پاورپوینت کامل جایگاه مشورت ۷۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل جایگاه مشورت ۷۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جایگاه مشورت ۷۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل جایگاه مشورت ۷۷ اسلاید در PowerPoint :
>
یکی از اسرار ناشناخته و حیرت انگیز عالم هستی، نعمت عقل و خرد است که خداوند متعال آن را به اشرف مخلوقات؛ یعنی انسان کرامت کرده است و این انسان است که در پناه همین موهبت الهی، خود را به کامل ترین درجات کمال می رسانند. و به وسیله عقل و خرد است که راه صحیح از غیر صحیح و رشد از بیراهه می شود؛ لذا رسیدن به ثواب و عقاب نیز از همین راه است.
با این حال، گاهی همین عقل در کار خود می ماند و در تشخیص راه صحیح و انتخاب شایسته، سخت دچار خطا و اشتباه می شود. اینجاست که طراح این نظام بی مانند، انسان ها را به بهره گیری از عقل های دیگران فراخوانده تا به درک بهتر و انتخاب شایسته تر برسند و دچار آسیب کمتر شوند و از مواهب خداوندی بیشتر استفاده کنند و این کار را «مشورت» نامیده است. از این روست که از پیامبر(ص) و مؤمنان خواسته به این اصل مهم و سرنوشت ساز کاملاً توجه کنند و آن را به کار بندند.
آیات شور و مشورت و ده ها حدیث، از ما خواسته اند تا در زندگی فردی و اجتماعی اساس کار خود را بر مشورت با افراد عالم، عاقل، متدین، خیرخواه، باتجربه و… تنظیم کنیم. باید این را نیز بدانیم که هر چه کار و تصمیم مهم تر باشد، جایگاه «مشورت» نمایان تر است.
از این رو، مدیران و مسئولان نظام که افتخار اداره کشور جمهوری اسلامی را دارند، بیش از هر کس دیگری به مشورت و مشاوره نیاز دارند. بر آنان لازم است که پیش از اجرای تصمیم های بزرگ، با اندیشه بیشتر نخست تمام عیوب کار را بررسی و آن گاه اقدام کنند و در این زمینه، هرگز به فکر و تصمیم خود تکیه نکنند؛ چرا که «استبداد به رأی» جز نابودی خود و دیگران چیزی به دنبال نخواهد داشت.
در این نوشتار موضوع مشورت از ابعاد گوناگون بررسی شده، با امید به این که مطالعه این اثر ناچیز، راهی را پیش روی دل سوزان قرار دهد. ان شاء الله
۱. مشورت در نگاه قرآن کریم
قرآن کریم نه تنها در دو سوره به این امر مهم و حیاتی اشاره فرموده، بلکه سوره چهل و دوم نیز به همین نام اختصاص یافته است.
در خطاب خداوند به پیامبر گرامی اش، چنین می فرماید:
(وَ لَوْ کُنْتَ فَظّا غَلیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِی اْلأَمْر)[۱]؛
«و اگر خشن و سنگ دل بودی، از اطراف تو پراکنده می شدند. پس آنها را ببخش و برای آنها آمرزش بطلب و در کارها با آنها مشورت کن».
خداوند عزوجل در این آیه، از پیامبر می خواهد که در کارها با آنان مشورت کند؛ اگر چه در واقع خداوند با این بیان خواسته است از پیامبرش تقدیر و تشکر کند و بر این کار خوب و پسندیده اش صحه بگذارد. علامه طباطبایی می فرماید: خداوند در این آیه، این سیره حسنه و پسندیده پیامبر را امضا کرده است؛ چرا که آن حضرت پیش از نزول آیه، با یاران خود مشورت می کرد و در کار جنگ احد نیز با آنان مشورت کرده بود؛[۲]در حالی که این آیه از جمله آیاتی است که در خصوص جنگ احد بر پیامبر(ص) نازل شده است.[۳]
خداوند متعال در سوره شورا نیز در ستایش مؤمنان، به برخی از کارهای خوب آنها اشاره فرموده، چنین گوید:
) وَ الّذینَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصّلاهَ وَ أَمْرُهُمْ شُوری بَیْنَهُمْ وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ)[۴]؛
«کسانی که دعوت پروردگارشان را اجابت کرده، نماز را بر پا می دارند، و کارهایشان با مشورت در میان آنها انجام می گیرد، و از آنچه به آنها روزی داده ایم، انفاق می کنند».
