پاورپوینت کامل ائمه (علیهم السلام) و رازداری ۸۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ائمه (علیهم السلام) و رازداری ۸۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ائمه (علیهم السلام) و رازداری ۸۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ائمه (علیهم السلام) و رازداری ۸۰ اسلاید در PowerPoint :

>

اسرار امامان عـلیهم السـّلام چیست؟

سـرّی که امامان،شیعیان را به حفظ آن بسیار سفارش کرده اند،چیست؟و چرا در مورد حفظ اسرار اولیاء اللّه و مـعصومان علیهم السّلام تأکید بیشتری شده است؟

در این باره چند احتمال وجود دارد:

۱.ممکن است ایـن سرّ اشاره به مـقامات مـهم معصومان علیهم السّلام باشد که اگر دشمنان از آن آگاه شوند شیعیان را متهم به«غلوّ»می کنند و آن را دستاویزی برای«تکفیر»،تضعیف و یا کشتن شیعیان می کنند.

۲.ممکن است اشاره به اسرار آنان در مورد نـشر مکتب اهل بیت علیهم السّلام در مناطق مختلف باشد که برای دشمنان اهل بیت علیهم السّلام بسیار حساسیت برانگیز است.اگر اینها فاش شود،مکتب رقیب در پی جلوگیری از آن و یا خنثی کردن آن برمی آید و ایـن بـه مصلحت مکتب شیعه و اهل بیت نیست.

۳.ممکن است به مبارزات و فعالیت های سیاسی امامان علیهم السّلام اشاره داشته باشد؛چنان که از برخی روایات به دست می آید که ائمه علیهم السّلام درصـدد قـیام بودند ولی چون گروهی از شیعیان ناآگاه اسرار را افشا کردند،آن قیام، عقیم ماند.طبیعی است که در مبارزات سیاسی با فاش شدن آن، نه تنها نتیجه مورد نظر تحقق پیدا نمی کند، بـلکه دشـمن موفق می شود با آگاهی از اسرار، مبارزان سیاسی را از پا درآورد و نهضت را شکست دهد.

۴.ممکن است این سرّ،شخص امام معصوم باشد،که در شرایط سخت و خفقان حتی امامان علیهم السّلام نمی توانستند جانشین و امـام بـعدی را آشـکارا برای شیعیان بیان دارند؛هـمان گونه کـه از وصـیت نامه امام صادق علیه السّلام این امر به خوبی فهمیده می شود.در این باره در تاریخ آمده است: منصور دوانیقی وقتی که از طریق«مـحمد بـن سـلیمان»(فرماندار مدینه»از درگذشت امام صادق علیه السّلام آگـاه شـد، طی نامه ای به وی نوشت: «اگر جعفر بن محمد شخصی را جانشین خود قرار داده، او را احضار کن و گردنش را بزن!»

طولی نـکشید کـه گـزارش فرماندار مدینه به این مضمون به بغداد رسید:جعفر بـن محمد ضمن وصیت نامه رسمی خود،پنج نفر را به عنوان وصی خود برگزیده که عبارت اند از:

۱.منصور دوانیقی(خلیفه وقـت)؛

۲.مـحمد بـن سلیمان (فرماندار مدینه و خود گزارش دهنده)؛

۳.عبد اللّه بن جعفر بن محمد(بـرادر بـزرگ امام کاظم علیه السّلام )؛

۵.حمیده (همسر آن حضرت).

فرماندار در ذیل نامه کسب تکلیف کرده بود که کـدام یـک از ایـن افراد را باید به قتل برساند؟! منصور که هرگز گمان نمی کرد با چنین وضـعی روبـه رو شـود،فوق العاده خشمگین گردید و فریاد زد:اینها را نمی شود کشت!

البته این وصیت نامه امام، اقدامی سـیاسی بـود؛زیـرا آن حضرت قبلا امام بعد و جانشین واقعی خود(حضرت کاظم علیه السّلام)را به شیعیان خـاص و خـاندان علوی معرفی کرده بود،ولی چون از نقشه های شوم و خطرناک منصور آگاهی داشت،بـرای حـفظ جـان پیشوای هفتم چنین وصیتی کرده بود.[۱]

از روایات به دست می آید،سرّی که شیعیان مـأمور بـه حفظ آن بودند،به ویژه دو چیز است: یکی، مصداق امام در هر زمان و دیگری، آن قـسم از سـخنان امام که مورد پذیرش اکثر افراد جامعه(اهل سنت)نبود؛ به طوری که افشای آنـ بـرای شیعیان و خود امام مشکل ایجاد می کرد.

