پاورپوینت کامل خلق و خوی رضوی ۵۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خلق و خوی رضوی ۵۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خلق و خوی رضوی ۵۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل خلق و خوی رضوی ۵۳ اسلاید در PowerPoint :

>

۵۵

بر آستان مکارم اخلاقی امام ایستاده ایم، که سومین «علی» از دودمان رسالت و شجره
امامت است.

بزرگواری و کریمی که سایه رأفت و رحمتش همه را فراگرفته است.

دوست و دشمن، دور و نزدیک، به جلالت شأن و عظمت شخصیت و کرامت و بزرگواری او واقف و
معترفند.

به نقل فیض کاشانی:

«مناقبش والا، صفات شریفش درخشان، مکارمش حاتم گون، طبیعت و سرشتش اخزمی[۱]، اخلاقش
عربی، نفس شریفش هاشمی، تبار ارجمندش نبوی است، از مزایای او هرچه برشمارند، بزرگ
تر از آن است و از مناقبش هرچه گویند والاتر از آن است.»[۲]

مکارم و مناقب آن حضرت، فراتر از آن است که در این مختصر بگنجد.

آنچه در این نوشتار عرضه می شود، نمونه هایی از سیره اخلاقی آن امام است که
می تواند برای همگان به صورت یک «الگو» باشد.

به تعبیر پدر ارجمندش امام کاظم علیه السلام: پس از من مقام امامت از آن فرزندم علی است که
همنام علی و علی است، علی نخست، علی بن ابی طالب است که از آن حضرت، فهم و حلم و
نصرت و مودّت و پارسایی و دینش را به میراث برده است و علی دوم علی بن الحسین است
که محنت و صبر بر ناگواری های امام سجاد، به حضرت رضا رسیده است.[۳]

مروری به این نمونه ها، سندی بر تجسّم آن فضایل را در شخصیت علی بن موسی الرضا نشان
می دهد:

احترام به کرامت انسان

در نگاه مکتب، انسان شرافت خاص دارد. حرمت نهادن به جایگاه والای انسان در سیره
اولیای الهی جایگاه خاص دارد. نمونه هایی از سیره حضرت
رضا علیه السلام آورده می شود که این
جایگاه را نشان می دهد:

مردی از اهالی بلخ می گوید: در سفر امام رضا به خراسان همراهش بودم. روزی سفره غذا
طلبید و همه خدمتکاران و غلامان را بر سر سفره نشاند. گفتم: جانم به فدایت، کاش
برای اینان سفره ای جداگانه قرار می دادی! فرمود: دست بردار! خدا یکی است، پدر و
مادر همه نیز یکی است، پاداش قیامت هم بسته به اعمال است.[۴]

شبی کسی مهمان حضرت رضا علیه السلام بود و مشغول صحبت بودند که چراغ، خراب و خاموش شد. آن مرد
دست دراز کرد که چراغ را درست کند، حضرت نگذاشت و خودش به اصلاح چراغ پرداخت، سپس
فرمود: ما قومی هستیم که از مهمان خود کار نمی کشیم.[۵]

روزی در مجلس حضرت رضا علیه السلامکه جمع بسیاری بودند و از حلال و حرام و مسائل دیگر
می پرسیدند، مردی وارد شد و خود را از دوستان آن حضرت و پدرانش معرفی کرد و اظهار
داشت که در بازگشت از حج، نفقه و پولش را گم کرده است و درخواست کمک کرد. پس از
رفتن مردم و خلوت شدن مجلس، حضرت به اندرون رفت و پس از مدتی پشت درآمد و دستش را
از بالای در بیرون آورد و پرسید: آن مرد خراسانی کجاست؟ گفت: من همینجایم. حضرت
دویست دینار به او داد. پس از رفتن وی، یکی از حاضران پرسید:

ای پسر پیامبر! با آنکه هدیه شما زیاد بود، چرا خود را از او پنهان داشتید؟ فرمود:
از ترس اینکه مبادا خفّت و خواری سؤال را در چهره اش ببینم![۶] و اینگونه آبروی
اشخاص را نزد دیگر حفظ می کرد تا آسیبی به شخصیت و کرامت آنان وارد نشود.

ابراهیم بن عباس نقل می کند: هرگز ندیدم حضرت رضا علیه السلامدر کلامش به احدی جفا
کند. هیچ وقت سخن کسی را قطع نمی کرد، تا او از کلام خود فارغ شود. هرگز پیش
همنشینان پای خود را دراز نمی کرد، تکیه نمی داد، غلامان و خدمتکاران را ناسزا
نمی گفت.[۷]

گاهی هر سه روز یک بار ختم قرآن می کرد و می فرمود: اگر بخواهم می توانم در مدّتی
کمتر ختم کنم، ولی از هیچ ایه ای نمی گذرم مگر اینکه می اندیشم کجا و درباره چه
چیزی نازل شده است.[۸]

نماز شب و نماز شفع و وتر و نافله صبح را هیچ وقت چه در سفر و در چه در حضر ترک
نمی کرد.[۹]

اخلاق معاشرت

شیوه برخورد مناسب با مردم و داشتن حسن خلق و ادب و احترام و تواضع، از نقاط قوّت و
الهام بخش در زندگی معصومین: است. در اینجا نمونه هایی سازنده و تربیتی از سلوک آن
حضرت با دیگران آورده می شود:

