پاورپوینت کامل سردار سخاوت ۹۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سردار سخاوت ۹۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سردار سخاوت ۹۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سردار سخاوت ۹۳ اسلاید در PowerPoint :
>
مقدمه
قیس بن سعد بن عباده از اصحاب بزرگ پیامبر صلی الله علیه و آله و یاران وفادار امیرمؤمنان علی علیه السلام است. او از نام آوران بزرگ عصر خود و از شخصیتهای گمنام تاریخ اسلام و تشیع است.
در میان خصوصیات فردی و اجتماعی قیس، آنچه وی را از دیگر یاران علی علیه السلام متمایز می سازد، بینش سیاسی ـ اجتماعی اوست؛ به گونه ای که مورخان و سیره نویسان وی را یکی از پنج سیاستمدار عرب در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله و
علی علیه السلام می خوانند.
او بزرگمردی است که معاویه او را با صدهزار نفر از یاران خود برابر می داند.
تبار قیس
پدرش رئیس قبیله خزرج، پیشوایی انصار و از افسران ارشد اسلام بود که دوران جاهلیت و پس از ظهور اسلام، ریاست و سروری داشت و قومش پیشوا و بزرگواری اش را می ستودند.
سعد در سال ۱۴ یا ۱۵ ه .ق. در زمان خلافت خلیفه دوم، در «حوران» ـ از نواحی شام ـ کشته شد. قبرش در غوطه دمشق مشهور و معروف است.
مادر قیس «فکیهه» دختر عبیدبن دلیم بن حارثه است.
قیس در سروده های خود به عظمت خود و خاندانش اشاره می کند و می گوید:
من از قوم یمانین، آقا و رئیس آن قبیله هستم و مردم هم دو دسته اند: فرمانده یا فرمانبردار.
اصالت و مقام من برهمگان چیره شده و همه را تحت الشعاع قرار داده است.
و من از اندامی کشیده و قدرتی زیاد بهره می برم و از این جهت بر مردان برتری دارم.(۱)
چنان که پیداست، قیس در مصراع اخیر، به شمایل خود اشاره کرده است. او مردی بلند قامت بود. عضلاتی سخت، پیچیده و محکم داشت و موی جلوی سرش ریخته بود. در عصر رسول خدا صلی الله علیه و آله ده نفر از اهالی مدینه بلند قد و
رشید بودند که طول قامت آن ها ده وجب ـ به وجب خودشان ـ بود و قیس در شمار این گروه جای داشت.(۲)
ابوالفرج اصفهانی می گوید: قیس بلند اندام بود و هنگامی که بر اسب تنومند و بزرگ می نشست، پاهایش از دو سو به زمین می رسید. همچنین در چهره اش حتی یک تار مو هم وجود نداشت.(۳) انصار می گفتند: دوست داشتیم
تمامی اموال خود را بدهیم و برای قیس محاسن بخریم. اما با این همه زیبا روی بود.(۴)
آل سعد بن عباده از اصیل ترین و شریف ترین خاندان های انصار به شمار می رفتند و در اسلام و ایمان، سوابق درخشانی داشتند. رسول خدا صلی الله علیه و آله در مناسبت های مختلف، عنایت خاص خود را به آن ها ابراز کرد و خدمات و
خصلت های والای بزرگان این خاندان را ستود. آن بزرگوار در غزوه «ذی قَرَدْ»(۵) فرمود: خداوندا! رحمت را بر سعد و خاندانش ارزانی دار؛ چه نیک مردی است سعد بن عباده!(۶)
سعد بن عباده فرزندانی داشت که قیس، باهوش ترین و مشهورترین آن هاست. قیس ازاصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله و از یاران خاص امیرمؤمنان و امام حسن مجتبی علیهماالسلام بود. با آن که قیس فرزند رئیس قبیله بود و موقعیت اجتماعی
والایی داشت، پدرش او را به خدمتگزاری رسول خدا صلی الله علیه و آله گماشت.(۷) او در طول ده سال، پیوسته گرداگرد خورشید وجود رسول خدا صلی الله علیه و آله می گردید.(۸) و پیامبر صلی الله علیه و آله نیز به وی عنایتی خاص داشت.
قیس می گوید: برای خواندن تعقیبات نماز نشسته بودم که رسول خدا صلی الله علیه و آله به من فرمود: می خواهی تو را به یکی از درهای بهشت راهنمایی کنم؟
گفتم: آری.