خط قرمز

«تقیه»در پاره ای از موارد قـطعا حـرام اسـت و وجوب آن منحصر به مواردی است که تقیه و ترک اظهار حق،منافعی داشته باشد که از اظـهار آنـ بـیشتر باشد و یا موجب دفع ضرر و خطر گردد.[۲] اما گاهی تقیه،حرام و افـشاگری، واجـب است؛نهضت امام حسین علیه السّلام و افشاگری های افرادی مانند: ابو ذر غفاری،میثم تمار،عمرو بن حـمق و حـجر بن عدی،بر همین اساس تحقیق یافت.آنان در مواردی که افشاگری و قـیام عـلنی واجب و لازم بود،به آن اقدام کردند.

از جمله مـواردی کـه بـاید سدّ تقیه را شکست و به جای«کتمان» فـریاد زد، مـوردی است که حفظ خون مؤمن، به فریاد و افشاگری بستگی داشته باشد.به ایـن جـهت، از امام باقر و امام صادق عـلیهما السـّلام نقل شـده کـه فـرمودند: «انما جعلت التقیه لتحقن بها الدّمـا، فـاذا بغلت الدّم فلا تقیه؛ همانا تقیه برای آن قرار داده شده است که خـون مـؤمنان حفظ شود. پس هرگاه اقدام به تـقیه،موجب خون ریزی گردد،در آنـجا تـقیه روا نیست».[۳]

رازداری اخلاقی

رازداری اخلاقی، همان عـیب پوشی، کـتمان سرّ و سر پوش نهادن بر اسرار اخلاقی مؤمنان است که برای حفظ آبروی آنـان و بـرای عادی نشدن گناه،به کـار مـی رود و نـقش فراوانی در فرهنگ مـردم،سـالم سازی محیط، حفظ آبرو و حـیثیت مـردم دارد. ازاین رو،اسلام با تأکید فراوان به مستور ماندن گناه و پوشیدن عیوب همگان دستور داده و آن را از واجـبات اخـلاقی شمرده است. در نقطه مقابل آن، پرده دری و فـاش سـاختن گناهان دیـگران را از گـناهان بـزرگ به شمار آورده است. در ایـن باره قرآن بیان می دارد: إنّ الّذین یحبّون أن تشیع الفاحشه فی الّذین آمنوا لهم عذاب الیـم فـی الدّنیا و الأخرّه و اللّه یعلم و أنتم لا تعلمون؛«کـسانی کـه دوسـت دارنـد زشـت کاری ها در میان جامعه اسـلامی شـیوع پیدا کند،برای آنان در دنیا و آخرت عذابی پردرد خواهد بود و خدا[ست که ]می داند و شما نمی دانید».

حفظ راز و کنترل زبـان، در روایـات اهـل بیت علیهم السّلام جایگاه مهمی دارد.امام صـادق عـلیه السـّلام فـرمود:«کـفّوا ألسـنتکم؛ زبان های خود را حفظ و کنترل کنید».[۴]این حفظ با«غیبت»رابطه مستقیم دارد. چرا غیبت، حرام است و زشت ترین معصیت؟چون خمیرمایه اش، افشای اسرار و بدی ها و معایب دیگران است.

امامان شیعه علیهم السـّلام از عیوب مردم آگاه بودند، ولی آبروی افراد را حفظ می کردند و به مردم می گفتند همان گونه که خداوند«ستار العیوب» است، شما نیز عیوب همدیگر را بپوشانید.امام هشتم علیه السّلام می فرماید:«مؤمن بـاید حـفظ اسرار مردم را از خدا بیاموزد.او همه اسرار مردم را می داند،ولی فاش نمی کند».[۵]اگر خداوند رازهای بندگانش را فاش می ساخت،دیگر کسی با دیگری دوست نمی شد و هیچ آبرویی باقی نمی ماند.امام علی عـلیه السـّلام در دعای کمیل اظهار می دارد:«و لا تفضحنی بخفّی ما اطّلعت علیه من سرّی؛ خدایا! مرا مفتضح نکن با آشکار ساختن آنچه از لغزش های مخفی من اطـلاع داری».

