پاورپوینت کامل امام زاده حمزه و فرزندانش تا امام خمینی ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل امام زاده حمزه و فرزندانش تا امام خمینی ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل امام زاده حمزه و فرزندانش تا امام خمینی ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل امام زاده حمزه و فرزندانش تا امام خمینی ۱۱۳ اسلاید در PowerPoint :
>
بنا به نوشته شیخ مفید، هیجده تن از پسران امام کاظم(ع) به شرح ذیل هستند: امام علی بن موسی الرضا(ع)، عباس، قاسم، اسماعیل، جعفر، هارون، حسن، احمد، محمد، حمزه، عبدالله، اسحاق، عبیدالله، زید، حسین، فضل و سلیمان.
دختران آن حضرت عبارتاند از: فاطمه کبرا، فاطمه صغرا، رقیه، حکیمه، امّ ابیها، رقیه صغرا، کلثوم، ام جعفر، لبابه، زینب، خدیجه، علّیه، آمنه، حسنه، بُریهه، عایشه، ام سلمه، میمونه و ام کلثوم.[۱]
نسل امام کاظم(ع) از سیزده اولادش ادامه یافت که از میان آنان، چهار نفرشان فرزندان زیادتری داشته اند: امام علی بن موسی الرضا(ع)، ابراهیم، مرتضی، محمد، عابد و جعفر. چهار نفر دیگر اولادهای نه چندان فراوانی به یادگار نهاده اند: حمزه، عبیدالله، عبدالله و زید. پنج نفر دیگرشان نسبتاً کم اولاد بوده اند.[۲]
فرزندان هفتمین فروغ امامت، غالباً از حیث پرهیزگاری و فضایل انسانی، از برگزیدگان زمانه خویش به شمار می آمدند و هر یک در یکی از جنبه های علمی، سیاسی و اجتماعی سر آمد عصر خود، و تندیس بارزی از ایمان به خدا، ایثار در راه حق و اهتمام برای خدمت به مردم و ستیز با ستم بودند.
امام زاده حمزه
در میان فرزندان امام موسی بن جعفر(ع)، جز حضرت امام رضا(ع) که مقام والای عصمت و امامت بعد از پدر بزرگوارش مختص اوست و در رأس اولاد آن حضرت است، امام زاده حمزه دارای جایگاه خاصی است و تمام مورخان و علمای نسب شناسی که درباره امام کاظم(ع) و فرزندانش پژوهش کرده اند، با وجود اختلاف زیاد در تعداد و اسامی فرزندان آن فروغ امامت در منابع تاریخی و رجالی، اما همه آنان پسری به نام «حمزه» را برای امام کاظم(ع) ثبت کرده اند.[۳]
از تاریخ ولادت، رحلت و یا شهادت او آگاهی های دقیق و مستندی به دست نیامده است؛ اما پاره ای منابع نوشته اند که مادرش امّ احمد نام دارد که با این وصّف، امام زاده حمزه، برادر ابوینی احمد بن موسی، معروف به «شاه چراغ» و محمد عابد است.
مورخان افزوده اند: امّ احمد از زنان مورد احترام و پارسای عصر خود بود و امام کاظم(ع) عنایتی ویژه به وی داشت و او مورد اعتماد و اطمینان حضرت بود؛ تا جایی که او را یکی از اوصیای خود، شمرده است.
زمانی که موسی بن جعفر(ع) عازم بغداد و دربار عباسی بود، ودایع امامت را به امّ احمد سپرد و خطاب به وی فرمود:
«برای هیچ کس این راز را بازگو مکن! هر گاه کسی به تو مراجعه و آن را مطالبه کرد، آن را به او بده و بدان که در آن موقع، من به شهادت رسیده ام و کسی که این امانت را از تو طلب کند، وصی و جانشین من و امام واجب الاطاعه است».
هنگامی که هارون الرشید، (خلیفه عباسی)، آن حضرت را در زندان بغداد به شهادت رسانید، امام رضا(ع) نزد این بانو آمد و فرمود: امانتی را که پدرم به شما سپرده است، بیاورید. آن زن پرسید: آیا پدرت به شهادت رسیده است. امام فرمود: بلی، هم اکنون از مراسم دفن او می آیم. منم جانشین او و امام جن و انس.
