پاورپوینت کامل استناد به قرآن، در سیره امامان(ع) ۶۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل استناد به قرآن، در سیره امامان(ع) ۶۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل استناد به قرآن، در سیره امامان(ع) ۶۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل استناد به قرآن، در سیره امامان(ع) ۶۳ اسلاید در PowerPoint :

>

۱۰۶

پیوندی پایان ناپذیر

بر اساس حدیث ثقلین بین قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام پیوندی
ناگسستنی وجود دارد. قرآن سرچشمه معارف و مکارم بوده و تمامی دانش ها و ارزش
های الهی بر آن استوار گردیده است. این کلام وحی با محتوای بلند و ملکوتی خود
نیاز به تفسیر و توضیح دارد؛ چرا که همه آیات مفاهیم کاملاً آشکاری ندارند و در
پناه الفاظ و معانی ظاهری قرآن، مقاصدی عمیق تر، وسیع تر و ژرفایی معنوی نهفته
است. ائمّه هدی که به فرمان خداوند جانشینان راستین رسول اکرم صلی الله علیه
وآله وسلم هستند، براساس لیاقت های ذاتی و کمالات ملکوتی با فراسوی این عالم
ظاهر، ارتباط معنوی دارند. بنابراین، آن ستارگان درخشان در ورای تفسیر و توضیح
آیات قرآن، راهنما و هادی مردم اند و آیات این کلام مقدّس را آن چنان که منظور
خداوند است، تفسیر می کنند و اسرار و رموز آنها را تشریح می نمایند و بدین گونه
گره از مشکلات می گشایند و گر افرادی غیر از معصوم قرآن را تبیین نمایند از
حقیقت فاصله می گیرد و دچار تحریف، کذب و انحراف می شود.

پس از خاتم رسولان، «امام» قرآن را تشریح می نماید، جزئیات احکامش را بیان می
کند و بدین گونه از موازین الهی صیانت می کند به نحوی که مردم می توانند به آن
وجود مقدّس اعتماد کنند و در مشکلات و اختلافات به امام مراجعه کنند و با جان و
دل بر دستورات و توصیه هایش گردن نهند. از این رو، در روایات معتبر از «امام»
به عنوان ترجمان و بیانگر وحی الهی و قرآن ناطق نام برده شده است. به جهت همین
پیوستگی قرآن و امامان است که رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم در آخرین
روزهای حیات دنیوی خطاب به مسلمانان فرمود:

«من میان شما دو امانت باقی می گذارم، کتاب خدا و عترت خودم، اگر به این دو
درآویزید و چنگ زنید، هرگز گمراه نخواهید شد.»

این روایت در بسیاری از منابع روایی شیعه و سنّی آمده است و دانشمند بزرگ شیعه،
مرحوم حامد حسین (متوفّای ۱۳۰۶ ق.) آن را از حدود دویست نفر از عالمان اهل
تسنّن نقل کرده است. ائمّه دائماً با قرآن مأنوس بودند و طبق مفاهیم آن عمل می
کردند. در نوشتار حاضر نمونه هایی از استناد امامان علیهم السلام به قرآن کریم
از نظر خوانندگان خواهد گذشت.

۱. حضرت علی علیه السلام

یکی از افراد خوارج، خطاب به امام گفت: ما این رویّه را پیش نگرفته ایم مگر
برای رضای حقّ و ذخیره آخرت. حضرت علی علیه السلام این آیه از قرآن را برایشان
خواند: «هَلْ نُنَبِّئُکُم بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَلاً* الَّذِینَ ضَلَّ
سَعْیُهُمْ فِی الْحَیَوهِ الدُّنْیَا وَ هُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ
یُحْسِنُونَ صُنْعًا»(۱)؛ آیا خبر دهم شما را به زیان کارترین مردمان از روی
کردارشان؟ آنان که کوشش هایشان در زندگی دنیایی تباه شد و تصوّر می کردند کاری
نیکو می نمایند.(۲) آری خوارج اگرچه نماز می خواندند، روزه می گرفتند و قرآن
تلاوت می نمودند ولی بر روی امام معصوم علیه السلام و جانشین پیامبر شمشیر
کشیدند و تصور کردند راه درستی را پیش گرفته اند در حالی که احوال و اعمالشان
همه خراب و ضایع گردید.