فرمود: فراوان بگو: «لاحول و لا قوّه الاّ باللّه»(۹)
او همچنان که رشد می کرد، از اخلاق محمدی نیز بهره می گرفت. در اکثر غزوات، پرچم انصار در دست سعدبن عباده بود و در پاره ای از آن ها نیز در دست فرزندش، قیس قرار داشت. رسول خدا صلی الله علیه و آله در موارد متعددی با او مشورت
می کرد و گاه نیز او را جانشین خود در مدینه می ساخت. سعد مردی غیور بود. پیامبرخدا صلی الله علیه و آله درباره او فرمود: همانا سعد مردی با غیرت است.(۱۰)
سعد و فرزندش مهمان نواز و گشاده دست بودند. روزی پیامبر صلی الله علیه و آله در خانه سعد میهمان بود. پیامبر صلی الله علیه و آله پس از صرف غذا، فرمود:
غذایتان را نیکان خوردند، فرشتگان برشما درود فرستادند و روزه داران بر خوان گسترده شما افطار کردند.
هنگامی که شتر رسول خدا صلی الله علیه و آله گم شد، سعد شتری در اختیار آن حضرت گذاشت. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند بر شما دو نفر ـ پدر و پسر ـ برکت دهد. ای ابوثابت!(۱۱) برتوبشارت باد که رستگارشدی. بدون شک به وجود آوردن
جانشین ها و فرزندان شایسته کار خداست و به آن کس که اراده کند، خواهد داد و به تحقیق، خداوند متعال فرزندی پاکدامن و نیکوسیرت به تو عنایت فرموده است.(۱۲)
این خانواده همواره کانون پرورش شخصیت های بزرگ بوده است. دانشمندان به نامی از این بیت شریف برخاسته اند؛ دانشورانی که در دریای بیکران فضل و حسن، دُرّی شاهوار هستند و نامشان در کتاب هایی چون «انساب»
سمعانی، «بغیه الوعاه» سیوطی، و «الغدیر» علامه امینی ثبت است.
شخصیت والای قیس
اگر محققی زندگی سراسر افتخار و با برکت قیس را دقیق و بی طرفانه مورد مطالعه قرار دهد و ایمان، رفتار، صفات، وضع زمان و محیط و مواضع وی را بررسی کند، او را از اصحاب راستین و نمونه پیامبر صلی الله علیه و آله خواهد یافت. او مردی
است که در سراسر عمر، رفتاری سنجیده و برادرانه داشت، از خلقی صاف و بی آلایش برخوردار بود، جز خدا از کسی نمی ترسید، برخلاف باورهای مذهبی اش عمل نمی کرد، از حریم قانون «اللّه» گام بیرون نمی نهاد، حتی لحظه ای
از یاد خدا غافل نمی شد، برای برآوردن نیاز تهیدستان می کوشید.
امام متقین، علی علیه السلام که از ضمایر بندگان و شخصیت وجودی افراد آگاه بود، در منشور حکومتی که به مردم مصر نوشت، قیس را چنین می شناساند: قیس از کسانی است که من از ایمان او خشنودم.(۱۳)
مبرّد قیس را چنین ستوده است: قیس مردی شجاع، بخشنده، بزرگوار و… بود.(۱۴)
در «رجال کشّی»، درباره او آمده است:
قیس در دوران جاهلیت و عصر اسلام، هماره پیشوا و رهبر بود. او خاندانی بزرگ منش و شریف داشت و نیاکانش بدون استثناء رئیس قبیله خویش بودند. اگر او کسی را در پناه خویش می گرفت، دیگر افراد قبایل، پناهنده را
نمی آزردند. او و پدرش در جاهلیت و اسلام، سفره ای گسترده داشتند.(۱۵)
در «الاستیعاب»، درباره قیس آمده است:
قیس بزرگ طایفه خود بود و هیچ کس در قبیله او، به بزرگی او نبود.(۱۶)
در «اسدالغابه» نیز آمده است:
قیس از اصحاب نیک و مردان زیرک بود. او یکی از دلیرمردان و بزرگان قوم خود به شمار می رفت. او سرپرست قبیله اش بود. هیچ فردی در این زمینه با وی نزاعی نداشت. او از خاندان بزرگ آن قبیله بود. پدرش او را به حضرت
رسول صلی الله علیه و آله بخشید تا به پیامبر صلی الله علیه و آله خدمت کند. او پرچم انصار را در دست داشت و همواره با رسول اکرم صلی الله علیه و آله بود.(۱۷)
شیخ طوسی قدس سره در رجال خود، او را از اصحاب علی علیه السلام ذکر می کند و می گوید:
قیس ازکسانی بود که با ابوبکر بیعت نکرد.(۱۸)
ابن ابی الحدید معتزلی درباره قیس و نسب او می نویسد:
قیس بن سعد بن عباده بن دلیم خزرجی از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله است. او احادیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله روایت کرده است. قیس مردی بیش از اندازه کشیده قامت و دارای موهای بلند ودلیر و بخشنده بود… و از بزرگان شیعیان
امیرالمؤمنین علیه السلام و معتقد به محبّت و ولایت او بود و در همه جنگ ها، در التزام رکاب آن حضرت بود.
