پاورپوینت کامل مواضع امام حسین(ع) در مقابل معاویه ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مواضع امام حسین(ع) در مقابل معاویه ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مواضع امام حسین(ع) در مقابل معاویه ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مواضع امام حسین(ع) در مقابل معاویه ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint :

>

امامان شیعه، جانشینان به، حق انبیا و وارث رسالت رسولان اند که از سوی حق تعالی برای هدایت بشر و نجات انسان ها برگزیده شده اند. سیر قهقرایی جامعه به سمت آداب و سنن جاهلیت، در عصر امام حسین(ع) با روی کار آمدن بنی امیه شروع شد. آن حضرت دو برخورد متفاوت را با سران بنی امیه آغاز کرد: ده سال سکوت اعتراض آمیز همراه با روشنگری در زمان معاویه، و اقدام دوم، قیام کربلای ۶۱ هجری در مقابل یزید که باعث شهادت ایشان گردید.

در این تحقیق برآنیم که ببینیم آیا ابا عبدالله(ع) در ده سالی که امامتشان مصادف با حکمرانی معاویه بود، برای هدایت مردم حرکتی از خود نشان داد یا نه؟ آیا از اسلام در مقابل توطئه های بنی امیه محافظت کرد؟ و در برابر اقدامات انحراف آمیز معاویه مثل بسیاری از صحابه بزرگ آن روز، موضع منفعلانه و سکوتی همراه با بی توجّهی به مسائل روز اتخاذ کرد؟ اگر اعتراض کرده بود، شیوه اعتراض چگونه بود؟ آیا مواضع او در مقابل معاویه، همان استمرار شیوه صلح آمیز امام حسن(ع) بود یا موضع متفاوتی داشت؟ قبل از ورود به بحث، باید متذکر شوم که ذکر مبارزات آن حضرت با معاویه، بر اساس اهمیت بعضی از موضع گیری هاست، نه طبق نظم تاریخی.

معرفی اجمالی امام حسین(ع)

پیامبر خدا(ص) بسیار به امام حسین(ع) علاقه داشت. او هنگام رحلت رسول خدا(ص)، شش ساله بود. در دوران پدرش امیر مؤمنان(ع) موقعیت والایی داشت. علم و بخشش، بزرگواری، فصاحت، شجاعت، تواضع، دستگیری از بینوایان، عفو، حلم و.. . از صفات برجسته ی امام حسین(ع) بود. در دوران خلافت پدر بزرگوارش، در کنار آن حضرت بود و در سه جنگِ جمل، صفین و نهروان شرکت کرد. پس از شهادت پدرش که امامت به حسن بن علی(ع) رسید، همچون سربازی مطیع برای برادرش بود. پس از انعقاد صلح با معاویه، با برادرش و بقیه ی اهل بیت از کوفه به مدینه آمد.

پس از شهادت امام حسن مجتبی(ع) در سال ۴۹ یا ۵۰ ق. بار امامت بر دوش او قرار گرفت. در دوران ده ساله حکومت معاویه، امام حسین(ع) همواره یکی از معترضان سر سخت به سیاست های معاویه بود. با مرگ معاویه در سال ۶۰ هجری، یزید به والی مدینه نامه نوشت که از امام حسین(ع) به نفع او بیعت بگیرد، امّا سیدالشّهدا که فساد و بی لیاقتی او را می دانست، از بیعت امتناع کرد و از مدینه به مکّه هجرت کرد و در پی نامه نگاری های کوفیان و شیعیان عراق راهی آنجا شد. پیش از رسیدن به کوفه، در سرزمین کربلا محاصره شد و سرانجام در روز عاشورای ۶۱ هجری همراه اصحابش به شهادت رسید.

امام حسین(ع) در نگاه پیامبر(ص)

پیامبر(ص) در احادیث متعددی در باره امام حسین(ع) سخن گفته؛ از جمله فرمود: «بدون تردید خداوند متعال من، علی، حسن و حسین را از نور پاک خودش آفرید. خداوند متعال هنگامی که خواست خلقت خود را آغاز نماید، نور مرا شکافت و از آن آسمان ها و زمین را آفرید و نور علی(ع) را شکافت و از آن عرش و کرسی را آفرید و به خداوند سوگند که علی(ع) از عرش و کرسی بزرگ تر است. و نور حسن۷ را شکافت و از آن حورالعین ها و فرشتگان را آفرید و به خداوند سوگند که حسن(ع) از حورالعین ها و فرشتگان بزرگ تر است. و نور حسین(ع) را شکافت و از آن لوح و قلم را آفرید و به خداوند سوگند که حسین(ع) از لوح و قلم بزرگ تر است».[۱]