سوده، دختر عماره، با بانوان قبیله هَمْدان بعد از شهادت امیرمؤمنان علیه
السلام نزد معاویه رفت و پس از مذمّت وی و اعوان و انصارش، مطالبی در مدح و
منقبت علی علیه السلام بر زبان آورد و افزود: یک بار به محضر آن امام همام
رفتم، پرسید: چه حاجت داری؟ عرض کردم: مردی که برای جمع آوری زکات و صدقات به
سوی ما فرستاده شده، ستم می کند. آن حضرت گریست و گفت: خدایا! تو گواهی بر حال
من که ایشان را امر نکرده ام که بربندگان تو ستم کنند و حقّ تو را فراموش
نمایند. آنگاه بر ورقی این آیه را نوشت: بسم الله الرّحمن الرّحیم، «و قَدْ
جَآءَتْکُم بَیِّنَهٌ مِّن رَّبِّکُمْ فَأَوْفُواْ الْکَیْلَ وَالْمِیزَانَ
وَلَا تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْیَآءَهُمْ وَ لَا تُفْسِدُواْ فِی الْأَرْضِ
بَعْدَ إِصْلَحِهَا ذَ لِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ»(۳)؛ از
سوی پروردگارتان نشانه ای روشن آمده است. پیمانه و ترازو را تمام ادا کنید و به
مردم کم مفروشید و از آن پس که زمین به صلاح آمده است، در آن فساد مکنید که اگر
ایمان آورده اید، این برایتان بهتر است.

در ادامه آمده بود: پس چون کتاب (نوشته) ما را بخوانی که این رقعه است، دست از
عمل بردار و آنچه نزد توست از کرداری که کرده ای، نگاهدار تا وقتی کسی بیاید و
آن را از تو بگیرد.

سُوده می افزاید: حضرت آن رقعه را به من داده در حالی که مهر نفرموده بود، آن
را تحویل آن مرد جفا پیشه دادم، او دست از اعمال خود برداشت و معزول گردید.(۴)

علی علیه السلام در جنگ صفّین در حالی که با قوای معاویه به قتال پرداخته بود،
از آنجا که نبرد مذکور در ماه حرام صورت گرفته بود، ولی شروع کننده اش معاویه
می باشد، حضرت در حال جنگ با دشمنان، این آیه را تلاوت می فرمود: «الشَّهْرُ
الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَی
عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَی عَلَیْکُمْ
وَاتَّقُواْ اللهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ»(۵)؛ این ماه
حرام در مقابل آن ماه حرام و شکستن ماههای حرام را قصاص است، پس هرکس بر شما
تعدّی کند، به همان اندازه بر او تعدّی کنید و از خدا بترسید و بدانید که او با
پرهیزگاران است.(۶)

۲. امام حسن مجتبی علیه السلام

وقتی به آن حضرت عرض کردند: درباره شما، فتنه ای بزرگ روی بنمود. فرمود: نه،
این گونه نمی باشد! در شأن من عزّت است، چنانچه خداوند می فرماید: «وَ لِلَّهِ
الْعِزَّهُ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤمِنِین»(۷)؛ عزّت از آن خدا، پیامبرش و
مؤمنان است.(۸)

امام حسن علیه السلام به حبیب بن مسلمه که مشغول عبادت بود، ولی از معاویه
پیروی می نمود، فرمود: تو از معاویه متابعت نمودی تا دنیای اندک و بی اعتبار را
به دست آوری. اگر تو در مسایل دنیایی قیام کنی و در امر دین تقاعد نموده ای و
اگر بدی کنی و نیک گویی، آن چنان است که حق تعالی فرموده است: «خَلَطُوا
عَمَلاً صَالِحاً وَ آخَرَ سَیِّئاً»(۹)؛ کاری شایسته و ناشایست به هم آمیختند.
ولی بد کرده ای و بد گفته ای، پس تو آنی که خداوند می فرماید: «کَلاَّ بَلْ
رانَ عَلی قِلُوبِهِمْ ماکانُوا یَکْسِبُون»(۱۰)؛ حقّا که کارهایی که کرده
بودند، بر دل های آنان مسلّط شده است.(۱۱)

