پاورپوینت کامل عزت حسینی و عظمت عاشورا ۵۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل عزت حسینی و عظمت عاشورا ۵۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عزت حسینی و عظمت عاشورا ۵۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل عزت حسینی و عظمت عاشورا ۵۹ اسلاید در PowerPoint :

>

مفهوم عزت

واژه «عزت » و صفت «عزیز» در فرهنگ اسلامی معنای خاصی دارد که با آنچه در بین مردم متداول می باشد، متفاوت است . عز در
اصل به مفهوم شدت، غلبه و توانایی است و عزت رفعت و قوت را می رساند . چنان چه عزیز از صفات الهی و اسماء حسنی می باشد;
یعنی خدایی که بر همه چیز غالب است (۱) و قاهر و غالبی که در هیچ شرایطی مقهور و مغلوب نمی گردد . (۲) انسانی که از این
خصلت برخوردار است، با مناعت طبع و عزت نفسی که دارد، تن به امور ذلت آور نمی دهد . (۳)

عزت در زبان فارسی به معنای سرافرازی، بزرگواری، کرامت انسانی، ارجمندی و شرافت و ضد ذلت است . همچنین کسی که
دیگری را بسیار دوست دارد، می گوید: او عزیز من است . و آنچه مورد علاقه آدمی باشد، چنین حالتی دارد . اما در فرهنگ قرآن و
عترت، عزیز به کسی می گویند که در زندگی شکست ناپذیر است، بر تمامی قدرت ها غلبه یافته و پیروزی را به دست آورده است;
عزتمندی مردم یعنی آن که در برابر هر منطقی و هر حرکتی صلابت دارند و قوی هستند .

عزت در آدمی صفتی است قریب به حالت تکبر، که اولی پسندیده و دومی مذموم است; عزت، شناخت مرتبه راستین و واقعی
هرکس و قراردادن خویشتن در جایگاهی است که باید قرار گیرد، و نیز ارج نهادن به چنین منزلتی که با اهتمام و گام نهادن در
طریق فضیلت به دست آمده است . اما تکبر، نوعی جهالت نسبت به موقعیت خویش بوده و فردی که به چنین صفتی مبتلا می گردد،
خود را در مقام برتر از دیگران قرار می دهد، بدون آن که شرایط، شایستگی و توانایی آن را داشته باشد . (۴)

روایت کرده اند: یکی از جاهلان، خطاب به امام حسین علیه السلام عرض کرد: در روش تو نوعی تکبر مشاهده می کنم؟ ! آن فروغ
شهادت در پاسخ فرمود: «بل فی عزه; بلکه در وجود من عزت می باشد .» آن گاه امام این آیه را تلاوت فرمود: «فلله العزه و لرسوله و
للمؤمنین » ; (۵) عزت مختص خداوند، رسولش و مؤمنان است . (۶)

پرتوی از عزت الهی

عزت از باب استعمال در معانی، به مفهوم غلبه، صعوبت، حمیت، غیرت و نفوذ ناپذیری به کار می رود . (۷) از نظر قرآن، خداوند
عزیز است; زیرا ذاتی است که هیچ چیزی بر او غالب نبوده و اوست که قاهر بر تمامی امور می باشد، و هر عزیزی در برابر قدرت
الهی ذلیل می باشد، چرا که تمامی موجودات هستی، محتاج فیض الهی هستند و مالک چیزی برای خود نبوده اند مگر آن که
پروردگار متعال به دلیل لطف و رحمتی که نسبت به آنان اعمال نموده، بهره ای از عزت خویش را به آن موجودات تفویض نموده
است . (۸)

از آیه «من کان یرید العزه فلله العزه جمیعا» (۹) بر می آید که عزت، نزد خداوند است و هرکس طالب آن می باشد باید از او بخواهد;
زیرا عزت راستین، ذات پاک اوست و هیچ موجودی بالذات چنین ویژگی را ندارد . در قرآن ۹۲ بار از خداوند با صفت عزیز یاد شده
است و بر این اساس، او شکست ناپذیر مطلق می باشد; چنان چه در این کلام الهی می خوانیم: «و له الکبریاء فی السموات و الارض و
هوالعزیز الحکیم » (۱۰) ; در آسمان ها و زمین، بزرگی از آن اوست و او خدایی شکست ناپذیر و حکیم است .

قرآن مجید که مبدا و منشا صفات نیک و خصال پسندیده را آفریدگار متعال می داند، در این آیه و آیات متعدد دیگری به صراحت
و با تاکید، قدرت و غلبه را از آن «الله » شمرده است . در آیات پایانی سوره حشر نیز عزت و عظمت و کبریایی پروردگار، با شکوه و
بلاغتی تمام وصف گردیده است . انسان براساس سرشت ملکوتی، خواهان عزت است; اما گاهی به جای عزت به چیزی دست
می یابد که عزت نیست بلکه ذلت است و همچنین گاهی به گروهها و افرادی مراجعه می کند که عزتی به دست آورد، در حالی که
عزتی نزد آنان وجود ندارد که به وی دهند . قرآن به روشنی این موضوع را بیان می کند: «الذین یتخذون الکافرین اولیاء من دون
المؤمنین ایبتغون عندهم العزه فان العزه لله جمیعا» (۱۱)

آنانی که غیر از مؤمنان، کافران را به دوستی می گیرند، آیا سربلندی را نزد آنان می جویند (این تصوری باطل است) ; چرا که عزت،
همه از آن خداوند است . بنابر این قرآن عزت و قدرتی را که توام با تحقیر فرد یا اجتماع اسلامی در برابر کافران سلطه جو و
مستکبر باشد، باطل می داند و مؤمنان و پیروان واقعی خود را از دوستی به استیلاطلبان نهی می کند و دشمنی مخفی مخالفان را
آشکار می نماید . (۱۲)

قرآن به مسلمانان هشدار می دهد که سرافرازی خود را حتی در امور سیاسی و اقتصادی در اتکا و امید به کافران جست و جو
نکنند .

