پاورپوینت کامل سیمای سعید بن جبیر ۴۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سیمای سعید بن جبیر ۴۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سیمای سعید بن جبیر ۴۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سیمای سعید بن جبیر ۴۶ اسلاید در PowerPoint :
>
طلیعه
شاگردان مکتب امامان معصوم علیهم السلام مانند قلّه هایی اند که از فراز آن، پرتو دین، دیانت و تقوا رخ می نماید. آنان همانند چشمه سارانی
هستند که فیض چشمه فیضشان، دامن طبیعت را طراوت بخشیده و هم بهار تلاوت را غنا داده است.
فضل بن شاذان می گوید:
سعید بن جبیر از شاگردان برجسته و از ستارگان آسمان امامت و ولایت امام همام علی بن الحسین علیهماالسلام که در رأس سلسله
اصحاب خمسه۱ امام زین العابدین قرار داشت.
امام صادق علیه السلام در وصف سعید می فرماید:
سعید بن جبیر در صراط مستقیم بود و به علی بن الحسین علیهماالسلام اقتدا کرد و امام سجاد هم از او تعریف می نمود و همین علاقه میان او و
امام، باعث شد حجّاج او را شهید نماید.۲
خاندان
سعید بن جبیر بن هشام اسدی کوفی، معروف به ابومحمد و ابوعبداللّه، از خاندان های معروف کوفه بود. وی در زهد، تقوا، شب زنده داری،
دیانت و فقاهت معروف بود و در تفسیر قرآن، شهرت به سزایی داشت؛ زیرا او را از شاگردان مدرسه تفسیری عبداللّه بن عباس دانسته اند.
سعید، بیشترین روایات خود را از وی نقل کرده است.۳
زادگاه
وی سال ۴۶ ه .ق. در شهر کوفه به دنیا آمد.۴ دوران طفولیت و جوانی را همان جا گذراند. بعدها به مدینه رفت و جزو شاگردان امام
چهارم علیه السلام گردید.
کنیه و فرزندان
معروف ترین کنیه های وی ابوعبداللّه و ابومحمد است. در کتاب مجالس الواعظین آمده است: عبدالملک و عبداللّه، فرزندان سعید بن جبیر
اند و از پدر خود روایت نقل نموده اند.۵
استادان و شاگردان
سعید بن جبیر سال ها از محضر ابن عباس بهره علمی برد. وی شیدای کسب دانش بود؛ خودش می گوید:
برای کسب حدیث به محضر ابن عباس می رفتم و به خاطر احترام و ابهتی که او داشت، در جلسه درس از چیزی سؤال نمی کردم.
منتظر بودم تا دیگران بپرسند و من یادداشت کنم؛ لذا بیشتر، گوش می دادم و بعد می نوشتم؛ به حدّی که بعضی روزها دفترم پر
می شد و روی کفشم می نوشتم و گاهی از کف دستانم به عنوان کاغذ استفاده می نمودم…۶
استادان دیگر سعید عبارتند از: عدی بن حاتم و ابوسعید خدری.
شاگردان وی نیز عبارتند از:
عبدالملک و عبداللّه (دو فرزندش)، یعلی بن حکیم و یعلی بن حلم، ابواسحاق سبیعی و دیگران که از او حدیث نقل کرده اند.۷
ادب تدریس
سعید بن جبیر همان طور که خود شیفته درس و بحث بود، نسبت به آموزش دانش به شاگردان خویش، توجه ویژه داشت. وی همیشه
آنان را به فهم و تفقّه تشویق می نمود و با کنایات، اهمیّت دانش را به آنان گوشزد می کرد. یکی از شاگردانش به نام ایوب می گوید:
سعید، حدیثی برای ما بیان کرد و ما از او خواستیم دوباره، بازگو نماید. وی با کنایه فرمود: «لیس کلّ حینٍ احلب فاشرب».۸
یعنی همیشه نمی دوشم تا به خوردِ فکر و فهم شما بدهم. پس بایستی هوشیار باشید و از فرصت ها بهره بگیرید تا در آینده دچار
غصّه و رنج نگردید.
فضایل
ابن عباس به سعید بن جبیر ـ که از شاگردان برجسته وی بود ـ اجازه حدیث و فتوا داد. سعید به استادش گفت: تو باشی و من برای مردم
حدیث بگویم! ابن عباس گفت: آیا نقل حدیث و دادن فتوا را نزد من از نعمت های خدا نمی دانی؟ آیا دوست نداری درحضور من حدیث
بخوانی و تو را از اشتباه هایت آگاه سازم؟۹
بعد از آنکه ابن عباس نابینا شد، وی بر کرسی فتوا نشست و هرچه مردم کوفه از او می پرسیدند، جواب می داد و ابن عباس گفته های او را
تأیید می کرد.
ابن عباس بارها گفت:
«وکان اماماً، ثقهً حجّهً علی المسلمین، فقیهاً عابداً فاضلاً ورعاً…۱۰؛ سعید بن جبیر پیشوا، مورد اعتماد مسلمانان، دانشمند، عابد،
فاضل و پرهیزگار عصر خود بود.»
