پاورپوینت کامل راویان قم در عصر امام(ع) ۵۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل راویان قم در عصر امام(ع) ۵۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل راویان قم در عصر امام(ع) ۵۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل راویان قم در عصر امام(ع) ۵۶ اسلاید در PowerPoint :
>
۱۱۵
یکی از آثار ارزشمندی که به زودی در کنگره بزرگداشت حضرت معصومه علیها السلام به
جامعه فرهنگی کشور عرضه می شود، کتابی به نام قم در عصر حضور ائمّه و غیبت صغری
است. بخش مربوط به امام جوادعلیه السلام توسط نویسنده گرامی در اختیار فصلنامه
فرهنگ کوثر قرار گرفت. موفقیت دست اندرکاران کنگره و نویسنده را، از خدای بزرگ
خواستاریم.
پس از شهادت امام هشتم علیه السلام و فرارسیدن امامت فرزند بزرگوارش، حرکت رو به
رشد قمی ها شتاب گرفت و فیوضات آسمانی آن حضرت از افق های گوناگون بر مردم قم جاری
شد.
عمر کوتاه امام جوادعلیه السلام، سبب گردید که حوزه حدیثی آن حضرت محدود باشد.
مرحوم شیخ طوسی تعداد ۱۱۳ نفر۱ را در شمار اصحاب آن حضرت نام برده و در مسند آن
حضرت نیز ۱۲۱ نفر بیش تر ذکر نگردیده است. در این مسند، جمعاً ۲۵۰ حدیث درباره
احکام، اخلاق و معارف اسلامی از آن حضرت نقل شده است.۲ با این وجود، در این جمع
محدود، محدثان مکتب حدیثی قم نشان بارز و درخشانی از خود نشان دادند؛ چهره هایی
چون:
زکریابن آدم قمی؛۳
سعد بن سعد احوص ۴؛
احمد بن اسحاق ۵؛
ابراهیم بن هاشم ۶؛
احمد بن محمد بن عیسی بن عبدالله اشعری ۷؛
احمد بن عبدالله بن عیسی اشعری ۸؛
حمزه بن یعلی اشعری ۹؛
شاذویه بن حسین ۱۰؛
محمد بن سهل بن یسع ۱۱؛
محمد بن عیسی بن عبدالله ۱۲؛
علی بن عبدالله قمی ۱۳؛
عبدالله بن صلت قمی ۱۴؛
عبدالعزیز بن مهتدی ۱۵؛
احمد بن محمد بن خالد برقی ۱۶؛
محمد بن اسحاق قمی ۱۷؛
عبدالرحمان بن ابی نجران ۱۸؛
علی بن عبدالملک قمی ۱۹؛
احمد بن محمد بن عبیدالله اشعری قمی ۲۰؛
محمد بن خالد برقی ۲۱.
امام جوادعلیه السلام به مردم قم مهر می ورزید و آنان را در پرتو عنایات ویژه خود
قرار می داد. به عمّه بزرگوارش، حضرت فاطمه معصومه علیها السلام، محبّت داشت و
می فرمود:
مَن زار قبر عمّتی بقم فله الجنّه۲۲.
نیز در موقع گرفتاری قمی ها، به آنان دعا کرد و آن گاه که به وسیله نامه علی بن
مهزیار از وضع نابسامان و رنج مردم قم آگاه گردید، در پاسخْ نامه ای فرستاد و برای
مردم قم از خداوند، نجات و آزادی طلب کرد و فرمود:
وَ قَدْ فَهِمْتُ ما ذَکَرْتَ مِنْ أمْرِالْقُمییّن خَلَّصَهُمُ اللّهُ وَ فَرَّجَ
عَنْهُمْ…۲۳؛ از گرفتاری و رنج مردم قم آگاه شدم. خداوند آن مردم را آزاد، و
گشایش برای آنان قرار دهد.