پیامبر اسلام(ص) در حدیث شریف دیگری فرمود: «قسم به آن که مرا به حق به پیامبری فرستاد، حسین بن علی در آسمان بزرگ تر از زمین است و بر سمت راست عرش نوشته است: «مصباحُ الهُدی و سفینه النّجاه»[۲] و در بیان نورانی دیگری فرمود: «حسینُ منّی و اَنا مِن حسین اَحَبَّ الله من اَحَبَّ حسیناً و اَبغَضَ اللهُ مَن اَبغَضَ حسیناً، حسینٌ سبطٌ مِنَ الاسباطِ، لَعَنَ اللهُ قاتله؛ حسین از من است و من از حسین هستم. خدا دوست دارد آن کس را که حسین را دوست دارد و غضب می کند بر کسی که بر او غضب کند. حسین سبطی از اسباط است. خدا کشنده ی او را لعنت کند!».[۳]

معاویه کیست؟

معاویه فرزند ابوسفیان (صخر بن حرب بن امیه بن عبدشمس) و مادرش هند، دختر عتبه بن عبد شمس است. کنیه او «عبدالرّحمن» است. هشام بن محمد کلبی، نسب شناس معروف، در کتاب مقالب و اصمعی، ادیب و دانشمند نام آور عرب گفته است: ولادت معاویه در دوران جاهلیت به چهار نفر[۴] منسوب می شد که عبارت اند از:

الف) عماره بن الولید، از بنی مخزوم؛

ب) مسافر بن عمرو، از بنی امیّه؛

ج) ابوسفیان، از بنی امیه؛

د) عباس بن عبدالمطلب، از بنی هاشم.

ازدواج ابوسفیان با هند

تاریخ نویسان چنین نوشته اند که مسافر بن عمرو، یکی از افراد بنی امیه، سخت دلباخته ی هند بود، تا آنجا که داستان روابط آنها در کوی و برزن بر سر زبان ها افتاد. هند از وی باردار شد. هنگامی که بارداری اش آشکار شد و یا اینکه نزدیک بود ظاهر گردد، مسافر بن عمرو از مکه فرار کرد و به نزد نعمان بن منذر (پادشاه مشهور عرب؛ حیره) رفت، تا از وی در کار خود کمک بخواهد. در غیاب او بود که ابوسفیان با هند ازدواج کرد.[۵] مشهور است که هند از زنان صاحب رایت (پرچم) بود و همچنین پدرش از سر سخت ترین دشمنان اسلام بود.

اسلام آوردن و خلافت معاویه

معاویه پس از فتح مکه به ظاهر اسلام آورد. او جزء طلقا است که پیامبر فرمود: «لا تثریب علیکم الیوم فاذهبوا انتم الطلقاء» و امیرالمؤمنین(ع) فرمود: «ما اسلموا و لکن استسلموا». در سال دوازده هجری، آن گاه که ابوبکر لشکری را به سرکردگی یزید (فرزند دیگر ابوسفیان) برای جنگ با رومیان گسیل داشت، همراه لشکر برادر و پرچمدار آن بود. یزید در اثر طاعون در گذشت و برادر خود معاویه را به سرکردگی آن لشکر برگزید. خلیفه ی وقت، عمر هم آن را پذیرفت.

در دوران خلافت عثمان که خود از بنی امیه و عموزاده ی معاویه بود، عثمان تمام قلمرو حکومت شام (لبنان، سوریه، فلسطین و اردن) را به معاویه ارزانی داشت. او سالیان سال، آسوده خاطر بر شام حکومت کرد، اما هنگامی که امام علی(ع) بر تخت خلافت نشست، بر آن حضرت شورید و از فرمانش سرپیچی کرد و به اسم خون خواهی عثمان، به جنگ امام برخاست. دو لشکر در ذیحجه ی سال ۳۶ هجری جنگ کردند. در اثر فریب عمرو بن عاص، کار به حکمیت کشید و در جریان «حکمیت» عمروبن عاص در دومه الجندل، ابوموسی اشعری را فریب داد و بدین ترتیب اوّلین بار نام معاویه به خلافت یاد شد. در دوران امامتِ امام حسن(ع)، مسلمانان امام را یاری نکردند و چنان سستی کردند که معاویه به آرزوهای شوم خود رسید و در سالِ «عام الجماعه» بر سریر خلافت تکیه زد و نوزده سال و سه ماه و چند روز بر تمام مسلمانان حکمران گردید. سرانجام در رجب ۶۰ هجری مرد و در دمشق مدفون گردید.