امّ احمد با شنیدن این خبر اسف انگیز، بنای گریستن نهاد و با صدای بلند شیون کرد و بعد از اینکه تسکین یافت، امانت های امام کاظم(ع) را به حضرت امام علی بن موسی الرضا(ع) داد و با آن امام همام بیعت کرد.[۴]
برگی از فضائل
در تاریخ، امام زاده حمزه این گونه معرفی شده: دانشور فاضلی که از دیانت، صیانت می کرد، جلیل القدر و رفیع المنزله بود، رتبه ای عالی داشت، اقتدار و عزتش زبانزد خاص و عام گردید و نزد قشرهای گوناگون مردم محبوبیت فوق العاده و ویژه ای به دست آورد.[۵]
علامه مجلسی در تحفه الزائر نوشته است: «قبر شریفش نزدیک مرقد حضرت عبدالعظیم است و ظاهراً همان امام زاده ای است که آن سید زیارت می کرده است و باید آن را زیارت کرد. از صاحب مجدّی نقل شده که حمزه بن موسی مکنّا به ابوالقاسم است».
محدث قمی در وصفش می گوید: «همانا حمزه فرزند موسی(ع) سیدی جلیل الشأن بود و در نزدیکی شاه عبدالعظیم قبری است با بقعه ای عالی، منسوب به او و مزار عامه مردم است».
به گفته وی «در روایت نجاشی است که وقتی حضرت عبدالعظیم حسنی در ری به حالت اختفا و دور از چشم عباسیان و کارگزاران آنان زندگی می کرد، روزها را روزه می داشت و شب ها به نماز می ایستاد و پنهان بیرون می آمد و قبری را زیارت می کرد و می گفت مرقد فرزندی از اولاد موسی بن جعفر(ع) است».[۶]
دلایل مهاجرت
در علل هجرت وی به ایران در اوایل قرن سوم هجری، مورخان خاطرنشان ساخته اند که وقتی حضرت امام رضا(ع) در سال ۲۰۱ق. به عنوان ولایت عهدی مأمون، ناگزیر از مدینه النبی عازم خراسان شد، طی نامه ای که خطاب به امام زادگان و سادات نوشت، از آنان خواست به ایران مهاجرت کنند. از این روی، آنان از حجاز و سایر نقاط عربستان عازم این سرزمین شدند که معروف ترین این مهاجران، احمد بن موسی (شاه چراغ) و حضرت فاطمه معصومه(س) است.[۷]
حضرت حمزه که برادر ابوینی احمد بن موسی بود، به احتمال قریب به یقین، همراه وی به دیدار امام علی بن موسی الرضا(ع) شتافت و اینکه برخی گمان کرده اند وی در سفر خراسان، امام رضا(ع) را همراهی می کرده است، درست نیست. به نظر می رسد وقتی مأمون از ناحیه امام هشتم احساس خطر کرد و حضرت را به شهادت رسانید، همین که ورود کاروان شاه چراغ به اطلاعش رسید، دستور قتل امام زادگان و سادات مهاجر را به کارگزاران خود در فارس صادر کرد.
احمد بن موسی و برادرانش حمزه و علاء الدین حسین و دیگر همراهان که قصد عزیمت به خراسان را داشتند، با سپاه قُتْلُغ خان، (حاکم شیراز) مواجه شدند و چون آن عزیزان برای این نبرد آمادگی لازم را نداشتند، برخی مجروح و زخمی گشتند و از معرکه متواری شدند. در این میان، احمد بن موسی به دلیل شدت جراحات به شهادت رسید.
حمزه بن موسی که در این جنگ ناجوانمردانه به شدت زخم دیده بود، خود را به شهر ری رسانید، ولی در آنجا به حالت مجروح درگذشت و در باغستانی دفن شد. حضرت عبدالعظیم وقتی قبرش را زیارت می کرد، می گفت:
«هذا قبر خیر رجل من ولد موسی بن جعفر(ع)». عبدالعظیم با وجود جلالت و قدری که داشت، هماره به زیارت این مرقد می رفته و شخص مدفون در آنجا را به اصحاب و شاگردان مورد اطمینان خویش معرفی می کرد.[۸]
سند قدیمی تر، رساله ای منسوب به صاحب بن عبّاد، دانشمند قرن چهارم هجری است که آن را در احوال حضرت عبدالعظیم نگاشته است و این نکته را تأکید و تصریح کرده است.[۹]
قرائنی بر بارگاه حمزه در ری
محمد حسین حسینی جلالی در کتاب «مزارات أهل البیت و تاریخها» می نویسد: یکی از دلایل سکونت سید عبدالعظیم در شهر ری، حمزه بن موسی بوده است. این واقعیت در زیارت آن امام زاده چنین آمده است:
«ای زیارت کننده بهترین مرد از فرزندان موسی بن جعفر(ع)!».
