پاورپوینت کامل ناپاکی نسل و حادثه عاشورا ۶۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ناپاکی نسل و حادثه عاشورا ۶۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ناپاکی نسل و حادثه عاشورا ۶۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ناپاکی نسل و حادثه عاشورا ۶۰ اسلاید در PowerPoint :
>
نگاهی از سر بصیرت و بینایی به حماسه سرخ حسینی، مایه توجه و تعجب انسان به واژه هایی چون «ابن» و «بنت»
در گفت و گوهای مختلف بین فرماندهان و سپاهیان دو سوی نبرد است. نخست حساسیت چشمگیری برای بیننده به
وجود نمی آید؛ اما با نگرشی دوباره و پرگستره، حقایقی رخ می نماید؛ از جمله آن که بهره برداری از عاشورای دیروز، برای
درس آموزی و عبرت پذیری امروز و فردا و فرداها خواهد بود.
این فراز از سخن را با گفتار امام حسین علیه السلام آغاز می کنیم. آن جا که مروان با اصرار به حاکم مدینه، خواستار بیعت
فوری و همراه تهدید به قتل آن حضرت شد که امام در پاسخ مروان رو به او کرد و فرمود: «یا بن الزّرقاء! انت تقتلنی ام
هو؟ کذبت، واللّه و اَثَمتَ».۱
ای پسر زرقاء! (زن کبود چشم) آیا تو مرا می کشی یا ولید خواهد کشت؟! دروغ گفتی، به خدا سوگند گناه کردی.
* * *
امام، صبح عاشورا خار و خاشاک و هیزم های پشت خیمه ها را آتش زد تا دشمن توان حمله از آن سو را نداشته باشد.
شمر با نگاه به چنین صحنه ای، زشتی و پلیدی سیرت خویش را آشکار و رو به حضرت کرد و گفت: ای حسین! عجله
کردی به سوی آتش در دنیا پیش از روز رستاخیز.
امام پس از اطمینان نسبت به گوینده سخن، که شمر است، در پاسخ به او فرمود:
«یابن راعیه المعزی انت اولی بها صِلیّا».۲ ای پسر زن بزچران! تو سزاوارتری از من به ورود در آتش.
*
روز عاشورا به نیمه رسیده بود که امام علیه السلام با اتمام حجّت و ارایه شواهد بسیار در سخنان خود، سپاه سیه روی یزید را از
قتل و خون ریزی بر حذر می داشت. اما تأثیری در دل های ناپاکان نداشت؛ از این رو، با فریادی رعد آسا در برابر دل ها و
دیده های دو سپاه فرمود:
«الا انّ الدّعی بن الدّعی قد رکز بین اثنتین بین السّلّه و الذّلّه و هیهات منّا الذّلّه».۳
آگاه باشید که آن زنازاده پسر زنازاده، مرا بین دو چیز مخیّر ساخته است؛ شمشیر کشیدن یا خواری چشیدن؛ هیهات که
تن به ذلت دهیم.
در پی این سخن، حقیقتی ژرف و شگرف را برای تمامی انسان ها بازگو کرد و فرمود:
«یأبی اللّه ذلک لنا و رسوله و المؤمنون و حجورٌ طابت و طهُرَت و انوفٌ حمیّه و نفوسٌ ابیّه…».۴
خداوند و رسول و مؤمنان برای ما خواری نپسندند و دامن های پاک که ما را پرورانده اند، شخصیت های با حمیت و
مردان صاحب غیرت که هرگز به ما اجازه ندهند که طاعت فرومایگان را برکشته شدن شرافت مندانه ترجیح دهیم.