علامه طباطبایی در ذیل آیه مبارکه می فرماید: این آیه اشاره دارد که آنان اهل رشد و رسیدن به واقعیت هستند.[۵]
پس معنی آیه چنین است: عزم و اراده و تصمیم مؤمنان برای انجام کاری، در پی شورایی است که در بین خود دارند.
با کنار هم نهادن این دو آیه، به روشنی دو نکته را می توان دریافت: اول اینکه پیامبر(ص) به شور و شورا و مشورت، اهمیت می داده و خداوند کار او را ستوده و از آن راضی بوده است. ثانیاً، مؤمنان اهل رشد نیز بر اساس شور و مشورت با یکدیگر به کاری اقدام می کنند. بنابراین اگر ما نیز به دنبال رشد و تکامل و پیشرفت در زندگی باشیم، باید همانند پیامبر(ص) و مؤمنان عمل کنیم.
چرایی مشورت پیامبر(ص)
ممکن است به ذهن برخی این سؤال بیاید و بپرسند که: مگر در پیامبر خدا (ص) ـ العیاذ بالله ـ نقصی بوده است که با مشورت با دیگران، کامل می گشت و چگونه پروردگار به او دستور مشورت داده؛ در حالی که وی کامل ترین فرد عالم خلقت، بهترین انسان از نظر فکر و اندیشه، عاقل ترین انسان عالم وجود، تدبیر و تصمیم او محکم و رابطه او با خدا پیوسته برقرار بود و فرشتگان برای آوردن وحی بر آن حضرت نازل می شدند؟!
پاسخ می دهیم: بدون تردید این دستور برای خرسندی دل و تألیف قلوب مسلمانان و بالا بردن مقام یاران آن حضرت بود و اینکه امتش در این کار به وی اقتدا و از او پیروی بنمایند. و بدین جهت مشورت را در کارهای خود عیب و نقص ندانند، همچنین آنان را بدین کار امتحان و آزمایش نموده تا خالص از ناخالص جدا گردد.
۲. مشورت در سیره پیامبر(ص)
گفتیم که خداوند دستور مشاوره به پیامبر (ص) داده بود و او بر اساس همین فرمان، با مسلمانان به مشورت می پرداخت که نمونه های آن در کتاب های سیره و تاریخ فراوان نقل شده است.
نمونه اول: جنگ بدر
واقدی در تاریخ خود درباره مشورت پیامبر(ص) در جنگ بدر می نویسد: گویند پیامبر(ص) همچنان به راه ادامه می داد. چون به نزدیکی بدر رسید، از آمدن قریش آگاهی یافت و سپاه را از آمدن قریش آگاه کرد و با مردم مشورت کرد و نظر ایشان را پرسید؛ از جمله مقداد برخاست و گفت: ای رسول خدا! برای انجام فرمان الهی برو! ما همراه تو هستیم. به خدا قسم، ما به تو سخن بنی اسرائیل به پیامبر شان را نمی گوییم که گفتند: )فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبّکَ فَقاتِلا إِنّا هاهُنا قاعِدُونَ)[۶]؛ «تو و خدایت بروید و خودتان جنگ کنید و ما اینجا درنگ کنندگانیم». بلکه می گوییم: تو و خدایت بروید و جنگ کنید و ما نیز همراه شما جنگ می کنیم….