معاویه از نگاه پیامبر(ص)

روزی پیامبر اکرم(ص) ابن عباس را در پی معاویه فرستاد تا وی را برای نوشتن نامه و دستوری دعوت کند. ابن عباس وی را در حال خوردن غذا یافت، بازگشت و پیامبر را آگاه کرد. رفت و آمد ابن عباس تا سه بار تکرار شد و در هر بار معاویه هنوز در حال خوردن بود و از آمدن به نزد رسول خدا امتناع کرد. پس از مرتبه سوم آن حضرت، معاویه را نفرین کرد که خداوند شکمش را سیر نکند. بعدها معاویه می گفت: نفرین پیامبر در حق من به اجابت رسید. از این رو، او هر روز چندین بار و هر بار مقدار فراوانی می خورد، اما باز هم در خود احساس گرسنگی می کرد تا آنجا که پرخوری معاویه در عرب، ضرب المثل شد و به افراد پرخور می گفتند:

«مثل اینکه معاویه در شکمش جای گرفته است».[۶]

سیاه کاری های معاویه از دید تیزبین پیامبر(ص) پوشیده نبود و آن حضرت در مناسبت های مختلف، مسلمانان را از معاویه و دوستانش بر حذر می داشت.

روزی رسول اکرم(ص) که به مسافرت می رفت، صدای آواز دو تن را شنید. فرمود: دقت کنید که این دو چه کسانی هستند. گفتند: معاویه و عمرو بن عاص هستند. رسول اکرم(ص) دست به دعا برداشت و فرمود: «بارالها! این دو را در فتنه انداز و در آتش پرتابشان کن».[۷]

رسول اکرم(ص) در جنگ تبوک، معاویه و عمروبن عاص را در کنار هم مشاهده کرد که گفتگو می کردند. حضرت رو به یاران خود کرد و فرمود: «هرگاه این دو نفر را در کنار هم دیدید، از هم جدایشان کنید؛ زیرا این دو نفر هرگز به خیر و صلاح گرد نمی آیند».[۸]

روزی ابوسفیان بر مرکبی سوار بود و دو پسرش یزید و معاویه همراه او می آمدند. یکی لگام مرکب را به دست داشت و دیگری آن را از پشت می راند. وقتی رسول اکرم(ص) آنها را مشاهده کرد، فرمود: «خداوندا! لعنت خویش را بر مردِ سوار و راننده جلودار این مرکب نازل فرما و آنها را از رحمت خویش دور بدار!».[۹] نظیر این سخنان از پیامبر اسلام(ص)، نشان دهنده آگاهی عمیق آن حضرت درباره معاویه و نقش آفرینی او و فرزندانش در حوادث آینده است.

کلام حضرت علی(ع) درباره معاویه

امیرالمؤمنان(ع) در نامه ای خطاب به معاویه چنین می نویسد:

«با این سنّ زیاد و نزدیکی مرگت، از گمراهی و ضلالت دست بردار. حال تو مانند لباس کهنه ای است که هرگاه یک طرف آن را اصلاح کنی، طرف دیگر پاره می شود. گروه زیادی از مردم را به هلاکت کشاندی و با گمراهی خود، فریبشان دادی و در امواج سرکش دریای جهالت خود، غرقشان کردی و تاریکی ها آنان را فرا گرفت و در امواج شبهات غوطه ور گردیدند و از راه حق به بیراهه رفتند و به دوران جاهلیت گذشتگان روی آوردند و از ایشان پیروی کردند و به ویژگی های جاهلی خاندانشان نازیدند، جز اندکی از آگاهان که پس از شناخت تو مسیرشان را تغییر دادند و از تو جدا شدند و از یاری کردن تو به سوی خدا گریختند؛ زیرا تو آنها را به کار دشواری واداشتی و از راه راست منحرفشان کردی».[۱۰]

بعضی از اقدامات معاویه

۱. نوشیدن شراب[۱۱]؛ ۲. گرفتن ربا[۱۲]؛ ۳. تمام خواندن نماز در سفر[۱۳]؛ ۴. گفتن اذان در نماز عید فطر و قربان[۱۴]؛ ۵. بدعت در ازدواج با دو خواهر[۱۵]؛ ۶. بدعت در دیه[۱۶]؛ ۷. نگفتن تکبیرهای مستحبی در نماز[۱۷]؛ ۸. نگفتن تلبیه به خاطر مخالفت با علی(ع)[۱۸]؛ ۹. بدعتِ مقدم کردن خطبه در نماز عید[۱۹]؛ ۱۰. شنیدن چیزهای حرام[۲۰]؛ ۱۱. به فراموشی سپردن نام پیامبر. معاویه به صراحت از دفن نام پیامبر سخن گفته است.[۲۱]

مواضع امام حسین(ع) در برابر معاویه

مبارزات آن حضرت با معاویه، به دو دوره ی قبل از امامت و بعد از امامت، تقسیم می شود.

