پاورپوینت کامل مظلومیت سادات از نگاه تاریخ ۵۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مظلومیت سادات از نگاه تاریخ ۵۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مظلومیت سادات از نگاه تاریخ ۵۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مظلومیت سادات از نگاه تاریخ ۵۵ اسلاید در PowerPoint :
>
تکریم سادات
بسیاری از مفسران ذیل تفسیر سوره کوثر، یکی از مفاهیم کوثر را نسل با برکت و ماندگار حضرت فاطمه زهرا(س) دانسته اند که در طول تاریخ، مردمان سرزمین های اسلامی از هدایت، رهبری، فعالیت های تبلیغی، معرفت، فضیلت و مبارزات شخصیت های ممتازی از این نسل پاک برخوردار بودند. تأکید بر تکریم این خاندان، اصلی استوار در فرهنگ اسلامی می باشد.
رسول اکرم(ص) می فرماید: «فرزندان مرا گرامی بدارید. همانا احترام به آنان، احترام من به شمار می رود».[۱] امام رضا(علیه السلام) می فرماید: «نگریستن به فرزندان و ذریه های ما، عبادت است».[۲]
خداوند متعال به احترام پیامبراکرم(ص) و حضرت فاطمه زهرا(س) چنین مقام ویژه ای را برای سادات و امام زاد گان قرار داده است. البته آن عزیزان هم به چنین افتخاری اکتفا نکردند و برای رشد معنوی، فکری و علمی خویش گام های ارزنده ای برداشتند و از این روی، هزاران دانشور، مجاهد، متفکر، مفسر، محدث، و.. . از میان سادات برخاستند.
دو عنوان «شریف» و «سید» به طور کلّی برای مشخص ساختن اعقاب حضرت محمد(ص) به کار می رود. عنوان اول به معنای صاحب شرف است و در سرزمین های عربی به کسانی اطلاق می گردد که از نسل پیامبر باشند.«سید» به معنای آقا و سرور و صاحب مجد و عزت است و به نظر می رسد در قرون چهارم و پنجم برای سادات به کار گرفته شده است.
بدون شک هر کس به پیامبر و عترت نبی اکرم(ص) ارادت می ورزد، باید به اولاد گرامی آنان به ویژه چهره های برجسته و مهذب که کارنامه ای درخشان دارند، علاقه خود را بروز دهد. البته صرف شرافت نسبی نمی تواند به تنهایی عامل برتری محسوب گردد؛ زیرا قرآن کریم گرامی ترین افراد را نزد خداوند، پرهیزگارترین آنان می داند، اما نور سیادت عامل تقویت توفیق ها و جذب عنایات و الطاف الهی است و سادات عالی مقام با تزکیه درونی، شب زنده داری، عبادت، دانش پژوهی و کسب معارف والای عرفانی بر ارزش چنین گوهری می افزایند.
از حکمت های عنایت ویژه به سادات، این است که اسلام می خواهد نسب آنان حفظ گردد و اولاد پیامبر با دیگران متمایز باشند. این ویژگی باعث پیدایش این احساس درونی در سادات می شود که من از اولاد خاتم و برگزیده پیامبران هستم، نسب من به ائمه هدی می رسد و اجداد من چنین کارنامه ارزشمندی دارند با این تصور مثبت و افتخارات ملکوتی، سادات در راه ترویج مکارم و فضایل تلاش بیشتری می کنند و تاریخ هم نشان داده است که این سلسله از صدر اسلام تا عصر حاضر، بیش از دیگران به حمایت از فرهنگ اسلامی و صیانت از تشیع برخاسته اند.اکثر قیام های مهم و مقدس در عصر امویان و عباسیان و ادوار بعد، از سوی علویان صورت گرفته است و معمولاً این طایفه بیش از سایر افراد در مسیر نشر تعالیم اسلامی بوده اند.
مظلومیت سادات
واقعیت دیگری که نشان دهنده نقش مؤثر سادات در پیشبرد اهداف اسلامی و نشر تعالیم اهل بیت است، برخورد شدید مخالفان اهل بیت با آنان است. حجاج بن یوسف ثقفی وقتی به سادات و محبّان عترت نبوی دست می یافت، دست ها و پاهای آنان را قطع می کرد یا آنان را روانه زندان و اموالشان را مصادره می کرد.[۳] این سفاک ستمگر، حدود ۱۲۰ هزار نفر را کشت و وقتی او به هلاکت رسید، در زندانش پنجاه هزار مرد و سی هزار زن بودند که شانزده هزار نفرشان برهنه بودند. او زن و مرد را در یک زندان حبس می کرد و زندان او سقفی برای جلوگیری از گرما و سرما و بارندگی نداشت و البته شکنجه های دیگری با این وضع مرارت بار توأم می گردید.[۴]
بنی امیه به کشتن زید بن علی(علیه السلام) که علیه آنان قیام کرده بود، اکتفا نکرد، بلکه بدنش را از قبر بیرون آوردند، گوش و بینی او را بریدند، سرش را از بدن جدا کردند و به دارش زدند. پیکر آن انسان پارسا و پایدار، مدت پنج سال بر بالای چوبی آویخته بود و چون ولید بن یزید روی کار آمد و قدرت را به دست گرفت، به حاکم کوفه نوشت: «زید را با چوبه دارش آتش بزن و خاکستر آن را بر باد ده». او چنین کرد. آن شب پرستان کوردل، ظرفیت تحمّل چنین انسانی را نداشتند؛ شخصیتی که از چوبه دارش روشنایی به اطراف ساطع بود و از بدنش بوی عطری مشام افراد را نوازش می داد. و این ماجرا، علاقه مردم به علویان و مذهب تشیع را فزونی داد و داستان آن، میان مسلمین نشر یافت و فضایل اهل بیت و ستم امویان آشکار گردید. مردم برای تبرک و تیمّن پروانه وار گرد چوبه دار حلقه می زدند و در آنجا به عبادت می پرداختند.