پیامبر(ص)، برای مقداد آرزوی خیر کرد. آن گاه باز هم فرمود: ای مردم! آرای خود را بگویید. و مقصود آن حضرت، انصار بودند.. .. سعد بن معاذ برخاست و گفت: من از سوی انصار جواب می دهم. ای رسول خدا! گویا منظور تو ما هستیم؟ حضرت فرمود: آری. گفت: ممکن است شما برای انجام دادن کاری، با وحی الهی از کار دیگری منصرف شوی و به هر حال، ما به تو ایمان آورده و تو را تصدیق کرده ایم و گواهی می دهیم که هر چه آورده ای و بیاوری، حق است و پیمان های خود را به تو تقدیم داشته ایم که بشنویم و فرمان برداری کنیم. ای رسول خدا! حرکت کن و سوگند به خداوندی که تو را به حق فرستاده است، اگر پهنای این دریا را طی کنی و در آن فرو روی، همه ما با تو خواهیم بود و آن را خواهیم پیمود، حتی اگر فقط یک نفر از ما باقی بماند![۷]
چون سعد از رایزنی فراغت یافت، پیامبر(ص) فرمود: در پناه برکت الهی حرکت کنید که خداوند یکی از دو طایفه (کاروان یا قریش) را به من وعده فرموده است. سوگند به خدا، گویی من هم اکنون به کشتارگاه های ایشان می نگرم.[۸]
نمونه دوم: جنگ احد
واقدی در کتاب خود، درباره خواب پیامبر و مشورت آن حضرت با یاران خود درباره اینکه در مدینه با دشمنان بجنگند یا بیرون از آن، می نویسد: از محمود بن لبید برایم روایت کرده اند که می گفت: پیامبر(ص) بر منبر ظاهر شد و پس از ثنا و ستایش الهی چنین فرمود: ای مردم! من خوابی دیده ام. در خواب دیدم که گویی در زرهی محکم هستم و شمشیرم ذوالفقار از قبضه شکسته و شکاف برداشته است. دیدم گاو نری کشته شده و من قوچی را از پی خود می کشیدم.
مردم گفتند: آن را چگونه تعبیر می فرمایی؟ فرمود: آن زره محکم، شهر مدینه است. پس در همانجا بمانید، امّا شکستن شمشیرم، اندوه و مصیبتی است که به من می رسد. گاوی هم که کشته شد، کشته شدن برخی از اصحاب من است. قوچی که از پی خود می کشیدم، دشمن و لشکر است که به خواست خدا آن را خواهیم کشت…. پس از آن، رسول خدا فرمود: دیدگاه خود را به من بگویید.[۹]
جالب این است که برخی هم نظر با پیامبر(ص) بودند و برخی دیگر مانند جوان ها بیرون رفتن را به مصلحت می دیدند و هنگامی که دیدند پیامبر با لباس رزم از منزل بیرون آمد، همه آن کسانی که اصرار بر بیرون رفتن داشتند، پشیمان شده، گفتند: شایسته و درست نبود که ما بر کاری که پیامبر(ص) خلاف آن را اراده فرموده است، اصرار بورزیم. بدین جهت، گفتند: ای رسول خدا! در حد ما نیست که با شما مخالفت کنیم. پیامبر پاسخ فرمود: شما را به آن کار فراخواندم و سرپیچی کردید. اکنون سزاوار نیست که پیامبر جامه جنگی خود را از تن بیرون آورد تا اینکه خداوند میان او و دشمنانش حکم فرماید. آن گاه فرمود: به آنچه فرمان می دهم، توجه و از آن پیروی کنید. در پناه خدا راه بیفتید. اگر شکیبایی کنید، نصرت از آن شما خواهد بود.[۱۰]
نمونه های دیگری نیز وجود دارد که در این نوشتار کوتاه نمی گنجد و علاقه مندان می توانند به کتاب های مربوطه مراجعه بفرمایند.