عزت راستین در پرتو بندگی خالصانه خداوند، ترک رذایل و روی آوردن به فضایل به دست می آید; بنده خاص خداوند نه اسیر
هوس های آلوده و تمایلات نفسانی می گردد و نه خودباخته قدرت های پوشالی می شود . به همین دلیل، امام صادق علیه السلام
فرموده اند:

«بدان که به راستی عزت ندارد آن که در برابر خداوند خواری نکند و آن که برای حق تواضع نمی نماید، رفعتی به دست نخواهد
آورد .» (۱۳)

در فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نیز به مؤمنان اجازه ذلت و خواری داده نشده است .

عزت و عظمت معنوی و فکری، از برتری های عبادی و علمی سرچشمه می گیرد و دشمنان اسلام و مؤمنین، هر قدر در برخی
فنون و علوم مهارت هایی کسب کرده باشند، در برابر قدرت، حکمت و علم الهی عاجزند و قابل اعتماد و اتکا نمی باشند . البته این
موضوع منافاتی با بهره گیری علمی و فنی از آنان ندارد بلکه منظور، غفلت از خداوند و ایجاد ارتباط صمیمی با اهل کفر و نفاق
است . امام حسین علیه السلام در دعای عرفه، خداوند را چنین مخاطب قرار می دهد:

«یا من خص نفسه بالسمو و الرفعه فاولیاؤه بعزه یعتزون; ای آن که ذات خود را به رفعت و علو و عظمت، مخصوص گردانیدی و
دوستان خویش را به عزت خود، عزیز ساختی .»

شکوفه های شکوهمند

حضرت علی علیه السلام که عزت و عظمت خویش را در عبودیت حضرت حق و فداکاری در راه توحید می دانست، در سیره تربیتی
خویش به تکریم فرزندان خود مبادرت کرد و راه رسم عزت و اقتدار معنوی را به آنان آموخت . آن امام مؤمنان برای آن که
کرامت های انسانی را در اولاد خویش تقویت کند، در حضور مردم از آنان پرسش های علمی می نمود و پاسخ سؤالات مردم را به آنان
محول می کرد . روزی امام علی علیه السلام از امام حسن و امام حسین علیهما السلام در چند موضوع سؤالاتی کرد و هریک از آن
دو بزرگوار با جملاتی کوتاه، جواب های حکیمانه و خردمندانه دادند; سپس حضرت علی علیه السلام متوجه شخصی به نام «حارث
اعور همدانی » گردید و فرمود: «این سخنان حکیمانه را به فرزندان خود بیاموزید; زیرا موجب تقویت عقل، تدبیر و رای صاحب آنان
می گردد .» (۱۴)

این رفتار، شخصیت مستقل و عزت نفس را در روحیه امام حسن و امام حسین علیهما السلام تقویت نمود و آن دو امام همام تحت
این تربیت ها چنان شخصیتی را به دست آوردند که رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم در ماجرای بیعت با این دو عزیزش بیعت
کرد با آن که سن آن دو از شش سال کمتر بود . (۱۵)

عواطف رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم; بذرهای عظمت

امام حسن و امام حسین علیهما السلام مورد توجه رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم بودند و شدت اشتیاق پیامبر نسبت به این
دو فرزند، موجب شده بود که همگان آن دو کودک را تکریم و دوست بدارند . بدیهی است آن آخرین سفیر الهی جویباری از چشمه
جوشان خویش را در وجود آن دو بزرگوار جاری و ساری می دید که این گونه در برخورد با آن بزرگواران، از خود محبت بروز می داد
و شدیدترین عواطف را نثارشان می نمود . آن پیامبر الهی با بصیرت باطن و از ورای زمان و مکان، حقایقی را مشاهده می کرد و با
چشم دل می دید که فرزندانش برای بازگرداندن عزت به اسلام و مسلمین، کوشش می کنند و در این راه، جانبازی می نمایند .
بیش از شصت تن از علمای اهل سنت، با اندک اختلافی و با سندهای گوناگون، از رسول اکرم نقل کرده اند: «حسین منی و انا من
حسین » (۱۶)

فرهنگ عاشورا از ذلت و عزت، چهره دیگری نشان داد . بر سرهدف ماندن و در راه، جان دادن، عزت است; از هدف مقدس
ست برداشتن و به دلیل ترس از مرگ عقب نشینی کردن، مساوی با ذلت می باشد . مشکل اساسی بنی امیه در این بود که با امامی
روبه رو شدند که نه می توانستند از راه تمایلات نفسانی در او نفوذ کنند و نه از راه لشکر کشی، قتل و غارت . سید شهیدان
سختی ها را با سیمایی بشاش و ابهت معنوی و اقتداری روحانی استقبال می کرد; پایداری، استقامت، مناعت طبع و عزت نفس او
فوق العاده بود . آنگاه که شمر بن ذی الجوشن با فرمانی شدید، مبنی بر جنگ با امام یا تسلیم مطلق او، به کربلا وارد گردید، عمر
بن سعد پس از آگاهی از دستور عبیدالله بن زیاد، به شمر بانگ زد و گفت:

وای برتو! کار را بر من تباه کردی . به خدا قسم! حسین کسی است که روح پدرش علی علیه السلام میان دو پهلوی اوست; هرگز
تسلیم نمی شود . (۱۷)

و بنا به نقلی دیگر، گفت:

سوگند به خداوند! حسین مناعت طبع و زور نشنوی را در میان دو پهلوی خود دارد . (۱۸)

آن انسان والا در روز عاشورا در حا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.