قیس هرچند که در مورد صلح امام حسن علیه السلام با معاویه، به امام حسن علیه السلام اعتراض کرد، ولی از یاران و همراهان او بود. عقیده و میل او نسبت به آل ابوطالب زیاد بود و در اعتقاد و دوستی خود مخلص شمرده می شد.(۱۹)
ابن کثیر در باره او می نویسد:
قیس بزرگ قبیله و فرماندهی بود که سخنانش پرارج شمرده می شد و جملگی به اطاعتش گردن می نهادند. او مردی بزرگوار، با سخاوت و شجاع بود. پدرش یکی از دوازده شخصیتی است که اسلام آوردن هم کیشان خود را به
رسول خدا صلی الله علیه و آله ضمانت کردند.(۲۰)
نویسنده کتاب «تجرید اسماء الصحابه» قیس را از هوشمندان و سخاوتمندان صحابه رسول خدا صلی الله علیه و آله خوانده است.(۲۱)
ابن هلال ثقفی در «الغارات» می نویسد:
قیس مردی بزرگ، شجاع و دارای تجربه بود. او تا پایان عمر، شیعه و خیرخواه علی و فرزندانش باقی ماند و با همین عقیده نیز جهان را بدرود گفت.(۲۲)
فضل بن شاذان، راوی معروف سخنان اهل بیت علیهم السلام نیز درباره اش گفت:
قیس در زمره گروهی بود که بیش از همه به علی علیه السلام پیوستند.(۲۳)
حلبی در کتاب «سیره» می نویسد:
هرکس برآنچه میان قیس و معاویه گذشت، آگاهی یابد، از وفور عقل و زیرکی وی در شگفتی فرو می رود.
ابن کثیر می گوید:
علی علیه السلام وی را به حکومت و استانداری مصر برگزید و او را در زیرکی، سیاست و چاره اندیشی با معاویه و عمروبن عاص برابر ساخت.(۲۴)
ابن شهاب(۲۵) می گوید:
هنگام برپا شدن فتنه ها، وقتی سیاستمداران عرب را می شمردند، پنج نفر را دارای رأی می دانستند. یکی از آن ها، «قیس» و دیگری، «عبداللّه بن بدیل(۲۶) بن ورقاء خزاعی» بود. این دو همواره با علی علیه السلام بودند.(۲۷)
امام مجتبی علیه السلام نیز به زیرکی و سیاست قیس اعتماد داشت. آن حضرت به فرمانده لشگرش، عبیداللّه بن عباس ـ که دوازده هزار سپاهی تحت فرامانش بودند.ـ دستورداد تا در نبرد با معاویه، در مواقع حساس به قیس مراجعه و با
او رایزنی کند و در برنامه و سیاست اداره لشگر، نظر قیس را به کار بندد.
معاویه نقش قیس را چنان مهم می دانست که پس از بازگشت قیس از مصر به مدینه، که با تهدید و ارعاب مردان و اسود بن ابوالبختری انجام شد، در نامه ای مراتب خشم خود را به آن ها، تذکر داد و گفت: شما کاری کردید که قیس
به سوی علی رفت. به خدا قسم! اگر شما هزار رزمنده به یاری علی می فرستادید، از این بدتر نبود که قیس را وادار ساختید به علی بپیوندد و در کنار او باشد.(۲۸)
دانش قیس
قیس تنها یک مرد سیاسی و نظامی نبود، بلکه از همان روزها که پدر او را به خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله گماشت، دارای هوشی سرشار بود و از رسول خدا صلی الله علیه و آله دانش فراوان آموخت. او پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله ، از دروازه شهر علم رسول
خدا صلی الله علیه و آله ، علی علیه السلام استفاده کرد و از حضرتش حقایقی را فرا گرفت.(۲۹)
بخشی از عمر قیس نیز در مجاهدت سپری شد. خطابه ها، ادعیه و گفتارهای برجای مانده از قیس بن سعد، گواه دانش سرشار اوست.
وی از پیامبر صلی الله علیه و آله ، امیرمؤمنان علیهماالسلام ، پدرش (سعد)، عبداللّه بن حنظله بن راهب انصاری،(۳۰) عبدالرحمان بن لیلی، عروه بن زبیر، شعبی، میمون بن ابی شبیب، عریب بن حمید همدانی و… روایت نقل کرده است.