* * *
هنگامی که کاروان اسیران کربلا وارد دارالاماره، مرکز حکومت عبیداللّه بن زیاد شد، حضرت زینب علیهاالسلام خطاب به
عبیداللّه، او را «ابن مرجانه» خواند و بنا به نقل دیگری، زید بن ارقم با مشاهده اهانت عبیداللّه به لب های سیدالشهداء علیه السلام
پس از خروش و فریاد در مقابل او، برخاست و مجلس را ترک کرد و گفت:
«شما ای جماعت عرب! پس از امروز همگی برده گشتید؛ پسر فاطمه را کشتید و پسر مرجانه را امیر خود نمودید!»۵
عبدالله بن عفیف نیز همچون حضرت زینب و زید بن ارقم، وقتی سخن عبیداللّه بن زیاد را شنید که می گفت: خدای
را شکر که امیر مؤمنان یزید بن معاویه و حزب او را نصرت داد و دروغ گو پسر دروغ گو، حسین بن علی و پیروان او را
کشت. شتابان از جا بلند شد و فریاد بر آورد: «انّ الکذّاب ابن الکذّاب انت و ابوک و الذّی ولاّک و ابوه، یابن مرجانه
اتقتلون ابناء النبیین و تتکلّمون بکلام الصّدّیقین!»۶
دروغ گو پسر دروغ گو، تویی و پدرت و آن کسی که به تو حکم ولایت داد، یزید و پدر او. ای پسر مرجانه! آیا فرزندان
پیغمبران را می کشید و مانند راست گویان سخن می گویید؟!
زیارت عاشورا؛ آیینه ای از تأثیر نسل
فرازهای فروزان زیارت عاشورا نمایانگر آموزه های زرّین از تأثیر نسل در دو سوی سپاه کفر و حق است. در این
عبارات به خوبی از عوامل تربیتی:
الف. خانواده؛ یعنی پدر و مادر
ب. محیط تعلیم و تربیت و مربّی
ج. تأثیر محیط اجتماعی و فرهنگ عمومی
به عنوان زمینه ساز ساخت و پرداخت شخصیّت افراد آگاه می شویم و گستره این تعامل را نه در زندگی محدود چندین
ساله، بلکه در افقی بی کران و نامحدود تا روز رستاخیز می توان مشاهده کرد. حال با هم این عبارات عبرت آموز و
پدیده های تلخ و شیرین هریک را از نظر می گذرانیم.
نخست به جلوه های جاودان شخصیّت امام حسین علیه السلام می پردازیم:
۱. السّلام علیک یا ابا عبداللّه
۲. السّلام علیک یابن رسول اللّه
۳. السّلام علیک یابن امیرالمؤمنین و ابن سیّد الوصیّین
۴. السّلام علیک یابن فاطمه سیّده نساء العالمین
۵. السّلام علیک یا ثاراللّه و ابن ثاره والوتر الموتور
در اوّلین جمله، حضرت را با کنیه مخاطب قرار داده، سلام می کنیم، دومین سلام ما «رایحه نبوّت» می دهد؛ زیرا
اتصال سیدالشهداء علیه السلام را به نبوت و رسول خاتم بیان می کند تا افزون بر بیان جمال توحیدی، کمال نبوی نیز بر سلسله
صفات آسمانی آن حضرت افزوده شود.
در سومین سلام به «ارتباط با امامت» حضرت اشاره می کنیم که در آن امامت علوی، سلسله جنبان باورهای ناب الهی
است و در پی آن، سلام چهارم بیان می شود که اشاره به اتصال با ولایت کامل در ارتباط با برترین زنان آفرینش است.
پس از توجه به اتصال آن حضرت به چهار حلقه زرّین و زیبا و دلنشین (خدا، رسول، امام، حضرت فاطمه)، ارتباط
خونین اما پرفروغ و جاودان آن عزیز را با «شهادت در راه خدا» و رسیدن به «اوج عزّت و عظمت مقام ثاراللّه» یاد آور
شده است.
در بخش های دیگر زیارت عاشورا، آل زیاد، آل مروان و همه فرزندان امیّه، عبیداللّه پسر مرجانه و عمر پسر سعد بن
ابی وقّاص را لعن می کنیم و می گوییم:
«لعن اللّه آل زیاد و آل مروان و لعن اللّه بن امیّه قاطبه و لعن اللّه ابن مرجانه و لعن اللّه عمر بن سعد…».
در فراز دیگر این زیارت می خوانیم:
«اللّهمّ انّ هذا یومٌ تبرّکت به بنو امیّه و ابنُ آکله الاکباد اللعین بن اللعین علی لسانک و لسان نبیّک صلّی اللّه علیه
و آله فی کلّ موطن و موقف وقف فیه نبیّک صلّی اللّه علیه و آله، اللّهمّ العن اباسفیان و معاویه و یزید بن معاویه
علیهم منک اللعنه ابدالابدین و هذا یوم فرحت به آل زیاد و آل مروان بقتلهم الحسین صلوات اللّه علیه، اللّهمّ
فضاعف علیهم اللعن منک و العذاب».