چون امام با معاویه صلح نمود، در حضور مردم خطبه خواند و تأکید فرمود: صلاح در
آن دیدم که با وی (فرزند سفیان) مصالحه نمایم تا جنگ و فتنه میان ما و او فرو
نشیند و خون ها ریخته نشود، که حفظ دماء بهتر از خون ریختن است. و من این نکردم
مگر برای صلاح و بقای شما: «وَ إِنْ أَدْرِی لَعَلَّهُ فِتْنَهٌ لَّکُمْ وَ
مَتَعٌ إِلَی حِینٍ»(۱۲)؛ و نمی دانم شاید این، آزمایشی برای شما و بهره مندی
تا هنگام فرا رسیدن مرگ باشد.(۱۳)

۳. امام حسین علیه السلام

میان راه مکّه و کوفه، عبدالله بن مطیع که از عراق بر می گشت، وقتی با امام
حسین علیه السلام ملاقات نمود و متوجّه شد که امام به سوی کوفه می رود، خطاب به
آن حضرت عرض نمود: به کوفه مرو که اگر آنجا بروی کشته می شوی. امام در پاسخ وی
این آیه را تلاوت نمود: «قُل لَّن یُصِیبَنَآ إِلَّا مَا کَتَبَ اللهُ لَنَا
هُوَ مَوْلَلنَا وَعَلَی اللهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ»(۱۴)؛ بگو
مصیبتی جز آنچه خدا برای ما مقدّر کرده است، به ما نمی رسد. او مولای ماست و
اهل ایمان بر خداوند توکّل می نمایند.(۱۵)

در منزل عذیب هِجانات (نزدیک قادسیه) خبر شهادت قیس بن مُسَهّر صیداوی را به
امام دادند. چشمان امام به اشک نشست و این آیه را تلاوت فرمود: «فَمِنْهُم مَّن
قَضَی نَحْبَهُ و وَ مِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُواْ
تَبْدِیلاً»(۱۶)؛ برخی بر سر پیمان خویش جان باختند و بعضی چشم به راهند و هیچ
گاه پیمان خود را دگرگون نساخته اند.(۱۷)

در راه کربلا، امام از عبیدالله بن حرّ جُعْفی خواست تا به لشکر و اصحاب او
بپیوندد، او قبول نکرد و گفت: اسب خوبی دارم، تقدیم می کنم. امام از وی روی
برگردانید و این آیه را تلاوت نمود: «وَ مَا کُنت متخذ المضلّین عضداً»(۱۸)؛ من
هرگز گمراهان را حامی خود نمی گیرم.(۱۹)

ظهر عاشورا هنگامی که قیس بن اشعث، تسلیم فرمان بنی امیه شد، آن حضرت فرمود: به
خدا سوگند! همچون افراد زبون تسلیم نمی شوم و مانند بردگان فرمان پذیر نخواهم
بود. آنگاه این دو آیه را تلاوت فرمود:

«وَ إِنِّی عُذْتُ بِرَبِّی وَ رَبِّکُمْ أَن تَرْجُمُونِ»(۲۰)؛ و اگر بخواهید
بر من سنگ زنید، به پروردگار خود و شما پناه می برم.

«إِنِّی عُذْتُ بِرَبِّی وَ رَبِّکُم مِّن کُلِ ّ مُتَکَبِّرٍ لَّا یُؤْمِنُ
بِیَوْمِ الْحِسَابِ»(۲۱)؛ من به پروردگار خود و شما، از هر متکبّری که به روز
حساب ایمان ندارد، پناه می آورم.(۲۲)

۴. امام زین العابدین علیه السلام

امام سجّادعلیه السلام و سایر اسیران را در شام، در آستانه درب مسجد، نگه
داشتند؛ در آن هنگام فردی سالخورده نزدیک آنان آمد و گفت: سپاس خداوندی که شما
را کشت و مردم را از شوکت شما آسوده ساخت و یزید را بر شما مسلّط کرد. امام
خطاب به وی فرمود: ای پیر! آیا قرآن خوانده ای؟ گفت: آری. امام فرمود: آیا این
آیه را خوانده ای که می فرماید: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیهِ أَجْراً اِلاَّ
الموَدَّهَ فِی القُربی »(۲۳)؛ گفت: خوانده ام. امام فرمود: ما «قُربی» هستیم.
و افزود آیا آیه «وَ آتِ ذوی القُربی حَقَّه» را در سوره بنی اسرائیل خوانده
ای؟ او گفت: آری. امام فرمود: ما «ذوی القربی» می باشیم. سپس فرمود: آیا این
آیه را خوانده ای «وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.