طبق برخی روایت ها، گروهی از هواداران مأمون علیه او شورش کردند و حمزه را به قتل رسانیدند؛ تا آن که آشنایان و دوستانش وی را در باغی در ری دفن کردند.[۱۰]
حرزالدین گفته است: مقبره حمزه در ری شناخته شده و معروف است و به سمت جنوبی رواق آرامگاه سید عبدالعظیم حسنی پیوسته است. گنبدی بلند و استوار، ضریح و پنجره ای گران بها دارد. بر کسی پوشیده نیست که به حمزه بن موسی بن جعفر آرامگاه هایی در شهرهای گوناگون نسبت داده شده است که از جمله مشهورترین آنها در ری است. او از عالمان، بزرگان و فقیهان و فردی با تقوا بود. امامت برادرش علی بن موسی الرضا(ع) را پذیرفت، در خدمتش در مدینه به سر می برد، فرمان حضرت را عملی می ساخت، از اصحاب امام هشتم به شمار می رفت و در سفر و حضر به حضرت خدمت می کرد.[۱۱]
خوانساری در روضات الجنات[۱۲] و رضا قلی خان هدایت در روضه الصفای ناصری[۱۳] مزار حمزه را در ری ذکر کرده اند.
سید عبدالرزاق کمونه حسینی یادآور شده است: در ری آرامگاه حمزه بن موسی واقع است؛ چنان که سید مهدی قزوینی در فلک النجاه به این نکته اشاره دارد.
به گفته این محقق و عالم نسّابه، حمزه، مردی فاضل و پارسا بود و از برادرش حضرت امام رضا(ع) صادقانه پیروی می کرد و پیوسته در پی کسب رضایت وی بود.[۱۴]
شاهدی دیگر
یکی از علمای برجسته به نام سید مهدی قزوینی برای فرزندش میرزا صالح که از دانشمندان است، از پدر بزرگوارش نقل کرده است که: در جزیره، بین دجله و فرات و در جنوب حلّه عراق، برای ارشاد قبایل بنی زبید و نشر تشیع، رفته بودم. در جزیره مزاری است معروف به قبر حمزه بن موسی الکاظم(ع). مردم آن را زیارت می کنند و برایش کراماتی هم نقل کنند. من از آنجا عبور می کردم، ولی چون برایم ثابت نشده بود، به زیارت آن مرقد نمی رفتم؛ زیرا نزد من به اثبات رسیده بود که آن امام زاده، در ری مدفون است. پس یک مرتبه برحسب عادت بیرون رفتم و نزد اهالی آن آبادی میهمان بودم. آنان از من خواستند آنجا را زیارت کنم. پاسخ دادم: مزاری را که نمی شناسم، زیارت نمی کنم. به دلیل اعراض من، رغبت مردم هم به آن مکان کاهش یافت. آن گاه از نزد ایشان حرکت کردم و شب را در قریه مزیّدیه ماندم و در خانه برخی سادات اقامت گزیدم. چون سحر شد، به نافله برخاستم و پس از خواندن نوافل، به انتظار طلوع فجر نشستم که ناگاه سیدی که او را به صلاح و تقوا می شناختم و از اهالی آن نواحی بود، بر من وارد شد، سلام کرد و نزدم نشست و گفت: یا مولانا! دیروز میهمان اهل قریه حمزه شدی و او را زیارت نکردی؟ گفتم: آری. فرمود: چرا؟ گفتم: چون او را نمی شناسم و اعتقاد دارم حمزه فرزند امام کاظم(ع) در ری است. فرمود: بسا چیزهاست که شهرت یافته، ولی اصالتی ندارد. این قبر حمزه نیست، بلکه مرقد ابو علی حمزه بن قاسم علوی عباسی از فرزندان حضرت ابوالفضل عباس(ع) است. او یکی از علمای اجازه و اهل حدیث بود و شرح حال نگاران وی را به علم و پارسایی ستوده اند.
از ذهن من گذشت که این شخص از سادات علوی است و احتمالاً این اطلاعات را از برخی علما فرا گرفته است. چون صبح شد و نماز صبح را اقامه کردم و تعقیبات نماز را تا طلوع آفتاب ادامه دادم، با مطالعه کتاب های رجالی متوجه شدم بیان آن سیّد درست است و این بزرگوار همان ابوعلی حمزه بن قاسم علوی است نه حمزه فرزند موسی الکاظم(ع). وقتی که اهل قریه به دیدنم آمدند، ناگهان دیدم فردی شبیه آن سید در میانشان بود. از او تشکر کردم که هنگام سحر نزد من آمد و مرا از این حقیقت آگاه کرد. پرسیدم: این اطلاعات را از چه کسی آموختی و مأخذ و مصدرش کجاست؟ او پاسخ داد: سوگند به خداوند که در این ساعت من نزد شما نیامده ام و امروز به محضرتان رسیدم و شب گذشته در بیرون روستا بودم.
