پاورپوینت کامل مناظره و جدل، آفت بزرگ رسانه ها ۸۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مناظره و جدل، آفت بزرگ رسانه ها ۸۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مناظره و جدل، آفت بزرگ رسانه ها ۸۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مناظره و جدل، آفت بزرگ رسانه ها ۸۱ اسلاید در PowerPoint :

>

در رسانه های صوتی و تصویری، مطبوعات و نشست های خاص، گاهی مباحثی به مناظره و بحث آزاد گذاشته می شود.

آنچه از رسانه ها و مطبوعات پخش یا منتشر می شود، تأثیری مثبت یا منفی بر افکار عمومی می گذارد.

گاهی رعایت نکردن «اصول» در این گونه بحث ها، موجب افزایش تنش در جامعه و ابهام در افکار می شود.

گاهی هم برخی با استفاده از رسانه های همگانی و زیر نامِ بحث آزاد و گفتمان به القائات سوء و شبهه پراکنی و تخریب و جوسازی می پردازند و افکار عمومی را مشوّش و مشوب می سازند.

از این رو بجاست که در بحث از «اخلاق رسانه ای و مطبوعاتی»، به موضوع جدل و مناظره و اصول و آداب آن، همچنین به عوارض و آفات آن اشاره شود.

وقتی چنین گفتگوها و بحث هایی در یک جلسه کوچک و با حضور افراد معدود صورت می گیرد، تأثیر مثبت و منفی آن بر همان جمع است. اما وقتی چنین بحث هایی به تریبون های عمومی و نشریات کشوری و رسانه های ملی کشیده می شود، بازتاب آن هم ـ چه مثبت و چه منفی ـ عمومیت می یابد و از حساسیّت بیشتری برخوردار می گردد.

اینک نگاهی به موضوع مناظره و جدل، از منظر منابع اسلامی.

جدال و مراء

آن گونه که نطق، برای بیان و تبیین است، نه برای دروغ و تحریف،

و همچنان که آموزش «سلاح»، برای دفاع و جهاد است، نه برای ترساندن مردم و بستن گردنه ها و غارت خلایق و سرقت منازل، علم و منطق هم، وسیله بحث برای رسیدن به حق است، نه برای تظاهر و خودنمایی و فضل فروشی!

این، کاربرد بی جای علم و سوءاستفاده از ابزار است.

اساساً جدال، نوعی بیراهه و کژی در راهیابی به حق است.

خللی به نام جدل

میان افراد، در راستای فهمیدن و ادراک، رابطه ای طرفینی است. در این ارتباط دو جانبه،

یکی می فهماند، یکی می فهمد (افهام و فهم).

یکی می آموزد، یکی فرا می گیرد (تعلیم و تعلّم).

یکی می باوراند، دیگری باور می کند و می پذیرد (اقناع و اقتناع).

این رابطه میان دو فرد یا دو گروه، گاهی حالت روانی طبیعی دارد و گاهی غیر طبیعی است.

یا آلوده است، یا آمیخته به لجاجت، یا قصور در بیان یکی است و یا در فهم آن دیگر.

گاهی تفهیم و تبیین، نتیجه نمی دهد و عقیم می ماند و طرف مقابل، در حالت ریب، شک، ابهام، انکار و تردید باقی می ماند.

و یا نمی خواهد بپذیرد و زیر بار رود.

و یا بحث کننده به زور و تحمیل، می خواهد حرف خود را به کرسی بنشاند و طرف را وادار به پذیرش کلامش سازد.

«جدل»، یکی از این عارضه های سوء و شیوه های غلط و نوعی «خلل» در رابطه تفهیم و تفاهم است.

اگر این رابطه، به صورت صحیح و با وجود همه شرایطش و با استفاده از روش های مناسب در بحث، تحقق پذیرد، حق روشن خواهد شد و طرف را هم به موضع باور و پذیرش خواهد کشاند که گفته اند:

«الحقیقه بنت البَحث؛ حقیقت، زاده بحث است».

البته بحثی درست و روی اصول و معیار.

اگر فهماندن یا فهمیدن، از حالت غیرطبیعی و غیر سالم و غیر عادی برخوردار باشد، این نوع بحث، نازا و عقیم است و به بار نمی نشیند.