نام شماری از کسانی که از قیس روایت می کنند، عبارت
است از:
۱ ـ انس بن مالک انصاری.(۳۱)
۲ ـ بکربن سواده.(۳۲)
۳ ـ عامربن شراحیل شعبی (م ۱۰۴).(۳۳)
۴ ـ ثعلبه بن ابی مالک القرظی.(۳۴)
۵ ـ عبدالرحمن بن ابی لیلی انصاری.(۳۵)
۶ ـ عبدالرحمن عبداللّه بن مالک جیشانی (م ۷۷).(۳۶)
۷ ـ ابوعبداللّه عروه بن زبیر بن عوام اسدی مدنی.(۳۷)
۸ ـ ابوعمار عریب بن حمید همدانی.(۳۸)
۹ ـ ابومیسره عمروبن شرجیل همدانی کوفی(م
۶۳).(۳۹)
۱۰ ـ عمروبن ولید سهمی مصری (م ۱۰۳).(۴۰)
۱۱ ـ ابونصر میمون بن ابی شبیب ربعی کوفی (م ۸۳).(۴۱)
۱۲ ـ عزیل بن شرحبل ازدی کوفی.(۴۲)
۱۳ ـ ولید بن عبده، غلام عمروبن عاص.(۴۳) (شاید این همان عمروبن ولید باشد.)
۱۴ ـ ابونجیع یسار ثقفی مکی (م ۱۰۹).(۴۴)
شجاعت قیس
قیس شمشیردار پیامبر صلی الله علیه و آله بود و در تمام غزوه ها همراه رسول خدا صلی الله علیه و آله بود. او پرچم انصار را حمل می کرد و هیبتی داشت که دل های شجاعان را می لرزاند.(۴۵)
قیس در اشعار خویش به حضور گسترده اش در جنگ های بدر، حنین، احد، خیبر، نضیر، احزاب، فتح مکّه و… اشاره می کند و می گوید:
| انّنا انّنا الّذین اذا الفتح | شهدنا و خیبراً و حنینا |
ما، همانان هستیم که در روز فتح مکه حاضر بودیم، در جنگ خیبر و حنین حضور داشتیم.
| بعد بدر و تلک قاصمه الظهر | واحد و بالنضیر اثنینا(۴۶) |
پس از نبرد بدر که کمر را می شکست، و جنگ احد، و به یهودیان بنی النضیر که دوباره حمله کردیم.
حضور قیس در صحنه های گوناگون، مخالفان خدا و رسول خدا صلی الله علیه و آله را دچار بیم و هراس می کرد. سخن معاویه در نبرد صفین مشهور است که گفت: اگر جلوگیرنده فیل (در هجوم اصحاب فیل) جلوی قیس را نگیرد، قیس همه را به
نابودی خواهد کشاند.(۴۷)
قیس جنگاوری شکست ناپذیر بود. او در کلیه نبردها با شجاعت، اراده ای آهنین و همّتی استوار پا به میدان می نهاد و دل های شجاعان را می لرزاند. او هیچ گاه پشت به دشمن نکرد.(۴۸)
منذربن جارود(۴۹) که سپاهیان و جنگجویان امیرمؤمنان علیه السلام را در زاویه(۵۰) دیده بود، چنین می گوید:
قیس یکّه تازی که بر اسب سرخ گون سوار بود، در حالی که جامه ای سپید برتن داشت، از برابر ما گذشت. کلاهی سفید و عمامه ای زرد بر سرداشت، تیر و کمان بردوش نهاده و شمشیری به کمربسته بود، پاهایش به زمین کشیده
می شد و در بین هزاران سپاهی که آن ها نیز تاجی از کلاه سفید و عمامه زرد برسرنهاده بودند، در حالی که پرچمی زرد رنگ به دست داشت، دیده می شد. گفتم: این کیست؟ گفتند: او قیس بن سعد بن عباده، از انصار است…(۵۱)
زهد قیس
مسعودی درباره زهد او می نویسد:
قیس بن سعد از حیث زهد و دینداری و پیروی از علی علیه السلام ، دارای مقامی والاست.
زهد و وارستگی او، از بخشش های فراوان و بی اعتنایی اش به سفره رنگین معاویه به خوبی آشکار است.(۵۲)
علاوه براین، خطابه های شورانگیز و سخنان او نیز نشان دهنده پارسایی اوست.
خشوع قیس
قیس در خوف از خداوند و خشوع و بندگی در برابر پروردگار، به حدی رسیده بود که روزی هنگام نماز، ناگهان مار بزرگی در سجده گاهش هویدا شد. این خطر، قیس را از حال خوش عبادت خارج نکرد. او با سرخود مار را کنار زد و
در پهلوی آن سجده کرد. مار به گردنش پیچید، ولی او از عبادت بازنایستاد و همچنان آداب نماز را ـ چنان که شایسته بود.ـ به جای آورد و پس از پایان نماز، مار را از گردن جدا کرد و به طرفی افکند.(۵۳)
در مورد توجه او به دعا، آمده است که مسعر از معبد بن خالد نقل می کند: قیس بن سعد همواره در حال دعا بود و به هنگام دعا انگشت سبابه را بالا نگاه می داشت.(۵۴)
امانت داری قیس
راهنمای خرید:
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 