من شکی ندارم آن شخصی که هنگام سحر تشریف آورد، حضرت صاحب الامر(عج) بوده است که از فرمایش ایشان ثابت می شود امام زاده حمزه در ری مدفون است.[۱۵]
صفای زیارت
به دلیل جلالت قدر و منزلت این بزرگوار، از همان ایامی که پیکرش در سرزمین ری دفن شد، محبان خاندان عصمت و طهارت، به زیارتش شتافته، حاجات مشروع خود را به محضر مبارکش برده و حاجت روا شده اند. کرامات این سید عظیم الشأن نُقل مجالس و نقل محافل دینی و فرهنگی بوده است.
حاج شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان نوشته است: همان زیارتی را که برای حضرت عبدالعظیم خوانده می شود، برای آن امام زاده هم می توان خواند، ولی با آوردن عبارت «السلام علیک یا اباالقاسم» به جای نام حضرت عبدالعظیم، اسم حضرت امام زاده حمزه آورده می شود.
ملا باقر کجوری مازندرانی، زیارتی را برای حمزه بن موسی بیان کرده که طی آن به مقامات معنوی و علمی وی اشاره شده است. در فرازی از این زیارت چنین می خوانیم: «السلام علیک أیّها الولی الکریم. السلام علیک أیّها العبد الصالح الناصح العالم؛ السلام علیک یا أبا القاسم یا حمزه بن موسی الکاظم…».[۱۶]
اولین بار سلاطین صفویه که خود را از اولاد این امام زاده به شمار آورده اند، به مرقد او توجه کردند و بارگاهی برایش ساختند. البته ساخت گنبد جدید، آیینه کاری حرم مطهر و ایوان، کاشی کاری ها و برخی تزئینات دیگر، از بناهای عصر قاجاریه است. در رواق شریف وی، عده ای از دانشوران، در اعصار گوناگون به خاک سپرده شده اند.[۱۷]
علی فرزند حمزه
صاحب مجدّی می گوید: قبر حمزه بن موسی در اصطخر شیراز است. در تاریخ عالم آرای عباسی هم نقل شده: سلسله صفویه به حمزه مذکور منتهی می شوند و محل دفنش در توابع شیراز است. از این روی، فرمانروایان صفوی، در مکان مزبور قبّه ای عالی برایش بنا کرده و موقوفات زیادی بدان اختصاص داده اند. صاحب بدایع الانوار هم به دفن این امام زاده در شیراز تصریح کرده، ولی برای ادعای خود دلیلی نیاورده است.
عباس فیض هم تأیید می کند که با وجود قرائنی، محل دفن حضرت حمزه فرزند امام کاظم(ع) در اطراف شیراز است. به گفته وی، صفویان بر تربتش در شیراز بارگاهی بنا کرده اند و اسکندر بیک منشی، از مورخان عصر این سلسله، به این نکته تصریح دارد. مؤلف سراج الانساب هم قول قوی تر را، مدفون بودن وی در شیراز می داند.
در پاسخ به این ادعا باید گفت: معمولاً صفویّه هر کجا که احتمال داده اند مقبره ای منتسب به حمزه بن موسی وجود دارد، به تعمیر و ساخت گنبد و افزودن بناهایی بر آن اقدام کرده اند. قول موّرخ این دوره هم قابل اعتماد نیست و او نمی خواسته درباره نظر شاهان صفوی اعتراض و انتقادی مطرح کند، اما برخی علمای نسابه بر این باورند شخصی که در شیراز آرمیده، علی فرزند حمزه بن موسی است.[۱۸]
به علاوه، فیض با استناد به کتاب مجدّی، مدفون نبودن حمزه در شیراز را اثبات می کند و از کتاب انساب وی نقل می کند که حمزه در کوفه می زیست، سه پسر و هشت دختر داشت. اسامی پسرانش عبارت اند از: علی که در اصطخر شیراز مدفون است، حمزه که در خراسان وفات یافت که برخی بازماندگان وی به بلخ مهاجرت کردند و قاسم که فرزندی به نام قاسم اعرابی دارد.[۱۹]
جمال الدین احمد بن عنبه می نویسد: نسل حمزه فرزند موسای کاظم(ع)، دو پسرند: حمزه و قاسم، و او را پسری دیگر است به نام علی که در باب اصطخر شیراز دفن است، اما نسل ندارد و بازماندگان و اعقاب حمزه، از قاسم است که خلف معروف آنان احمد بن محمد بن قاسم است. موسی، اسماعیل و محمد از او هستند و نقبای طوس و سادات آن نواحی به وی نسبت می برند که آنان را «کوکبیّه» می خوانند.[۲۰]
بنابراین اجمالاً مشخص می شود که شخص مدفون در شیراز، علی فرزند حمزه است، نه خود او.