اگر دو طرف، به نیت انگیزه روشن شدن«حق» در یک مسأله و موضوع، «مباحثه» کنند، فرزند سالم و کامل و زیبایی به نام «حقیقت» به«دنیای باور» پا می نهد. اما اگر شیوه غلط باشد و این عمل زایندگی، به صورت کورتاژ، یا اعمال فشار باشد، مولود «ناقص الخلقه» خواهد بود، یا بیمار و ناسالم، یا مرده به دنیا خواهد آمد، یا بحث کننده را سرِ «زا» خواهد کشت.

می گویید نه؟ مجادله ای شدید را بنگرید! کدامش به ثمر نشسته است؟

بیراهه جدل

دلایلْ قوی باید و معنوی

نه رگهای گردن به حجت قوی[۱]

برخی دوست دارند همیشه یک تنه به قاضی بروند و همواره، نتیجه بحث، طبق رأی آنان باشد.

عده ای علاقه مندند همیشه «احسنت» بشنوند و تحمل نقد و نظر مخالفی را ندارند.

این، خصلتی جبّارانه در مسیر دانش است. جایگاه چنین افرادی که غرور علمی و لجاجت و یک دندگی، اجازه نمی دهد حرف مخالفی را بشنوند یا بپذیرند، دوزخ است.

جدل، صفت و عمل زشتی است، هر چند با آیات قرآنی باشد. کشمکش های بیهوده در بحث، نابخردانه است، هر چند در مسائل اعتقادی باشد.

امام صادق (ع) در حدیثی، ضمن بر شمردن اقسام طالبان علم، یک دسته را هم کسانی می داند که علم را برای جهل و جدال فرا می گیرند. و می فرماید:

«صاحبان نادانی و جدل، آزار دهنده اند و جدالگر، در مجامع مردان، گفتگو از علم و اوصاف حلم می کنند، لباس خشوع به بر می کنند، ولی از پرهیزکاری خالی اند، خداوند دماغشان را خرد کند و کمر بندشان را پاره سازد».[۲]

سعدی گوید:

« هر که با داناتر از خود، مجادله کند تا بدانند که« دانا»ست، بدانند که« نادان» است».[۳]

بی جهت نیست که اولیای دین، این همه از این بیراهه در بحث و تفهیم، انتقاد و نکوهش کرده اند. به بعضی از این احادیث اشاره می کنیم:

امام صادق (ع):

«مَنْ طَلبَ العِلمَ لِیباهِیَ بِه العلماءَ اَو یمارِیَ بِه السفهاءَ او یصرِفَ بِه وُجوهَ الناسِ الیه فلیتَبَوَّء مقعدَهُ مِنَ النَّارِ، اِنَّ الرِّیاسهَ لا تصلحُ اِلاّ لاَهلِها؛[۴] هرکس علم بجوید تا به وسیله آن بر دانشمندان مباهات و فخرفروشی کند، یا با سفیهان، ممارات و جرّ و بحث نماید، یا چهره ها را به سوی خود برگرداند، جای خود را در دوزخ آماده سازد. همانا ریاست، جز برای اهلش شایسته نیست».

با همین مضمون و مشابه آن، احادیث فراوانی است.

در کتاب های حدیثی، فصول متعدد و عناوین مستقلی در باب همین نحوه برخوردها به چشم می خورد.[۵]

شیوه مراء، ناشی از عدم صداقت است و مفهوم آن، به تعبیر مرحوم نراقی: عبارت است از طعن در سخن دیگری برای آشکار ساختن خلل آن و هدفی جز تحقیر و توهین نیست و مرائی، می خواهد برتری و هوش را بنمایاند. جدال، نوعی از مراء است که به مسائل اعتقادی و تثبیت آنها بستگی دارد. مراء و جدال، غیر از موارد استثناء شده، از کارهای ناپسند، و ریشه بسیاری از بدی ها و فتنه هاست.[۶]

و درختی است که در زمینه کبر و غرور انسان رشد می کند و منشأ جدال، به تعبیر قرآن، «کبر درونی» است و آنان که بی دلیل، در آیات الهی مجادله می کنند، در سینه هایشان کبر است.[۷]

«جدال احسن» چیست؟

در آیه )جَادِلْهم بالّتی هِیَ اَحسَنُ(،[۸] سه شیوه و ابزار دعوت به «راه خدا» بیان شده است:

۱. حکمت.

