پاورپوینت کامل «سیره شناسی » نیاز همیشه امت ۶۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل «سیره شناسی » نیاز همیشه امت ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل «سیره شناسی » نیاز همیشه امت ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل «سیره شناسی » نیاز همیشه امت ۶۶ اسلاید در PowerPoint :

>

آیه ی ۲۱ سوره ی احزاب، پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم را یک اسوه ی حسنه ی تام و تمام معرفی می کند:

«لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه لمن کان یرجوا الله والیوم الاخر و ذکرالله کثیرا .»

به تحقیق رسول خدا برای شما نمونه ی نیکویی است، برای هر کس که امید به خدا و روز جزا دارد و بسیار یاد خدا می کند .

پیامبر برای مسلمانان یک منبع، یک معدن و مرکزی است که می توانند کلیه ی اعمال، رفتار و وظایف خود را از این منبع و معدن
استخراج کنند (۱) . خود را در همه ی امور منطبق با آن حضرت بسازند ; و این یک امر ثابت و همیشگی است . و یکی از احکام
رسالت آن حضرت و ایمان مسلمانان، آن است که ایشان به وی تاسی کنند، هم در گفتارش و هم در رفتارش (۲)

معرفی پیامبر به عنوان «اسوه ی حسنه » بزرگ ترین تفاوت میان مکتب انبیاء و غیر آن است، چرا که مکتب انبیاء از خصوصیت
عملی بودن و توجه به عینیت داشتن برخوردار است . در مکتب انبیاء نمونه ای برای پیروی عملی ارائه می شود، نمونه ای که
روشهای عملی آن در کلیه ی شئون فردی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و … قابل دست یابی و پیروی عملی و عمل از جانب پیروان
مکتب است . این موضوع در دین اسلام، شاخص تر، جدی تر و روشن تر مطرح است، چرا که اسلام آخرین دین الهی است ; لذا لازم
است ، «امت » نمونه ای «تمام عیار» و «قابل پیروی » برای همه زمان ها در تمام شرایط داشته باشند . حضرت امیر علیه السلام پیامبر
را به عنوان نمونه ای کافی معرفی می کند و می فرماید:

«و لقد کان فی رسول الله صلی الله علیه و آله کاف لک فی الاسوه .» (۳)

پیروی کردن از رفتار رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم و [اقتدا به] از پیامبر، برای شما کافیست .

«فتاس بنبیک الاطیب الاطهر – صلی الله علیه و آله – فان فیه اسوه لمن تاسی و عزاء لمن تعزی، و احب العباد الی الله، المتاسی
بنبیه و المقتص لا ثره » (۴)

بنابراین از پیامبر پاک و پاکیزه ات پیروی کن، زیرا راه و رسمش سرمشقی است برای آن کسی که بخواهد تاسی جوید و انتسابی
است عالی برای کسی که بخواهد منتسب گردد . و محبوب ترین بندگان نزد خداوند کسی است که از پیامبرش سرمشق گیرد و
قدم به جای قدم او گذارد .

بدین ترتیب با ارائه یک اسوه جامع و کامل در همه ابعاد و در عینیت امور، مسلمانان مامور اقتداء مطلق آن وجود گرامی اند و
کسی که پا در جای پای او گذارد، محبوب ترین بندگان نزد حضرت حق است ; و این امر مبین کلام خدا می باشد که فرمود:

«قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله » (۵)

بگو ای پیامبر! اگر خدا را دوست می دارید، از من تبعیت نمایید تا خداوند شما را دوست بدارد .

با تاسی از این نمونه ی کامل و کافی است که انسان به سوی کمال مطلق رهنمون می شود و وجوب اقتداء برای همین است . (۶)

مساله «نمونه ها» از مسایل بسیار مهم و اساسی اسلام است ; زیرا نمونه طلبی و نمونه پذیری، جبلی و ذاتی انسان است و انسان
بدون اسوه و مقتدا، توانایی سیر به سوی کمال را ندارد . انسان هایی که در مراحلی از زندگی خویش فاقد نمونه می شوند، آن
مراحل دوران سرگشتگی و حیرانی آن هاست . نمی دانند در کدام جهت بروند، با کدام سرعت حرکت کنند، چگونه با موانع راه
برخورد نمایند و چه روشی را در حرکت و در رویارویی با مسایل و مشکلات پیش گیرند .