۳. مشورت در سیره امامان
نمونه های مشاوره در سیره معصومان(ع) آن قدر فراوان است که بدون شک گردآوری شان کتاب بزرگی را تشکیل خواهد داد.
در سیره حسنه امامان(ع) می بینیم هم آنان با دیگران و هم یاران و پیروان در کارهای خود با آنان مشورت می کردند و هر یک از این نمونه ها، درس بزرگی در زندگی فردی و اجتماعی ماست.
* مشورت امیرمؤمنان(ع) پیش از صفین
نصربن مزاحم در کتاب خود از عبدالرحمان بن عبیدالله نقل کرده: وقتی که امیرمؤمنان اراده کرد تا به سوی شام حرکت کند، همه آنان را که از مهاجران و انصار همراه او بودند، فراخواند و پس از حمد و ثنای الهی فرمود: همانا شما مردمی فرخنده رأی و نیکو شکیب و حق گو و مبارک کردار و درست فرمانید. ما آهنگ آن داریم که بر دشمن خویش و خصم شما، لشکر کشیم. از این رو، رأی مشورتی خود را به ما بازگویید.[۱۱]
پس هاشم بن عتبه، عمار بن یاسر، قیس بن سعد بن عباده و سهل بن حنیف از جای برخاسته، رأی و نظر امام را در این جهت تصویب و تأیید کردند.[۱۲]
* مشورت برای ازدواج
مورخان نوشته اند که امیرمؤمنان علی(ع) به برادرش عقیل ـ که عالم به انساب و اخبار عرب بود ـ فرموده بود: برای من زنی را که فرزندانی شجاع بیاورد، انتخاب کن. عقیل، فاطمه دختر حزام را معرفی کرد و گفت: در عرب شجاع تر از پدران او کسی را نمی شناسم.[۱۳]
پس امیرمؤمنان(ع) طبق نظر و صلاح دید برادرش، با فاطمه کلابیه ازدواج کرد و چهار فرزند از او به دنیا آمدند که اولین آنها قمر بنی هاشم عباس بن علی بود و همه این چهار فرزند در کربلا به شهادت رسیدند.
* مشورت امام صادق(ع) با فضیل
علامه مجلسی از کتاب محاسن برقی از فضیل نقل کرد که گوید: امام صادق(ع) درباره امری با من مشورت کرد. از روی تعجب عرض کردم: مگر می شود فردی مثل من طرف مشورت شما قرار گیرد؟! امام(ع) فرمود: آری، اگر طرف مشورت قرار بگیرید و از شما چنین کاری خواسته شود.[۱۴]
* مشورت امام کاظم(ع) با غلامان خود
حسن بن جهم گفت: روزی در خدمت امام رضا(ع) نشسته بودیم و یادی از پدرش حضرت موسی بن جعفر(ع) کردیم. امام رضا(ع) در تجلیل از مقام والای پدر فرمود: هرگز عقل و فکر و اندیشه او با دیگر خردها برابر نیست. گاه می شد که با غلامی از غلامان سیاهش مشورت می کرد. به او گفته شد: آیا تو با همانند این فرد مشورت می کنی؟! در پاسخ فرمود: اگر خدا بخواهد، بسا بر زبانش گشایشی حاصل می شود. امام رضا(ع) فرمود: گاهی در این مشاوره چیزی به او می گفتند و آن حضرت به آن عمل می کرد؛ مانند خرید ملک و باغ.[۱۵]
* مشورت امام رضا(ع) با معمر بن خلاد
معمر بن خلاد گفت: یکی از پیشکاران حضرت امام رضا(ع) به نام سعد از دنیا رفت. امام به من فرمود: شخصی که دارای کمال و امانت است، به من معرفی کن. عرض کردم: من چنین کسی را به شما پیشنهاد کنم؟! حضرت مانند کسی که غضب کرده، فرمود: پیامبر(ص) با یاران خودش مشورت می کرد، سپس آنچه را که خدا می خوا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 