الف) قبل از دوران امامت

آن حضرت در زمان پدر بزرگوارش در نبرد صفین شرکت کرد و حتی در این جنگ خطبه ای خواند و مردم را به جنگ علیه معاویه ترغیب و تشویق کرد.[۲۲] در این جنگ، هنگامی که سپاه شام بر شریعه فرات مسلط شد و آب را بر لشکر امیرمؤمنان(ع) بست، امام حسین(ع) با یک حمله ی برق آسا آب را از سپاهیان معاویه باز پس گرفت و آنها را به عقب راند و البته امیرمؤمنان(ع) هرگز آب را به روی لشکر معاویه نبست؛ در حالی که اگر چنین می کرد، به راحتی کار معاویه را یکسره می کرد. به هر حال، امام علی(ع) در پاسخ به اقدام شجاعانه امام حسین(ع) فرمود:

«هذا اوّل فتح ببرکه الحسین(ع)».[۲۳]

امام حسین(ع) زمان امامت برادرش امام حسن(ع) نیز تا آخرین لحظه ی نبرد با معاویه، در کنار برادرش ماند و از او تبعیت کامل می کرد. در جریان صلح تحمیلی نیز از موضع برادر بزرگوارش دفاع می کرد؛ به گونه ای که در برابر معاویه یک صدا بودند.

صلح از دیدگاه امام حسین(ع)

برخی از مورخان و محدّثان کوشیده اند تا دیدگاه این دو شخصیت بزرگ را درباره صلح، متفاوت با یکدیگر القا کنند؛ به طوری که گویی امام حسین(ع) اعتقادی به صلح نداشت و در این باره به برادر خود اعتراض کرد. این عده می گویند: امام حسین(ع) طرفدار منش پدر خویش علی بن ابی طالب(ع) بود؛ یعنی جنگ و امام حسن(ع) راه صلح را می پسندید. مثلاً ابن عساکر نقل کرده که امام حسین(ع) در اعتراض به صلح برادرش گفت: «اُعیذک بالله ان تکذّب علیّاً فی قبره و تصدّق معاویه؛ به خدا پناه می برم که علی را در قبر تکذیب و معاویه را تصدیق کنی».[۲۴]و ابن ابی الحدید گفته است که حسین(ع) از پذیرفتن صلح امتناع کرد، تا آنکه برادرش با وی سخن گفت.[۲۵]

اما نقل های دیگری وجود دارد که نشان می دهد امام حسین(ع) نیز راهی بهتر از صلح نمی شناخت که در ذیل، دو شاهد را بر ادعای خود می آوریم:

سیره عملی امام حسین(ع) بی اعتنا به سخنان و اقداماتی بود که می کوشیدند او را به مخالفت با موضع برادرش بکشانند و او را به عنوان رهبر شیعیان عراق معرّفی کنند؛ اما اوّلاً، ایشان تا پایان زندگی امام حسن(ع) در کنار حضرت در مدینه ماند و مطیع و فرمان بردار ایشان بود. ثانیاً، حتّی پس از شهادت امام حسن(ع) نیز، در مقابل معاویه یازده سال همان موضع را داشت، تا جایی که در جواب شیعیان عراق که بعد از شهادت امام حسن(ع) ایشان را به جهاد علیه معاویه تشویق کردند، فرمود: «تا معاویه زنده است، نمی شود این کار را انجام داد».

شاهد دیگر، این است که شیعیان افراطی از موضع صلح ناراحت شدند، به سراغ امام حسین(ع) آمدند و از او خواستند تا رهبری آنان را در دست گیرد. علی بن محمد بن بشیر همدانی می گوید: «همراه سفیان بن ابی لیلی به مدینه نزد حسن بن علی(ع) آمدیم؛ در حالی که مسیب بن نجبه و عدّه ای دیگر نزد او بودند. من به او گفتم:«السّلام علیک یا مذلّ المؤمنین؛ سلام بر تو ای ذلیل کننده ی مؤمنان!» امام حسن(ع) در برابر این سخن گستاخانه فرمود: «من مذلّ المؤمنین نیستم، بلکه معزّ المؤمنینم». علی بن محمد همدانی می افزاید: ما به سراغ برادرش امام حسین(ع) رفتیم و او را از آنچه حسن(ع) گفته بود، آگاه کردیم.

