پاورپوینت کامل قطره ای از علوم رضوی ۳۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل قطره ای از علوم رضوی ۳۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قطره ای از علوم رضوی ۳۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل قطره ای از علوم رضوی ۳۷ اسلاید در PowerPoint :
>
جامی از شربت «سَویق»۱ می نوشد و ذکرگویان، راه می افتد. سیمایش مصمم است و گام هایش استوار. آرام و مطمئن قدم برمی دارد. به
محلّ ملاقات می رسد. درب قصر گشوده می شود. ستونی از نور به درون می دود و دسته ای روشنایی، گوشه و کنار قصر را فتح می کند.
همهمه گنگی مجلس را فرا می گیرد. چشم ها به چهارچوب در دوخته می شوند. خلیفه از جایش بلند می شود؛ دست هایش را روی
سینه اش گذاشته است؛ به سوی در ورودی قصر قدم برمی دارد. همین طور محمد بن جعفر۲ و فرزندان بنی هاشم، که فروغ نگاه هایشان
به سیمای پیشوایشان می افتد، در حالی که نوعی اضطراب در وجودشان نهفته است، از جا برمی خیزند.
مجلس ساکت و سنگین است. نفس ها بی صدا است. کسی یارای سخن گفتن ندارد. این وضعیت تا هنگامی که امام سر جای خویش
می نشیند، ادامه می یابد.
عالمان سرشناسِ ادیان و مذاهب مختلف، پیرامون خلیفه نشسته اند. از مشهورترین و بانفوذترین آنها «جاثلیق»۳، «رأس الجالوت»۴،
«نسطاس رومی»۵، «هربز اکبر»۶ و «رؤسای صابئین»۷ است. همین طور عالمان بزرگ علم کلام که از چهارسوی سرزمین های
اسلامی فراخوانده شده اند. و نیز تعدادی از فرماندهان و مقامات لشکری و کشوری که در فراسوی مجلس دیده می شوند.
عالمان بزرگِ ادیان، همچنان به امام چشم دوخته اند. ظاهر امام گویای آن است که چندان کهن سال و با تجربه نباشد. آنها با پوزخندهای
تصنّعی لب هایشان کنار می روند و سفیدی دندان هایشان هویدا می گردد. گه گاهی نیز به گوش یکدیگر چیزی می گویند و با پاییدن
پیرامون مجلس، علائمی به یکدیگر ردّ و بدل می کنند.
خلیفه با امام مشغول صحبت می شود. آنگاه چهره جاثلیق، به قاب نگاه اش می نشیند و خطاب به او می گوید:
ـ ای جاثلیق! این پسر عموی من، علی بن موسی الرّضا است. او از فرزندان فاطمه، دختر پیامبر ما و فرزند علی بن ابی طالب می باشد.
دوست دارم با او مناظره کنی…
جاثلیق در حالی که هنوز نگاهش را از امام برنداشته است، می گوید:
ـ ای امیرمؤمنان! با کسی که به کتابی استدلال می کند که مورد قبول من نیست و به پیامبری عقیده دارد که به او ایمان ندارم، چگونه
بحث و گفتگو کنم؟
امام که اوضاع را زیر نظر گرفته است، با لحنی آرام و دلنشین خطاب به او می فرماید:
ـ ای نصرانی! اگر به انجیل خودت استدلال کنم، اقرار می کنی؟
ـ اقرار؟ آری به خدا سوگند! اقرار می کنم هرچند به ضررم باشد.
امام که زمینه را فراهم می یابد، می فرماید:
ـ هرچه می خواهی بپرس و جوابش را بشنو.
ـ درباره نبوّت عیسی و کتابش چه می گویی؟
ـ من به نبوّت عیسی و کتابش و به آنچه به امّتش بشارت داده، و حواریون به آن اقرار کرده اند، اعتراف می کنم و به نبوّت آن عیسی که به
نبوّت محمّد صلی الله علیه و آله وسلم و کتابش اقرار نکرده و امّتش را به آن بشارت نداده، ایمان ندارم!