امـام علی علیه السّلام به مـالک اشـتر نیز توصیه فرمود:«از مردم،آنان را که عیب جوترند، از خود دور کن؛زیرا مردم عیوبی دارند که رهبر امت در پنهان کردن آن از همه سزاوارتر است. پس مبادا آنچه بـر تـو پنهان است،آشکار گـردانی و آنـچه که هویداست، بپوشانی که داوری در آنچه از تو پنهان است،با خداوند جهان است.پس هر اندازه که می توانی، زشتی ها را بپوشان تا آنچه را که دوست داری بر رعیت پوشیده ماند، خدا بر تـو بـپوشاند»[۶].

حفظ راز خود و دیگران

اسلام، هم به حفظ اسرار خودمان سفارش کرده و هم به حفظ اسرار دیگران. در روایات توصیه شده که اسرار زندگی خصوصی خود را حفظ کنید!چرا که افشای آن گـاهی مـنشأ حسد، کـینه توزی و رقابت های ناسالم می گردد و انسان مورد تهاجم افراد تنگ نظر و کینه توز واقع می شود و مصالحش به خطر می افتد.امام عـلی علیه السّلام فرمود:«سرّک سرورک ان کتمته و ان اذعته کان ثبورک؛ سـرّ تـو مـایهء سرور و خوشحالی تو است، به شرط آنکه آن را کتمان کنی،و اگر آن را افشا کنی، (چه بسا) مایه هلاک تـو مـی شود».[۷]

و فرمود:«جمع خیر الدّنیا و الآخره فی کتمان السّر و مصادقه الأخیار و جمع الشّرّ فـی الإذاعـه و مـؤاخاه الأشرار؛ تمام خیر دنیا و آخرت در دو چیز جمع شده:در رازداری و دوستی با نیکان،و تمام بدی ها در دو چیز جـمع است:افشای سرّ و دوستی با بدان».[۸]همچنین امیر مؤمنان علیه السّلام فرمود:«مـن افشی سرّا استودعه فـقد خـان؛هرکس سرّی را که به او سپرده شده،فاش کند، خیانت کرده است».[۹]

حدود رازداری اخلاقی

آیا در مکتب اهل بیت علیهم السّلام به هیچ عنوان شایسته و پسندیده نیست که اسرار خود را به کسی بگوییم؟یا این کـه«رازداری»حدّ و اندازه ای دارد و در برخی موارد می توان راز خود را به دیگری گفت؟در پاسخ می گوییم:ائمه اطهار علیهم السّلام برخی موارد را استثنا کرده اند؛ از جمله امام صادق علیه السّلام فرمود:«لا تطّلع صدیقک من سرّک الاّ علی ما لو اطـلعت عـلیه عدوک لم یضرّک فانّ الصّدیق قد یکون عدوّا یوما ماّ؛ دوستت را بر آن مقدار از اسرارت آگاه ساز که اگر دشمنت هم آن را بداند،به تو زیان نرساند؛ شاید دوستت نیز روزی دشمنت گـردد».[۱۰]

زنـهار مکن تکیه کلّی بر یار راز دل خود ز دوست پنهان می دار روزی باشد که دوست، دشمن گردد برگردد و دشمنی کند آخر کاردر این روایت امام صادق علیه السّلام به ما رهنمود مـی دهد کـه رازها را دسته بندی کنیم و برخی از آنها که اهمیت کمتری دارند و به گونه ای هستند که اگر دشمنان از آن آگاه کردند،زیانی متوجه ما نمی شود، قابل بیان هستند و می توان آنها را با برخی از دوسـتان در مـیان گـذاشت.