امام فرمود: «صدق ابو محمد فلیکن کل رجل منکم حلساً من احلاس بیته مادام هذا الانسان حیاً فان یهلک و انتم احیاء رَجَونا ان یخیر الله لنا و یُؤتینا رشدنا و لا یکلنا الی انفسنا؛ برادرم راست می گوید. هر یک از شما تا وقتی این شخص(معاویه) زنده است، پلاس خانه ی خود باشد (تا ببینم چه می شود). اگر او مرد و شما زنده بودید، امیدوارم که خداوند آن را برای ما پیش آورد که رشدمان در آن باشد و ما را به خودمان وانگذارد».[۲۶] همچنین امام به شخص دیگری که درخواست قیام کرده بود، فرمود: «اکنون عقیده من چنین نیست. خدا، شما را رحمت کند! تا هنگامی که معاویه زنده است، درخانه هایتان بمانید و از کاری که به شما ظنین شوند، بپرهیزید».

نتیجه

از این نمونه های تاریخی به این نتیجه می رسیم که موضع امام حسین(ع) در مقابل معاویه عیناً همانند موضع برادر بزرگواش بود و ادعای اختلاف بین امام حسن و امام حسین۸ تهمتی بیش نیست و شاید می خواسته اند بین این دو برادر، اختلاف در رأی و تفرقه را ایجاد کنند.

مبارزات امام حسین(ع) با معاویه

۱. مخالفت با ولیعهدی یزید

معاویه به دنبال فعالیت های دامنه دار خود به منظور تثبیت ولیعهدی یزید، سفری به مدینه کرد تا از مردم آن و به ویژه از شخصیت های بزرگ این شهر، که در رأس آنها امام حسین(ع) قرار داشت، بیعت بگیرد. او با امام حسین(ع) و عبدالله بن عباس دیدار کرد و طی سخنانی موضوع ولیعهدی یزید را پیش کشید و کوشش کرد که موافقت آنان را به این موضوع جلب کند. امّا امام حسین(ع) در پاسخ فرمود:

«ای معاویه! تو در برتری و فضیلتی که برای خود قائلی، دچار لغزش و افراط شده ای و با تصاحب اموال عمومی، مرتکب ظلم و اجحاف گشته ای. تو از پس دادن اموال مردم به صاحبانش خودداری کردی و بخل ورزیدی.. . آنچه درباره کمالات یزید و لیاقت وی برای اداره امور امت اسلامی گفتی، فهمیدم. تو یزید را آن چنان توصیف کردی که گویی زندگی او بر مردم پوشیده است و یا گویا از غایبی خبر می دهی که مردم او را ندیده اند و یا در این مورد فقط تو علم و اطلاع به دست آورده ای! نه، یزید آن چنان که باید، خود را نشان داده و باطن خود را آشکار ساخته است. یزید را آن چنان که هست، معرفی کن! یزید جوان سگ باز و کبوترباز و بوالهوسی است که عمرش با ساز و آواز و خوشگذرانی سپری می شود. یزید را این گونه معرفی کن و این تلاش های بی ثمر را کنار بگذار».[۲۷]

۲. مقابله با تهدیدات معاویه

یکی از راه های سرکوب مخالفان، تهدید آنها از سوی معاویه بود. او در مقابل امام حسین(ع) نیز از همین ترفند استفاده کرد، ولی با جواب محکم آن حضرت روبه رو شد. یعقوبی در تاریخ خود می نویسد: معاویه به حسین بن علی(ع) گفت: «ای ابوعبدالله! دانستی که ما شیعیان پدرت را کشتیم، پس آنها را حنوط کردیم و کفن پوشاندیم و بر آنان نماز خواندیم و دفنشان کردیم». کنایه از اینکه اگر تو هم از مخالفت ما دست برنداری، با تو نیز چنین می کنیم.

حضرت در جواب فرمود: «به پروردگار کعبه قسم که بر تو پیروز آمدم، لیکن به خدا قسم اگر ما شیعیان تو را بکشیم، آنان را نه کفن می کنیم و نه حنوط و نه برایشان نماز می خوانیم و نه دفنشان می کنیم».[۲۸] همچنین مروان بن حکم که در همان ایام یک سال از طرف معاویه حاکم مدینه بود، به وی نوشت: عمرو بن عثمان گزارش کرده است که گروهی از رجال و شخصیت های عراق و حجاز نزد حسین بن علی(ع) رفت و آمد می کنند و اظهار کرده است که اطمینان ندارد حسین قیام نکند. مروان در نامه خود اضافه کرد: من در این باره تحقیق کرده ام و طبق اطلاعات رسیده، او فعلاً قص

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.