ابراهیم بن عباس می گوید: هرگز ندیدم که حضرت در گفتارش به کسی جفا کند یا حرف کسی
را قطع نماید. در حدّ توان حاجت نیازمند را بر می آورد، خنده بلند و صدادار نمی کرد
بلکه لبخند می زد، کار نیک و صدقه پنهانی بخصوص در شب های تاریک زیاد انجام
می داد.[۱۰]

روزی وارد حمام شد. یکی از مردم که آن حضرت را نمی شناخت، از او خواست که بر او
کیسه بکشد. حضرت رضا علیه السلامنیز پذیرفت و مشغول کیسه کشیدن او شد. مردم آن شخص را متوجه
ساختند که این مرد، علی بن موسی الرضا علیه السلاماست. شروع کرد به عذر خواهی. اما حضرت کار
خود را ادامه می داد و او را دلداری می داد تا ناراحت نباشد.[۱۱]

برکار خادمان خویش نظارت داشت و اگر خلافی می دید، مشفقانه تذکّر می داد. روزی یکی
از غلامان میوه ای را ناقص خورد و به دور انداخت. حضرت فرمود: سبحان الله! اگر شما
از آن بی نیازید، کسانی هستند که به آن محتاجند. آن را به کسی بدهید که نیازمند آن
است.[۱۲]

یک بار هم هنگام غروب، در میان غلامانش که کار می کردند، سیاه پوستی را دید که به
کار مشغول است. پرسید: او کیست؟ گفتند: ما را کمک می کند، ما هم در آخر کار چیزی به
او می دهیم. پرسید: ایا اجرت و مزد او را معین کرده اید؟ گفتند: نه، هرچه بدهیم
راضی می شود. حضرت با عتاب و عصبانیت فرمود: بارها گفته ام وقتی کسی را به کار
می گیرید، قبل مزد و اجرت او را معین کنید و اگر چنین نکنید، سه برابر حقش هم به
او بدهید، خیال می کند که کم داده اید.[۱۳]

اخلاق والای آن حضرت سرشار از بزرگواری و کرامت بود. می فرمود: ما خاندان «عفو» را
از آل یعقوب به ارث برده ایم، «شکر» را از آل داود و «صبر» را از آل ایوب.[۱۴]

یکی از هاشمیان به نام علی بن عبدالله، خیلی دوست داشت خدمت حضرت برسد و به حضورش
سلام عرض کند. اما هیبت و عظمت آن حضرت، سبب می شد اقدام نکند. یک بار حضرت
رضا علیه السلاممختصر کسالتی داشت و مردم به عیادتش می رفتند. به علی بن عبدالله گفتند: اگر
قصد دیدار و تشرّف داری، اکنون فرصت مناسبی است. وی به عیادت آن حضرت رفت. امام
رضا علیه السلام خیلی به او احترام و ملاطفت کرد و خوشحالش نمود. چند وقت پس از آن، علی بن
عبدالله مریض شد، حضرت رضا علیه السلامبه عیادت او رفت و آن قدر نشست تا افرادی که در خانه او
بودند خارج شدند.[۱۵] و این نهایت ادب و لطف و تکریم او را می رساند.

روزی مأمون به آن حضرت گفت: من فضیلت و علم و پارسایی و عبادت تو را می دانم و تو
را به خلافت شایسته تر می شناسم. حضرت فرمود: افتخارم بندگی در آستان خداست، با زهد
و پارسایی امید نجات از شرّ دنیا را دارم و با پرهیز از حرام ها به کامیابی و فوز
اخروی امید وارم و با تواضع در دنیا، امید به رفعت و بزرگی نزد خداوند دارم.[۱۶]

خادم او یاسر نقل می کند: وقتی حضرت رضا علیه السلام تنها بود (و دور از برنامه های حکومتی و
تشریفات) همه همراهان و اطرافیان را از کوچک و بزرگ، دور خود جمع می کرد، با آنان
حرف می زد و با ایشان انس می گرفت و همدم آنان می شد و هنگام غذا نیز همه آنان را
از کوچک و بزرگ، حتی کار پردازخانه و حجامت کننده و… را هم صدا می کرد و با خودش
سر سفره می نشاند و باهم غذا می خوردند.[۱علیه السلام ]

به مهمان خویش بسیار عنایت داشت و خدمت می کرد. یکی از اصحابش به نام محمد بن
عبیدالله قمی می گوید:

در خدمت حضرت بودم، بسیار تشنه ام بود، ولی نمی خواستم که از آن حضرت آب بطلبم.
حضرت خودش آب طلبید و کمی نوشید و به من هم داد و فرمود: ای محمد! بنوش، آب خنک و
گوارایی است.[۱۸]

خواب و استراحت

خواب و استراحت اولیای الهی نیز، زمینه ای برای نشاط جهت عبادت و تلاش بود، نه خواب
غافلانه و تن پرورانه.

آن حضرت شبها کم می خوابید، بسیار بیداری می کشید و چه بسیار شب ها که تا صبح بیدار
بود. شب ها در رختخواب خویش، زیاد تلاوت قرآن می کرد، چون به ایه ای می رسید که در
آن یادی از بهشت و دوزخ بود، از خداوند بهشت می طلبید و از دوزخ به او پناه
می برد.[۱۹]

رجاء بن ضحاک نقل می کند که در ثلث آخر شب از بستر بر می خاست و به تسبیح و حمد
الهی و تکبیر و تهلیل و استغفار می پرداخت.

می فرمود: ما اهل بیت پیامبر، هنگام خواب، ده خصلت و رفتار داریم: با وضو
می خوابیم، دست را

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.