اسلام برای هدایت انسان ها به سرمنزل مقصود و سیر از ملک تا ملکوت، در قالب کلمات به صورت قرآن ظهور یافته و در قالب
اعمال به صورت اسوه حسنه (پیامبر یا امام). چنان چه انسان «اسوه حسنه » را نشناسد و او را «مقتدای » خویش «در همه زمینه ها»
نداند، حتما نمونه های منفی و کاذب را مقتدای خویش می گیرد، زیرا نمی توان بدون «اسوه » زندگی کرد . چنان که در حدیثی که
محمد بن مسلم از امام باقرعلیه السلام نقل می کند، آمده است:

«کل من دان الله عزوجل بعباده یجهد فیها نفسه ولا امام له من الله، فسعیه غیر مقبول و هو ضال متحیر و الله شانی ء لاعماله و
مثله کمثل شاه ضلت عن راعیها و قطیعها، فهجمت ذاهبه و جائیه یومها; فلما جنها اللیل بصرت بقطیع غنم مع راعیها، فحنت الیها
و اغترت بها، فباتت معها فی مربضها، فلما ان ساق الراعی قطیعه انکرت راعیها و قطیعها، فهجمت متحیره تطلب راعیها و قطیعها،
فبصرت بغنم مع راعیها فحنت الیها و اغترت بها، فصاح بها الراعی: الحقی براعیک و قطیعک فانت تائهه متحیره عن راعیک و
قطیعک، فهجمت ذعره، متحیره، تائهه، لاراعی لها یرشدها الی مرعاها او یردها; فبیناهی کذلک اذااغنتم الذئب ضیعتها، فاکلها; و
کذلک و الله یا محمد! من اصبح من هذه الامه لا امام له من الله عز وجل ظاهر عادل اصبح ضا تائها، و ان مات علی هذه الحاله مات
میته کفر و نفاق . و اعلم یا محمد! ان االئمه الجور و اتباعهم لمعزولون عن دین الله، قد ضلوا و اضلوا فاعمالهم التی یعملونها کرماد
اشتدت به الریح فی یوم عاصف لایقدرون مما کسبوا علی شی ء، ذلک هو الضلال البعید .» ب (۷)

هر که برای عبادت خدای عزوجل خود را در زحمت اندازد، اما پیشوایی که خداوند برای او مقرر کرده نداشته باشد، کوشش او
ناپذیرفته و خود او گمراه و سرگردان است و خدا اعمال او را دشمن دارد . حکایت او حکایت گوسفندی است که از چوپان وگله خود
گم شده و تمام روز سرگردان می رود و بر می گردد، چون شب فرا رسد گله ای با شبان به چشمش آید، به سوی آن گراید و به آن
فریفته شود و شب را در خوابگاه آن گله به سر برد، چون چوپان گله را حرکت دهد، گوسفند گمشده، گله و چوپان را ناشناس بیند،
باز متحیر و سرگردان در جستجوی شبان و گله خود باشد که گوسفندانی را با چوپانش بیند، به سوی آن رود و به آن فریفته گردد،
شبان او را صدا زند که: بیا و به چوپان و گله خود پیوند که تو سرگردانی و از چوپان و گله خود گمگشته ای . پس ترسان و سرگردان
و گمراه حرکت کند و چوپانی که او را به چراگاه رهبری کند و یا به جایش برگرداند نباشد ; در این میان گرگ، گم شدن او را
غنیمت شمارد و او را بخورد . به خدا، ای محمد! کسی که از این امت باشد و امامی آشکار و عادل از طرف خدای عز وجل نداشته
باشد چنین است، گمگشته و گمراه است و اگر با این حال بمیرد، با کفر و نفاق مرده است . بدان ای محمد! که پیشوایان جور و
پیروان ایشان از دین خدا برکنارند، خود گمراهند و مردم را گمراه کنند; اعمالی را که انجام می دهند، چون خاکستری است که
تند بادی در روز طوفانی به آن تازد; از کردارشان چیزی دست گیرشان نشود، این است گمراهی دور .

آنچه عرفا در تبعیت از انسان کامل، شیخ، مرشد، پیشوا، هادی، مهدی، امام، خلیفه و غیره گفته اند، بی شک علاوه بر مقامات
خاص و نقش انسان کامل در تکوین و تشریع، به این امر – ارائه ی اسوه – توجه تام داشته اند (۸) . نمی توان این سیر را بدون تبعیت از
اسوه ای کامل طی کرد .