عطا بن ریاح، آشناتر به مناسک و عکرمه آشناتر به سیره و تاریخ و حسن آشناتر به حلال و حرام و سعید بن جبیر آشناتر به علم تفسیر
بود.
طبری در حقّ او می گوید: «او ثقه، حجّت و پیشوای مسلمین بود».
ابن جبّان آورده است: «او فرد مورد اجماع و اتّفاق مسلمانان است. وی بنده ای فاضل و پرهیزگار بود.»
راهبی در حقّ او گفته: «او از بزرگان تابعان و پیشروان آنان در تفسیر، حدیث و فقه بود.»
سیوطی می نویسد: «او اعلم تابعین در علم تفسیر بود.»
مرحوم سید حسن صدر نقل کرده است:
«او از تربیت یافتگان مکتب علوی بود و همواره می گفت: «اذا ثبت لنا الشیی ء عن علیٍّ لم نعدل عنه؛ وقتی چیزی از راه
علی علیه السلام برای ما محرز گردیده باشد، هرگز از آن عدول نمی کنیم.»
تعبیر خواب
ابونعیم اصفهانی می گوید: عبدالملک بن مروان، شبی خواب دید که چهار مرتبه در محراب بول کرده است. بنابراین علما را برای تعبیر
خواب جمع کرد، اما هیچ یک درست تعبیر نکردند. آنگاه وی سعید را طلبید و او جواب داد: چهار تن از فرزندانت به خلافت می رسند
(جهان اسلام را نابود و حقیقت اسلام را وارونه جلوه خواهند داد.) چنین شد و پس از مرگ عبدالملک، فرزندانش سلیمان، یزید، هشام و…
بر اریکه قدرت تکیه زدند و بر سر مسلمانان چه بلایی آوردند.
قضاوت
سعید، مدتی در کوفه به عنوان «قاضی القضات» انجام وظیفه کرد. آنگاه که حجّاج به ولایت کوفه منصوب گردید، وی حکم تکفیر او را
داد. حجّاج به ناچار از کوفه عزل گردید و به مکه رفت. او با عبدالرحمن بن محمد بن اشعث علیه حجّاج قیام کرد که سپاه عبدالرحمن
شکست خورد و سعید در اصفهان متواری گردید و از آنجا به آذربایجان فرار کرد. بالاخره سعید آهنگ حرم و قبله مسلمانان نمود. در مکه
او را دستگیر نمودند و تحویل حجّاج، دژخیم زمان، دادند.۱۱
در گذر خارستان
سعید بن جبیر در یکی از وادی های مکه پنهان شده بود. خالد، والی مکه، عده ای را برای دستگیری وی فرستاد. مأموران اموی به دیر
راهبی رسیدند و از راهب در باره سعید پرسیدند. او گفت: اوصاف او را برایم بگویید. راهب پس از شنیدن نشانه ها، پناهگاه سعید را به
سربازان خالد بن ولید، نشان داد. مأموران او را در حالی که مشغول راز و نیاز با خالق بی نیاز بود، محاصره کردند. آنان گفتند: ما را به دنبال
تو فرستاده اند. سعید گفت: چاره ای نیست. شب فرا رسید، می خواستند در دیر راهب، شب را به صبح ببرند، اما سعید وارد دیر نشد. گفتند:
برای چه؟ سعید گفت: مسلمان هرگز به دیر راهبان پناه نخواهد برد! خدا، حافظ من است.
آن شب سعید در حیاط دیر ماند. نگهبانان از داخل دیر مراقب او بودند، ناگاه دیدند شیری فرا روی سعید ایستاده است. گفتند: سعید را
خواهد خورد. لحظه ای بعد، صحنه ای عجیب و دیدنی رخ داد. شیر پیش روی سعید خوابیده، دست و پای او را می بوسید. همه بینندگان
مات و مبهوت شدند. راهبان از این حادثه شگفت زده شدند و گفتند: این شخص از اولیای خداست. سعید گفت: خیر، بنده ای عاصی بیش
نیستم. سرانجام راهبان دیر، همه اسلام آوردند. سربازان او را رها کردند. سعید گفت: از قضای الهی نمی توان فرار کرد، لذا همراه سربازان
آمده، خود را تسلیم سفّاک زمان، حجّاج ملعون نمود.۱۲
مناظره سعید با حجّاج
ـ حجّاج: اسمت چیست؟
ـ سعید: سعید بن جبیر.
ـ نه، تو شقی بن کثیر هستی.
ـ مادرم نام مرا بهتر از تو می دانست.
ـ تو و مادرت هر دو شقی هستید!
ـ تو عالم به غیب نیستی!
ـ دنیای تو را به جهنّم سوزان مبدّل می کنم!
ـ اگر می دانستم این کار به دست تو است، تو را به خدایی می پذیرفتم.
ـ عقیده ات دربار
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 