پروردگارا! همانا این روز، روزی است که تبرّک جستند به این روز بنی امیه و فرزند هند جگرخوار، آن یزید ملعون فرزند
ملعون بر زبان تو و بر زبان پیامبرت در هرجا و هر موقف و هر منزل که در آن، پیامبرت توقف داشت ـ که درود خدا بر او
باد.ـ خدایا! لعنت فرست بر ابوسفیان و معاویه و یزید فرزند معاویه؛ بر آنان باد از طرف تو لعنت ابدی و جاوید و همیشگی.
و این روزی است که آل زیاد و آل مروان شادی می کنند در این روز به خاطر کشتن [امام [حسین که درودهای خدا بر او
باد؛ خدایا! لعن و نفرین و عذابت را بر آنان چند برابر کن.
در این دو بخش از زیارت با توجّه به واژه های «بنو»، «ابن» و «آل» عامل نخست و بسیار مهم و تأثیر گذار شخصیت
افراد، یعنی دامان پدر و مادر و کانون خانه و خانواده ترسیم شده است و چهره زشت و ناپسند افراد منفی و منفور کربلا از
این بُعد شخصیّتی نمایان گشته است.
همان گونه که پیشتر با «ابن آکله الاکباد» یعنی یزید و «ابن راعیه المعزی» یعنی شمر آشنا شدیم؛ شایسته است پیش
از هر سخنی، نسبت به گذشته شوم این افراد آشنا شویم و اشارات و کنایات سخنان امام حسین علیه السلام و زیارت عاشورا را با
نگاهی محقّقانه به دست آوریم.
یزید کیست؟
«میسون»، مادریزید، زنی ناشایست بود که طبق گواهی بسیاری از منابع تاریخی، از راه نامشروع یزید را به دنیا آورد؛
گرچه معروف آن است که معاویه پدر یزید است.
افراد قبیله «میسون» مسیحی بودند و تمامی قبیله او مسلمان نشدند. بدین خاطر پس از آن که معاویه از میسون جدا
شد و یزید را به طایفه میسون فرستاد، افزون بر اخلاق ظاهری بادیه نشین و صحراگزینی در یزید همچون علاقه به
شکار، اسب سواری، تربیت حیوانات و بازی با سگ و میمون، از تربیت خاصّ مسیحیان تأثیر پذیرفت و از این رو
شراب خواری، رقص، غنا، سگ بازی و خوش گذرانی جزء طبیعت وجودی وی در آمد.
علاقه چشم گیر یزید به شعر و شعرسرایی و توصیف می، می گساری و معشوقه در اشعار او بیانگر روحیه ای به دور از
سیاست و حکومت است. او از شجاعت، دلاوری و رزم های مشهور قبیله ای بهره ای نداشت و از ویژگی های گذشتگان
خود همچون «عتبه» و «ولید» و یا عموی خود «شیبه» به کلّی دور بود؛ اما از نظر عیّاشی، خوش گذرانی، لهو و لعب
شیفتگی خاصّی از خود نشان می داد.
از اشعار او این شعر است که:
| دع المساجد للعبّاد تسکنها | وأجلس علی دکه الخمار و اسقینا |
| ان الذی شربا فی سکره طربا | و للمصلّین لادینا ولادنیا |
مساجد را برای عابدان بگذار تا در آن سکنی گزینند و خود بر دکان شراب فروش نشین و به ما شراب بده. آن کس که
شراب نوشد، در حالت خماری به طرب پردازد؛ در حالی که نمازگزاران نه دین دارند و نه دنیا.
عبیداللّه بن زیاد کیست؟
عبیداللّه در زمان حادثه عاشورا والی کوفه بود که شهادت امام حسین علیه السلام و یاران او به دستور وی انجام گرفت. ابن زیاد را
«ابن مرجانه» هم می گویند؛ زیرا نام مادر او کنیزی زناکار و مجوسی به نام «مرجانه» بود. پس از عاشورا که اسرای اهل
بیت علیهم السلام را در کوفه وارد دارالاماره کردند، حضرت زینب علیهاالسلام خطاب به ابن زیاد، او را «ابن مرجانه» خواند که این، اشاره
ب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 