می کردند،پسر زن مگس خوار (ابوبکر) را از ریاستش برمی داشتم.

آیا در این روایت منظور حضرت، مردانی است که او را نصیحت کنند یا خدا و رسولش را نصیحت کنند یا مردانی
که خالصانه در راه هدف اطاعت کنند؟ کدامشان می توانند به تحقق هدف آن حضرت کمک کنند؟

درباره بیعت اهل کوفه با مسلم بن عقیل

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.