هشام، سر مطهّر زید را به مدینه فرستاد و آن را یک شبانه روز تمام نزدیک مرقد مقدس رسول اکرم(ص) نصب کرد. آن زمان فرماندار مدینه، محمد بن ابراهیم بن هشام مخزومی بود که اهالی نزدش آمدند و درخواست کردند سر مبارک را پایین آورد، او نپذیرفت، فریاد ناله و زاری مردم همانند روزی که حضرت امام حسین(علیه السلام) و یارانش در کربلا به شهادت رسیدند و خبرش به آنان رسید، بلند گردید. فرماندار دستور داد مبلّغان خود فروخته مدت هفت روز به اهل بیت پیامبر و زید و پیروان آنان لعن کنند، آن گاه سر شریف را به مصر فرستاد و نزدیک مسجد جامعِ این سرزمین نصب کرد. اهالی مصر، سر را از آنجا برداشتند و حوالی جامع ابن طولون، با احترام و عزت خاصی دفن کردند.[۵]
منصور، خلیفه غاصب عباسی، عده ای از سادات را دستگیر کرد و دستور داد تا آنان را به زنجیر بکشند و داخل کجاوه ای بدون سرپوش و فرش سوار کنند، سپس آنان را در زیر زمینی محبوس سازند که شب و روز در آن قابل تشخیص نبود. از این روی، علویان زندانی، قرآن را پنج قسمت کردند و هر نماز پنج گانه را پس از خواندن یک قسمت، اقامه می داشتند. آنان حتی برای قضای حاجت ناگزیر بودند از محل سکونت خود استفاده کنند و این وضع برایشان مشقّت آور بود. به علاوه سلامتیِ حبس شدگان به شدت تهدید می شد و عده ای به دلیل بیماری، گرسنگی و تشنگی از دنیا می رفتند.
منصور یکی از سادات را احضار کرد و دستور داد لباس هایش را پاره کنند، سپس ۱۵۰ تازیانه بر او زد. یکی از آن شلاق ها به صورت وی اصابت کرد. آن سید که از نوادگان امام حسن مجتبی(علیه السلام) بود، گفت: وای بر تو! از صورت من صرف نظر کن. منصور عباسی به جلاد گفت: سی تازیانه بر سرش بزن. یکی از آن ها به دیدگانش خورد و چشم او را از جای کند و خون بر صورتش جاری گردید. پس از این وضع اسف بار و تحمل شکنجه ای شدید، آن علوی به شهادت رسید.
همچنین منصور، محمد بن ابراهیم بن حسن را احضار کرد و او از نظر سیما چنان جذبه ای داشت که سرآمد عصر خود بود. منصور گفت: دیباجِ زرد تویی؟ به خدا سوگند! به شیوه ای تو را نابود کنم که با دیگری چنین نکرده ام. آن گاه دستور داد که زنده زنده بر روی او ستونی بنا کنند و او در زیر آن ساختمان به شهادت رسید.[۶]
این جنایات را افرادی مرتکب می گردند که ادعا داشتند: ما به نفع بنی فاطمه قیام کرده ایم و می خواهیم دست بنی امیه را از ستم به علویان و فرزندان رسول خدا(ص) کوتاه کنیم. و آن گاه که حکومت امویان برچیده شد، عباسیان گفتند: خدای را شکر که این سلسله سقوط کرد و اکنون راه برای روی کار آمدن اولاد پیامبر هموار گردید. آنان برای پیروزی خود از احقاق حق و انتقام خون امام حسین(علیه السلام) و دیگر شهیدان بنی هاشم دم می زدند و از نفرت و غضب مردم علیه امویان بهره برداری می کردند و تحت همین عناوین دروغین، حرکتشان اوج گرفت، ولی پس از تثبیت موقعیت خویش، به سادات و علویان بی اعتنایی کردند و قساوت قلب خود را در برابر فرزندان فاطمه زهرا(س) آشکار ساختند و در ستم و خیانت و معاصیِ علنی و زیرپا نهادن ارزش های قرآنی، با بنی امیه تفاوتی نداشتند.
تقریباً تمام فرمانروایان عباسی، پیرو امیال نفسانی و هوس های خویش بودند و ضلالت را پیش گرفتند. به همین دلیل، اولاد امام علی(علیه السلام) علیه استبداد و اختناق و خلاف کاری های آنان به مبارزه برخاستند و دفاع از موازین دینی، مظلومان و حقوق انسان ها را اساس تلاش های سیاسی و اجتماعی خود قرار دادند. از آنجا که این سدّ مقاوم نیرومند، مانع جدی برای فساد، خلاف و جفاکاری عباسیان بود، باز هم چوبه های دار برای سادات برپا شد، خانه هایشان برسرشان خراب گردید، امنیت و آرامش از آل علی(علیه السلام) سلب گشت و اختناقی شدید و اوضاعی بسیار آشفته و نگران کننده بر آنان تحمیل شد.
این سیاست وحشتناک در مورد سادات از سوی خلفای دیگر نیز به شدت ادامه یافت. مهدی عباسی با آن که بیش از پانزده ماه حکومت نکرد، قساوت و درّندگی خویش را در قب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 