پاورپوینت کامل گزارشی از مراسم عزاداری ایام فاطمیه در قم ۲۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گزارشی از مراسم عزاداری ایام فاطمیه در قم ۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گزارشی از مراسم عزاداری ایام فاطمیه در قم ۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل گزارشی از مراسم عزاداری ایام فاطمیه در قم ۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

اینجا قم است. شهر اجتهاد، شهد عشق،شهر دو بیتی های محزون; اینجا قم است،دیار غریبان، پایگاه آل
محمدصلی الله علیه وآله و اینجاعزای زهرا است.

این روزها آسمان آبی شهرمان، بارانی است. نگاههای خسته و غمگین یک بار دیگردر سوگ ام الائمه، بانوی دو
عالم، زهرای اطهر به سوگ نشسته است. و این روزها که می شود، قم جایگاه غم است و اندوه در سوگ مادر
سادات، فاطمه زهراعلیها السلام. قلم و کاغذ را برمی دارم و تهیه گزارش را بهانه می کنم و درکوچه پس
کوچه های شهر روان می شوم تا درخانه ای، در گوشه ای، جایی که عده ای به سوگ مظلومیت زهراعلیها السلام،
زانوی غم بغل گرفته و می گریند، با آنان هم نوا شوم. در ذهنم رویدادها و حوادث روزگار شهادت
حضرت زهراعلیها السلام را مرور می کنم و دلم از جور و ستمی که بر علی علیه السلام و زهراعلیها السلام رفته
است، به دردمی آید. در قم ایام فاطمیه که می رسد، در هرمحله حتما چند خانه ای هست که در آن مجلس
عزاداری حضرت زهراعلیها السلام برپاست ومردم محله با شرکت در این مجالس در عزای زهراعلیها السلام به
سوگ می نشینند. بالا و پایین شهر هم ندارد، هر کس در حد توان خودمجلس عزای حضرت فاطمه زهراعلیها
السلام را برپاکرده و با بی بی و کریمه اهل بیت، فاطمه معصومه علیها السلام در عزای حضرت زهراعلیها السلام
هم ناله و سوگوار است.

هم مجالس زنانه است و هم مجالس مردانه، به در خانه ای می رسم که بر سر در آن پرچم سیاهی به نشانه
عزاداری افراشته شده،وارد می شوم. صاحب مجلس در کنار درنشسته و آهسته اشک می ریزد، از شال سبزی که
به کمر وروی پیراهن مشکی اش بسته است، می فهمم که از سادات بنی الزهراءاست. با لبخندی که یک دنیا غم در
پشت آن نهفته است سلامم را پاسخ می دهد وکفش هایم را جفت می کند، شرمسار از کار او،وارد مجلس می شوم.
ولی می دانم که او این راافتخار می داند که کفش های حاضران درمراسم عزای مادرش حضرت فاطمه زهراعلیها
السلام را جفت کند. دور تا دور مجلس را نگاه می کنم.کوچک و بزرگ، پیرو جوان، همه باپیراهن های سیاه
نشسته اند و به گفته های سخنران مجلس گوش فرا می دهند. سخنران از فضایل حضرت زهراعلیها السلام
می گوید و ازمظلومیتش. و هنگامی که صحبتهایش به ذکرمصیبت می رسد، ناله و گریه اوج می گیرد و به عرش
می رسد، عرشیان هم اینک در عزای زهراعلیها السلام سوگوارند. سخنران از بی نشانی مزارش می گوید و نوای
گریه او را همراهی می کند.

ای بی نشانه ای که خدا را نشانه ای
هر سو نشان توست ولی بی نشانه ای

مراسم که پایان می گیرد، سفره ها را پهن می کنند و از مردم پذیرایی می شود.

شب ها صدای بلند گوها در شهر می پیچد ومداحان در غم بانوی پهلو شکسته به مداحی می پردازند و مردم به
سرو سینه می کوبند.به یکی از این مساجد سری می زنم، به تکیه آقاسید حسن می روم. شب جمعه است و
بااینکه پاسی از شب گذشته ولی مردم هنوز به عزاداری مشغول هستند. مداح از مظلومیت حضرت زهراعلیها
السلام می گوید، از بی کسی ماه منیر اهل بیت می گوید و از تنهایی اش می گوید:

چه می شد گر مرا باغربت خود آشنا می کرد
چه می شد گل، دل خود را برای غنچه وا می کرد

… چرا مادر نمی گه؟ چرا با ما حرف نمی زنه؟چرا دست به پ