نیز محدّثان و مشایخ بزرگ قم را می ستود و پس از رحلتشان، برای آنان طلب آمرزش و
رفعت مقام می کرد. ابوطالب قمی می گوید: به حضور امام محمدتقی علیه السلام شرفیاب
شدم در سال های پایان عمر مبارکش، شنیدم که آن حضرت می فرمود:
جَزَی اللّه صفوان بن یحیی و محمد بن سنان و زکریا بن آدم و سعد بن سعد عنّی خیراً
فقد وفوا؛۲۴ خداوند از سوی من به صفوان بن یحیی و محمد بن سنان و زکریا بن آدم و
سعد بن سعد پاداش نیکو دهد. آنان نسبت به من وفادار بودند.
در پایان این روایت چنین آمده است:
و خَرَجَ فیه عَنْ ابی جعفرعلیه السلام ذُکِرتُ ما جَری مِن قَضاءِ اللّهِ فیِ
الرَّجُلِ المُتَوَفَّی، رَحِمَهُ اللّهُ تَعالی یَوْمَ وُلِدَ وَ یَومَ یَمُوتُ وَ
یَوْمَ یُبْعَثُ حَیّاً…؛۲۵ پس از رحلت زکریا بن آدم، امام جوادعلیه السلام در
نامه ای، چنین فرمود: قضای الهی درباره این مرد (زکریا) به یادم آمد. خداوند، او
را در پرتو رحمتش جای دهد؛ آن روز که زاده شد و آن روز که وفات کرد و آن گاه که
زنده بر انگیخته می شود. او زندگانی اش را با معرفت حق، گفتار حق و صبر در مسیر حق،
پیمود و وظیفه خود را به خوبی در برابر خدا و رسولش انجام داد.۲۶
ابوطالب قمی می گوید: شعری که درباره علی بن موسی الرضاعلیه السلام سروده بودم،
برای امام جوادعلیه السلام فرستادم و از آن حضرت اذن خواستم تا درباره خودش نیز
بسرایم. آن حضرت، شعر را نزد خود نگاه داشت و در پاسخ نامه چنین نگاشت:
قَدْ أَحْسَنْتَ فَجَزاکَ اللّهُ خَیْر.۲۷
امام جوادعلیه السلام درباره یونس بن عبدالرحمان فرمود:
… اِنَّ الضَّمانَ لِیُونس عَلی ذِمَّه أبی جَعفر و آبائه علیهم السلام۲۸
آن حضرت، سه مرتبه بهشت را برای او ضمانت کرد و سپس فرمود: ضمانت بهشت برای یونس
بر عهده ابوجعفر و پدران بزرگوار اوست.
امام رضاعلیه السلام نیز سه مرتبه بهشت را برای یونس ضمانت کرد و او را مرجع مطمئن
برای پاسخ های دینی معرفی نمود و در پاسخ عبدالعزیز بن مهتدی که از آن حضرت سؤال
کرد: در غیاب شما از چه کسی معالم دینم را فراگیرم؟ فرمود:
خُذْ مِنْ یُونس بن عبدالرحمان.۲۹
در حدیث دیگر، او در ردیف سلمان ذکر شده است.۳۰
همچنین آمده است: هنگامی که کتاب یوم و لیله یونس به امام حسن عسکری علیه السلام
عرضه شد، آن حضرت کتاب را بررسی کرد و فرمود:
هذا دینی و دین آبائی و هو الحقّ کلّه۳۱.
نجاشی پس از ذکر این خبر، جمله ای نقل می کند: امام فرمود: خداوند در روز قیامت در
مقابل هر حرفی از این کتاب، نوری به وی عطا خواهد کرد.۳۲
این بود منزلت و سیمای یونس در نزد امام جوادعلیه السلام. آیا با وجود چنین شخصیت
معنوی، ممکن است آن چه مسعودی می نگارد، صحیح باشد؟! او چنین می نگارد: … فقال
لهم یونس بن عبدالرحمان دعوا البکاء، مَنْ لهذا الامر؟ و الی مَنْ یقصد بالمسائل
الی اَن یکبر هذا الصبی (یعنی ابا جعفرعلیه السلام). فقام الیه الریّان بن الصلت
فوضع یده فی حلقه…؛ پس از شهادت امام رضاعلیه السلام، ریّان بن صلت، صفوان بن
یحیی، محمد بن حکیم، یونس بن عبدالرحمن و گروهی از بزرگان شیعه در خانه عبدالرحمان
بن حجاج در برکه زلزل بغداد اجتماع کردند و در وفات امام رضاعلیه السلام گریستند.