شاه زاده حمزه قم
در خیابان آذر (طالقانی) شهر مقدس قم، روبه روی میدان کهنه و داخل کوچه، مرقد مطهر امام زاده حمزه قرار دارد. بنا به تصریح علمای انساب، وی در جوار مرقد پدر بزرگوارش حسین و جدّ ارجمندش احمد بن اسحاق دفن شد که به دلیل شهرت و فضیلتی که داشت، مجموعه مراقد مزبور، به نام وی معروف گردید.
گر چه نظریات گوناگونی درباره وی وجود دارد، امّا سلسله نسبش این گونه است:
حمزه فرزند ابوعبدالله حسین فرزند احمد فرزند اسحاق فرزند ابراهیم فرزند موسی فرزند ابراهیم فرزند مرتضی فرزند امام کاظم(ع).[۲۱]
با وجود این، عده ای از مورّخان و شرح حال نویسان، به اشتباه او را فرزند امام کاظم(ع) یعنی حمزه بن موسی دانسته اند.
محدث قمی می نگارد: در بلده طیبه قم، قبری است معروف به شاه زاده حمزه که به جلالت و بزرگواری معروف است. اهل قم به او اعتقاد کاملی دارند و در احترام و اکرام او می کوشند. آن قبر دارای صحن، قبّه و بارگاهی است. از کلام مؤلف تاریخ قم استفاده می شود که این بزرگوار همان حمزه بن موسی بن جعفر است؛ چنان که در خلال تاریخ سادات رضائیه که در قم بودند و در آنجا دفن شدند، آمده است: یحیی صوفی در قم اقامت گزید و در میدان زکریا فرزند آدم حوالی مشهد حمزه بن موسی ساکن بود.[۲۲]
عباس فیض، این نظر را نمی پذیرد و با استفاده از مطالبی که در کتاب تاریخ قم به قلم حسن بن محمد بن حسن شیبانی، از علمای قرن چهارم هجری آمده، شخص مدفون در آرامگاه شاه زاده حمزه را، حمزه بن احمد بن اسحاق بن ابراهیم بن موسی بن ابراهیم دانسته است و تعبیر حمزه بن موسی را که در این اثر آمده، نوعی مسامحه تلقی کرده و نوشته است:
بیان مؤلف تاریخ قم درباره مدفن حمزه بن موسی در قم، صراحتی ندارد و اگر او به قم آمده و در این شهر وفات یافته، با وجود تمام جلالت قدر و منزلتی که داشته و فرزند بلافصل امام هفتم نیز بوده، چگونه امکان دارد در تاریخ قم از ورود و رحلتش به این شهر اثری نباشد، با آنکه مؤلف این اثر تا سال ۳۷۸ هجری که مشغول تألیف کتابش بوده، از تمام سادات، حتی آنها که چندین واسطه تا امام دارند، از ممد و حسین و یا کسانی که درباره آنان مدح شده، از مدفونان در قم و یا غیر آنها، به طور کلی و بدون استثنا نام برده و حالات هر کدام را به تفکیک ذکر کرده است.
در باب سوم از اثر مزبور، در حالات ابراهیم فرزند امام کاظم(ع) و احفادش و نیز اسحاق و فرزندانش آمده است: حمزه فرزند حسین در این شهر (قم) دارای موقعیت بزرگی بوده و در همین دیار وفات یافته است.
فیض ضمن ذکر این فراز از تاریخ قم، خاطر نشان می سازد: مراد مؤلف کتاب یاد شده از حمزه بن موسی، همین حمزه فرزند حسین است که از نوادگان امام کاظم(ع) است و این معنا بر حسب بیانات عرفی علمای انساب و رجال و مطابق با مکالمه های متداول عموم مردم است که برای معرفی اشخاص نامشان را با ذکر اسم جدّ اعلایشان که مبیّن جلالتش بوده، قرین ساخته و به طور توأم ذکر و نام پدر و جدش را اسقاط کرده اند.[۲۳]
محمد حسین ناصر الشریعه، ذیل معرفی امام زاده شاه حمزه مدفون در ق
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 