از هر طرف که رفتم، جز وحشتم نیفزود

زنهار از این بیابان، وین راه بی نهایت (۹)

و چه بسیار انسان هایی که در این وادی بی دلیل راه قدم گذارده و عمر تلف کرده و آخرالامر سرخورده و خسته، گریبان حیرت
چاک زده و زانوی غم در بغل گرفته اند و در نهایت جز گمراهی بر گمراهی شان افزوده نگشته است .

قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن

ظلمات است بترس از خطر گمراهی (۱۰)

چرا که فقدان اسوه مناسب در طی طریق کمال، بدان معناست که انسان اسیر شیاطین گشته و خلاء وجودی «اسوه ی حسنه » را
در همه ابعاد – اعم از فردی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی – با «اسوه های سیئه » پر سازد و مناسبات فردی و اجتماعی خویش را
بر آن مبنا ایجاد کند، که: «من لم یکن له شیخ فشیخه الشیطان (۱۱) » ، و از همین روست که ملای رومی، حسام الدین را سخت
پرهیز می دهد که طی این طریق جز با تبعیت از یک اسوه کامل میسر نیست:

پیر را بگزین که بی پیر این سفر

هست بس پرآفت و خوف و خطر

آن رهی که بارها تو رفته ای

بی قلاوز×اندر آن آشفته ای

پس رهی را که نرفتستی تو هیچ

هین مرو تنها ز رهبر سر مپیچ

هر که او بی مرشدی در راه شد

او زغولان گمره و در چاه شد

گر نباشد سایه ی پیر ای فضول

بس ترا سرگشته دارد بانگ غول

غولت از راه افکند اندر گزند

از تو راهی تر در این ره بس بدند

از نبی بشنو ظلال رهروان

که چسان کرد آن بلیس بد روان (۱۲)

با توجه به اهمیت و جایگاه این امر، قرآن کریم در آیات متعدد، در ابعاد مختلف اسوه معرفی می کند که به برخی اشاره می شود:

۱ – اسوه کفر و ایمان:

«ضرب الله مثلا للذین کفروا امراه نوح و امراه لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا صالحین فخانتا هما (۶۵۵۰۱).»

خداوند زن نوح و زن لوط را برای کافران مثال آورده است که هر دو آنان تحت فرمان دو بنده ی صالح ما بودند و به آن هاخیانت
کردند .

«و ضرب الله مثلا للذین امنوا امراه فرعون . . . (۱۳) »

و خداوند برای مؤمنان زن فرعون را مثال آورده است …

۲ – اسوه در انفاق:

«و یؤثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصه . . . (۱۴) »

و آنان را بر خودشان مقدم می دارند و به آنان ایثار می کنند اگر چه خود بر آن چه می بخشند، نیازمندند …

«و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا، انما نطعمکم لوجه الله لانرید منکم جزاء و لا شکورا (۱۵) »

آنان که از سر دوستی خدا به فقیر و اسیر و یتیم طعام می دهند و گویند: فقط برای رضای خدا به شما طعام می دهیم و از شما
هیچ پاداشی و سپاسی نمی طلبیم .

۳ – اسوه در تولی و تبری:

«قد کانت لکم اسوه حسنه فی ابراهیم و الذین معه اذ قالوا لقومهم انا برؤا منکم و مما تعبدون من دون الله کفرنا بکم و بدا بیننا و
بینکم العداوه و البغضاء ابدا حتی تؤمنوا بالله وحده . . . (۱۶) »

ابراهیم و کسانی که با او بودند برای شما اسوه نیکویی هستند; هنگامی که به قوم خود گفتند: ما از شما و بتهای شما که به جای
خدا می پرستیدبه کلی بیزاریم، ما مخالف و منکر شما هستیم و همیشه میان ما و شما کینه و دشمنی خواهد بود، تا وقتی که به
خدای یگانه ایمان آورید …

۴ – اسوه در عبادت و عبودیت:

«کانوا قلیلا من اللیل ما یهجعون و بالاسحارهم یستغفرون و فی اموالهم حق للسائل و المحروم (۱۷) »

و از شب اندکی را می خوابیدند و سحرگاهان از درگاه خدا طلب آمرزش می کنند و در اموالشان برای فقیر و محروم حقی منظور
دارند .

۵ – اسوه در یاد خدا و نماز و زکات:

«ر

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.