یونس بن عبدالرحمان گفت: گریه را رها کنید؛ اکنون ولیّ امر چه کسی می باشد؟ و تا
این کودک (امام جوادعلیه السلام) بالغ گردد، مرجع امور ما چه کسی خواهد بود؟ در این
هنگام، ریّان بن صلت از جا برخاست و گلوی او را گرفت و او را کتک زد و گفت: ان کان
امره مِن الله تعالی فلو انّه ابن یوم واحد کان بمنزله ابن مأه سنه و ان لم یکن مِن
عندالله فلو عمره الف سنه فهو کو احد النّاس ۳۳؛ اگر امر امامت او از جانب خدا است
(و فروغ آن از همان مطلع نبوّت ساطع است) چه فرق می کند! اگر کودک یک روزه باشد، از
نظر مکانتْ همانند فردی صد ساله می باشد و اگر امامت او امری الهی نیست، اگر هزار
سال هم داشته باشد، مانند یکی از افراد مردم است.
این روایتْ بینش ژرف ریّان را نسبت به امامت تفسیر می کند؛ ولی شخصیّت یونس را
زیر سؤال می برد؛ مگر این که در توجیه روایت گفته شود که این شخص، یونس نبوده است
یا آن که یونس برای آزمایش دیگران چنین جمله ای را به کار برده است.
به هر روی، شخصیت والای یونس و وجود روایات فراوان در مدح و تجلیل از او، باور این
گونه سخنان را جدّاً دشوار می سازد.
نهضت بزرگ
پس از استقلال قم، در زمان هارون با کوشش یکی از اصحاب امام کاظم علیه السلام به
نام حمزه بن یسع، فروغ فرهنگ شیعی بر سراسر قم پرتو افکند و مردم قم یکپارچه شیعه
شدند. از این روی، پس از شهادت امام هشتم علیه السلام (۲۰۳ ق.)، مردم قم شهادت آن
حضرت را به وسیله نیرنگ مأمون دانستند و در پی فرصتی بودند تا انتقام خود را از
مأمون بستانند.
بدین سبب، پس از انتقال مأمون از مرو به بغداد، مردم قم قیام کردند و برای اعتراض
به این جنایت و اعلان حمایت از امام خویش در مقابل حکومت بغداد ایستادند و از
پرداخت خراج و مالیات امتناع ورزیدند و نهضتی پدید آوردند که شعله های آن از سال
۲۰۴ تا سال ۲۱۱ ق. در این سرزمین روشن بود و حکومت بغداد را تهدید می کرد.
مؤلف کتاب النّجوم الزّاهره چنین می نگارد: و فیها (سنه ۲۱۰ ق.) امتنع اهل قم،
فوجّه الیهم المأمون علی بن هشام فحاربهم حتی هزمهم و دخل البلد و هدم سورها و
استخرج منها سبعه آلاف الف درهم ۳۴.
احمد بن یحیی بلاذری نیز می نویسد:
اما در قم، مردمان عصیان آغاز کردند و به مخالفت پرداختند و از ادای خراج سرباز
زدند. مأمون، علی بن هشام مروزی را به جنگ ایشان فرستاد و سپاهی نیز به یاری وی
روانه کرد. علی بن هشام، آنان را سرکوب کرد و بزرگ ایشانْ یحیی بن عمران را بکشت و
دژهای شهر را با خاک یکسان ساخت و هفت هزار هزار (میلیون) درهم و کسری از ایشان
بگرفت.۳۵
اکنون جای این سؤال است که آیا امام جوادعلیه السلام در هدایت و رهبری نهضت
قمی ه نقشی نداشت؟ آیا ممکن است نهضت خونین قمیون در شهری که یگانه جایگاه مذهبی
شیعی است، بدون اذن و اجازه امام باشد؟
در پاسخ باید گفت: منابع شیعی درباره اقدامات نظامی در قم و رابطه آن ها با نهاد
امامت سکوت اختیار کرده اند؛ ا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 