پاورپوینت کامل داستان هایی از ائمه علیهم السلام ۱۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل داستان هایی از ائمه علیهم السلام ۱۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل داستان هایی از ائمه علیهم السلام ۱۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل داستان هایی از ائمه علیهم السلام ۱۴ اسلاید در PowerPoint :

>

۱۰۳

دعویِ امامت

چون صادق علیه السلام مُتوفّا شد عبداللّه پسر وی و موسی علیه السلام دعوای امامت کردند و وجوه و رؤسای
شیعه در سرای امام موسی علیه السلام بودند. بفرستاد که برادرم عبداللّه را بخوانید. چون آنجا حاضر شد،
آتش در میانه خانه برافروخت و هیزم بسیار بر وی انداخت. چون ساکن شد زبانه و جمله به یک
بار جَمْر بماند. امام علیه السلام برخاست و در میان آن آتش عظیم رفت و ساعتی تمام با جامه ها در میان
آن آتش بنشست. پس برخاست و جامه بیفشاند و به سلامت بیرون آمد. و همه می دیدند آن
حالت و روی به عبداللّه کرد و گفت: ای برادر! اگر تو دعوایِ امامت می کنی، بعد از آن در آتش برو
و بنشین. رنگ روی عبداللّه متغیّر شد و خجل برخاست و دامن به زمین کشان بیرون رفت.

اطاعت آهو

عبداللّه بن سوقه گوید که: رضا علیه السلام به ما بگذشت. ما بر امامت وی خصومت کردیم و مخالف
وی بودیم و بر مذهب یزیدیان بودیم. چون به صحرا رسیدیم در خدمت رضا علیه السلام ، گله آهو پدید
آمد. رضا علیه السلام اشارت کرد به یکی از ایشان، بیامد و در پیش آن حضرت بایستاد. امام علیه السلام وی را
بگرفت و دست مبارک بر سر وی بمالید و به غلام سپرد. در دست وی اضطراب می کرد تا به
چراگاه خویش رود. رضا علیه السلام با وی کلامی چند بگفت که ما فهم نکردیم. آهو ساکن شد. پس مرا
گفت: آیا ایمان آوردی؟ گفتم: بله یا مولای. به درستی که تو حجّت خدائی.

پس امام به آهو گفت: برو به سلامت. آهو خود را در امام علیه السلام مالید و از خدمت وی می رفت و
می گریست. امام مرا گفت: دانی که آهو چه می گوید؟ گفتم: نه. گفت: آهو می گوید که: چون مرا
بخواندی، امید داشتم که از گوشت من بخوری، تو را اجابت کردم و تو مرا محروم گردانیدی و
باز گردانیدی.

صلح امام حسن علیه السلام

جابر گوید که: در آن وقت که امام حسن علیه السلام با معاویه صلح کرد، اکابر شیعه جمله ملامت وی
کردند، تا که من نیز ملامت وی کردم. مرا گفت: یا جابر! راضی باشی که رسول صلی الله علیه و آله وسلم تو را به فعل
من خبر دهد که حال من و شما چون حال خضر است و موسی.

جابر گوید: م

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.