این روایت را ممکن است بـه گـونه ای دیـگری تبیین کرد و گفت:برخی از اطلاعات بسیار مهم است، اما این اهمیت با گذشت زمان خاصیت خود را از دست می دهد،که امروزه بـه آنـ «اطـلاعات سوخته»می گویند. با فاش شدن این گونه اطـلاعات، زیـانی متوجه کسی نمی شود.امام علی علیه السّلام فرموده است:«لا تضع سرّک عند من لا سرّ له عندک؛ سرّ خود را نزد کـسی کـه سـری نزد تو ندارد، نگذار».[۱۱]ازاین روایت دانسته می شود که در راز و رازداری مـی بایست به مخاطب توجه کرد. اگر او رازی را نزد شما به امانت گذاشته است،شما هم می توانید با توجه به ظـرفیت او،بـرخی از رازهـایتان را با او در میان بگذارید.

چه کسانی محرم رازند؟

۱.عاقل

امام علی علیه السـّلام فـرموده است: «لا تسرّ الی الجاهل شیئا لا یطیق کتمانه؛ سرّ خود را نزد جاهل نگذار که توان کتمان آنـ را نـدارد». بـنابراین راز خود را باید فقط با فرد عاقل در میان گذاشت. [۱۲]

۲.موثق

گاه نیاز یـا ضـرورتی ایـجاب می کند که انسان سرّ خود را به دیگری بگوید. در این گونه موارد نیز به ما دسـتور داده شـده اسـت که افراد موثق و مورد اطمینان را برای این کار پیدا کنیم.در این این زمینه امـام عـلی علیه السّلام می فرماید: «لا تودعنّ سرّک الاّ عند کلّ ثقه؛راز خود را تنها نزد فرد مـطمئن بـه امـانت بسپار».[۱۳]نیز فرمود: «من اسرّ الی غیر ثقه فقد ضیّع امره؛ کسی که سرّ خـویشن را نـزد افراد غیر مطمئن بازگو کند، سرّ خو را ضایع کرده است».[۱۴]

۳.حافظ اسرار

کـسانی کـه از حـفظ اسرار خویش ناتوان اند و آن را فاش می کنند،افراد قابل اعتمادی برای حفظ اسرار دیگران نیستند.از ایـن گونه افـراد باید پرهیز کرد و نباید اسرار خویش را به آنان سپرد. پس«راز»را به کسی بـاید گـفت کـه توانایی حفظ آن را داشته باشد،امیر مؤمنان علی علیه السّلام می فرماید:«من ضعف عن حـفظ سـرّه،لمـ یطق سرّ غیره؛ کسی که از حفظ سرّ خود ناتوان است، توانایی بـرای حـفظ اسرار دیگران ندارد».[۱۵]

۴.امانت دار

افراد امین و باوفا،تمام تلاش خود را در نگهداری اسناد محرمانه به کار مـی برند و بـه هیچ قیمتی حاضر به افشای آن نیستند؛ گرچه جان خویش را بر سر آن نـهند. بـنابراین در وقت ضرورت می توان اسرار خویش را به انـسان های امـانت دار سـپرد.حضرت امیر علیه السّلام فرمود:«و لا تودعنّ سـرّک مـن لا امانه له؛ رازت را به کسی که امانت دار نیست،مسپار».[۱۶]

در جریان نهضت مقدّس عاشورا، پیـک امـینی به نام«قیس بن مـسهر صـیداوی» با پیـامی از امـام حـسین علیه السّلام راهی کوفه شد. او رازدار و بـاوفا بـود.وی پیش از رسیدن به کوفه در دست نیروهای دشمن گرفتار شد و خود را در میان اسـارت یـا شهادت یافت و رساندن پیام امام را غـیر ممکن دید. ازاین رو،بـرای جـلوگیری از دستیابی دشمن به اطلاعات، نـامه را در دهـان گذاشت و بلعید و پس از تحمّل شکنجه های طاقت فرسا به شهادت رسید. [۱۷]

زیان های افشای راز

برای افشاکنندهء رازهـای مـردم، هم زبان های دنیوی ذکر شـده اسـت و هـم زیان های اخروی؛ از جـمله ایـنکه عاقبت راز او هم فاش مـی گردد. امـیر مؤمنان علی علیه السّلام فرمود:«من کشف حجاب اخیه انکشف حجاب بیته؛کسی کـه پرده از اسـرار برادر مسلمانش بردارد،خداوند عیوب و اسـرار او را بـرملا می کند».[۱۸]

امـام کـاظم عـلیه السّلام فرمود:«و لا تمکّن النـّاس من

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.