۲. موعظه نیکو.

۳. جدال احسن (نیکوتر).

در مجادله نیکو، کاوشی طرفینی برای یافتن و کشف حق است، نه تلاش برای مچ گیری از طرف مقابل و گیرانداختن او در مخمصه ها! و نه تحمیل عقیده، و نه تحقیر و توهین. در بحث باید طرف، اطمینان یابد بر صداقت تو، تا در دلش آمادگی پذیرش پدید آید.

حبّ ذات در افراد وجود دارد. اگر این تصور در طرف بحث تو باشد که برگشتن از رأی یا پذیرش نظر تو، نوعی عقب نشینی و شکست است، هرگز نخواهد پذیرفت.

در«جدال احسن»، به این علاقه به ذات که در طرف است، باید توجه کنی تا شخصیت خود را خرد شده احساس نکند و هویت خویش را سالم بیابد.

در«جدال احسن» هدف، آشکار شدن«حق» است، نه به کرسی نشستن حرفِ ما و شکست حریف، به هر وسیله که باشد!

تحمیل، حالت عکس العملی پدید می آورد و به موضع گیری وا می دارد.

در جدال احسن، بحث کننده باید از هر چه که حساسیت طرف را بر می انگیزد و او را خشمگین و عصبی می سازد و او را در رأی باطلش تثبیت می کند، پرهیز کند و از حرف های زشت و تعبیرات زننده، بپرهیزد و گرنه «جدال بهتر» نخواهد بود.

از امام صادق (ع) فرق جدال به احسن و غیراحسن را پرسیدند. پاسخ فرمود: «جدال ناپسند، آن است که با پیرو باطلی بحث کنی و او باطلی را باز گوید و تو نتوانی با حجت الهی پاسخ آن را بگویی، آن گاه سخن او را انکار کنی، یا حقی را که آن باطل پرست، به کمک آن می خواهد باطل خویش را به کرسی بنشاند، انکار کنی، تا مبادا او بر تو غلبه یابد؛ چون نمی دانی چگونه باید پاسخش را بگویی.

این گونه بحث، بر پیروان ما حرام است که وسیله ای برای امتحان و فتنه برادران ضعیف خود و پیروان باطل گردند. پیروان باطل، ضعف شما را در جدل و بحث، دلیل درستی مدعای خودشان قرار می دهند و ضعیف ایمانان هم سست می شوند.

اما جدال نیکو و احسن، آن است که خدا به پیامبرش فرمان داده، تا با منکران قیامت و زندگی دوباره پس از مرگ، بحث کند».

حضرت، پس از ذکر آیاتی که در این مورد و در رفع شبهات و اشکالات مشرکان است، می فرماید:

«پس این است جدال به روش بهتر، چون راه را بر بهانه گیری های کافران می بندد و شبهه های آنان را می زداید. ولی در جدال به«غیراحسن»، چون نمی توانی میان حق و باطل جدایی بیفکنی و باطل را پاسخگو باشی، حق را منکر می شوی. این حرام است، چون تو هم مانند او حق را انکار کرده ای…».[۹]

می بینیم که هم« شیوه»، عامل تعیین کننده است، هم انگیزه، ارزشگذار است و هم هدف، معیار خوبی و بدی جدال می شود. و اگر هدف شایسته در کار نباشد، رها کردن، شایسته تراست و به تقوا نزدیکتر.

«جدال احسن»، روش مطلوبی است که خداوند، خود، در آیات قرآن به گستردگی، آن را به کار گرفته است و در کنار آن، از مجادله بدون دانش و آگاهی هم نهی نموده است.[۱۰]

اولیای دین نیز، از شیوه جدال احسن با مخالفان و پیروان عقاید باطله استفاده می کردند.[۱۱] و علمای بسیاری این «سنّت حسنه» را داشته اند و در گفتگوهای شفاهی یا مکاتبات و یا تألیفات، بر مبنای منطق و برهان، متین و محترمانه، به نشر حق و ردّ باطل می پرداختند.