ـ آیا شما به هنگام قضاوت از دو شاهد عادل استفاده نمی کنید؟
ـ آری.
ـ پس دو شاهد، از غیر اهل مذهب خود، بر نبوّت محمّد اقامه کن و از ما نیز بخواه که در مورد این مطلب، دو شاهد از غیر اهل مذهب
خود بیاوریم.
ـ آیا شهادت کسی را که نزد عیسی بن مریم عادل و مورد قبول باشد، می پذیری؟
ـ آن فرد عادل کیست؟ نام ببرید.
ـ یوحنّای دیلمی.
ـ به به! محبوب ترین فرد نزد مسیح را بیان کردی!
ـ آیا انجیل این سخن را بیان نمی کند که یوحنّا گفت: «حضرت مسیح مرا از دین محمّد عربی با خبر ساخت و به من بشارت داد که بعد از
او چنین پیامبری خواهد آمد، من نیز به حواریون بشارت دادم و آنها به او ایمان آوردند؟»
ـ آری! یوحنّا این سخن را از مسیح نقل کرده و به نبوّت مردی و اهل بیت و وصیّ اش بشارت داده است؛ اما نه از زمان نبوّت او سخن
گفته و نه اهل بیت او را برای ما نام برده است.
ـ اگر کسی را بیاورم که آیاتی از انجیل را که نام محمّد و اهل بیت و امّتش در آنهاست، را تلاوت کند؛ آیا به او ایمان می آوری؟
ـ بله، بسیار خوب است.
آنگاه امام به نسطاس رومی رو می کند و با لحنی آرام و جذّاب می فرماید:
ـ آیا سِفْرِ سوم انجیل را از حفظ داری؟
ـ بله.
سپس صورت مبارک خود را به سوی رأس الجالوت بر می گرداند و می فرماید:
ـ آیا تو هم انجیل را می خوانی؟
ـ آری به جان خودم سوگند! می خوانم.
ـ سِفْرِ سوم را برگیر؛ اگر در آن از محمد و اهل بیتش ذکری شده بود، به نفع من شهادت بده….
آنگاه با لحنی گیرا و خوش آهنگ سِفرِ سوم را قرائت می کند تا اینکه به نام پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم می رسد. بی درنگ رو به جاثلیق می کند و
می فرماید:
ـ ای نصرانی! تو را به حقّ مسیح و مادرش، آیا قبول داری که من از انجیل باخبرم؟
ـ آری.
آنگاه نام پیامبر و اهل بیتش علیهم السلام را تلاوت می کند و خطاب به او می افزاید:
ـ ای نصرانی! چه می گویی؟ این سخن عیسی بن مریم است؛ اگر آنچه را که انجیل می گوید، تکذیب کنی؛ موسی و عیسی را تکذیب
کرده ای و کافر شده ای؟
ـ آنچه که در انجیل برای من روشن است، انکار نمی کنم و به آن اعتراف می نمایم.
سپس امام علیه السلام خطاب به آنهایی که با دقّت و حسّاسیّت، روند بحث را دنبال می کردند، می فرماید:
ـ همه شاهد باشید که او اقرار کرد.
آنگاه می فرماید:
ـ ای جاثلیق! هر سؤالی که می خواهی بپرس؟
ـ از حواریون عیسی بن مریم و علمای انجیل خبر بده که چند نفر بودند؟
ـ حواریون عیسی بن مریم دوازده نفر بودند که اعلم و افضل آنها «لوقا» نام داشت. اما علمای بزرگ نصرانی سه نفر بودند:
«یوحنّا»ی اکبر؛ در سرزمین «احی»۸؛ «یوحنّا»ی دیگر در منطقه «قرقیسیا»؛۹ و «یوحنّا»ی دیلمی در سرزمین «زجار»۱۰ که نام پیامبر و
اهل بیت و امّتش نزد او بود و به امّت عیسی و بنی اسرائیل بشارت داد.
سپس به اطراف مجلس نگاه می کند
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 