پاورپوینت کامل پارسایی و دنیاگریزی ۱۷ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پارسایی و دنیاگریزی ۱۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پارسایی و دنیاگریزی ۱۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل پارسایی و دنیاگریزی ۱۷ اسلاید در PowerPoint :

>

۷۷

باز دارنده از خدا

ای عزیز! اگر خدا را دوست می داری باید که دنیا را دوست نداری، که خدا دوستدار دنیا را
نمی دارد دوست. هیچ می دانی که دنیا عبارت از چه چیز باشد؟ شاید که تصور نمایی که ثروت و
حشمت و جمع نمودن مال و منال است. نه چنین است، بلکه هر چه تو را از دوست (خدا) غافل
می سازد و دور می دارد دنیاست. اگر چه نماز و روزه حج و بهشت باشد. «به هر چه از دوست
وامانی، چه زشت آن نقش چه زیبا»

[حضرت رسول] صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: الدُّنْیا لَکُمْ وَ الْعُقْبی لَکُمْ وَ الْمُولی لِی؛ دنیا بر شما، آخرت هم
برای شما، و مولی (خدای تعالی) برای من.

تن

غایتِ آن چه ما در این جهان داریم و از وی می اندیشیم که از ما بگیرند، تن است و جز این
تسلط دنیا به ما ندارد و جان (روح) آدمی از این جهان نیست، پس تن را به دست جهان بده و جان
را به سلامت از دست جهان نگه دارد و تن را به دست جان دادند که وسیله معرفت شود و چون به
سعادتِ هدایت برسی بگو تن مباش.

عطای جهان در حق ما جز این تن نیست و همه تطاول آن برای ما به جهت عطای اوست،
عطای خود را گو بِسِتان و برو که احتیاج به آن نداریم پس.

رهایی از خود

ای عزیز! تا به کلی از خود و از آرزوی خود بیرون نیایی، این مراتب سلوک تو را مسیر نشود
بلکه فهم این مراتب را نیز به حقیقت نیابی و نظّاره جمال با کمال آن حضرت (حق تعالی) تو را
میسر نشود تا سر مویی به خود پیوسته ای؛ هزار ساله مسافت در میان است، حجاب تو هم تویی
و هم خیالِ وَهْمیِ تو.

ای عزیز! چون آدم را به لطف خود برداشت (خلق کرد) برگزیده الهی شد و چون به آدم توفیق
رفیق نشد، دنیا که دامگاه بود وی را کامگاه (جای راحتی) آمد.

حکایت

پارسایی گفت: صاحب دلی را گفتم: مرا چنین روشن شده است که مجلس علم [برگزار [کنم
و به خردمندان سخن بگویم. گفت: تو را بدین درجه که آورد؟ گفتم: رَحْم و شفقت بر خلق.
گفت: شفقتِ تو بر خلق تا به چه است؟ گفتم: تا بدان حدی که اگر خدای تعالی مرا بَدَل (به جای)
مسلمانان به دوزخ فرستد و عذاب کند روا دارم. گفت: چون چنین است، سخن گفتن رواست، اما
چون به مردمان سخن گویی نخست دلِ خود را پند بده و تن خویش را نگر، جمع آمدن ایشان تو
را غَرّه نکند.