«الرحله المدرسیه» محمد جواد بلاغی، یک نمونه است.

«المراجعات» سید شرف الدین، شاهد دیگر.

و.. .«الغدیر» علامه امینی، سندی دیگر بر این گونه جدال های احسن.

این روش را، عالمان دینی ما و یاران امامان شیعه، از« پیامبر و آل» فرا گرفته اند و خود آن حضرت، به فرمان الهی، همراه با حکمت و موعظه حسنه، از جدال و بحث نیکو هم بهره می گرفت.

سیره ائمه دین، اسوه ما، در این گونه کارهاست و حالت ها و رفتارها و شیوه های آنان را باید از این دید، مورد دقت نظر قرار داد.

چه وقت، با دشمن بحث می کردند؟ چه موقع، اعراض از بحث می کردند؟ در چه شرایطی، سکوت می کردند و چه هنگام، یاران را امر به سکوت می نمودند و هنگام بحث، چه شیوه ای داشتند؟

اگر بحث، برای افزایش «معرفت» و «ارشاد» گمراهان باشد، اگر پرسیدن، به نیت کشف حقیقت باشد و پاسخ گفتن، به قصد کمک به این هدف، دیگر چه جای خصومتی و کشمکشی؟

«بحث طلبگی» در محیط های علمی و حوزه ها، از«رنگ جدال احسن» برخوردار است.

امام امت(قدس سره) می فرماید:

«… دو تا طلبه، وقتی که با هم می نشینند و.. . صحبت می کنند، گاهی می رسد به فریاد، این فریاد می زند سر او، او فریاد می زند سر او برای مطلب؛ اما همه به دنبال اینند که حق را پیدا کنند، بعد هم که مباحثه تمام شد، دو تا رفیق هستند می روند با هم می نشینند و چای می خورند. این جور اشکال، اشکال سازنده است. اشکال مدرسه ای، اشکال طلبگی، اشکال سازنده است».[۱۲]

مناظره، معرکه جنگ نیست! رینگ«بوکس» نیست! بحث کننده، «گلادیاتور» نیست که در«سیرک جدل» به جان حریف افتد!

مناظره، خلع سلاح یک محارب فکری و مفسد عقیدتی است، یا برخورد سازنده و تفاهم لطیف، برای رسیدن به دیدگاه حق است، و نباید به عملیات سمپاشی و شک پراکنی و لجن مالی تبدیل گردد. و نباید به« خصومت» بیانجامد.

ناسالم بودن جریان بحث و جدال، در تاریخ اسلام، چه فتنه ها بر پا کرده و چه مسلک های جدید و فرقه بازی های گونه گون پدید آورده است و به مخاصمات، کتک کاری ها، اخراج ها، تکفیرها، تهمت ها و تفرقه ها کشیده شده، به خصوص میان فرقه های چهارگانه اهل سنت و علمایشان و هوادارانشان. و گاهی به آتش کشیدن بازارها و مدرسه ها و کشتارها را در پی داشته است و هر دسته ای، مال و جان طرف مقابل را هدر دانسته است.[۱۳]

سنّت بحث آزاد

گر چه شنیدن حرف مخالف، دشوار است، اما تحمل کردن و صبور بودن و از کوره در نرفتن، «شجاعت» است.

«تحمل ناپذیری» نسبت به افکار دیگران، راه را به روی یک بحث آزاد و مناظره سالم می بندد و تکفیر و تفسیق و تهدید، هیچ وقت جلوی فکری را نمی گیرد و اندیشه ای را از رسوخ و نفوذ، باز نمی دارد.

لیکن، باید آمادگی قبول و حسن نیت و قدرت درک طرف مقابل را سنجید و به همان میزان، پیش رفت.

اگر استعداد پذیرش نباشد، قوی ترین بحّاث هم کاری از پیش نمی بَرد و تیغش در میدان جدل نمی بُرد و اگر لجاجت و عناد در کار باشد که بدتر!

توصیه امام صادق (ع) چنین است:

«با مردم «مخاصمه» نکنید، مردم اگر«توانایی» داشته باشند که ما را دوست بدارند، دوست می دارند. خداوند از مردم میثاق و پیمان گرفته و کسی در آن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.