پاورپوینت کامل اندر اوصاف عشق ۲۵ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اندر اوصاف عشق ۲۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اندر اوصاف عشق ۲۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل اندر اوصاف عشق ۲۵ اسلاید در PowerPoint :

>

۵۱

دوستی های ناپایدار

بدان که یار، عزیز است ـ اگر آن است که ما می دانیم ـ امّا اگر یار این است که ما می بینیم و آواز
یاری می آرند، بس یاری نیست و بس مقامی نیست، ازین یار چندان که خواهی یابی تا تو را در
کیسه سیم می باشد و در سفره نان می باشد، ازین چنین یار در نمانی که درین روزگار هست، امّا
در روزگار پیشین یاران نه چنین بوده اند و دوستی و آشنایی نه برین جمله بوده است که اکنون
است؛

در روزگار پیشین چنین بوده است که اگر کسی به کسی سلام کردی و او جواب سلام باز دادی
و گفتی که چگونه ای و به سلامت می باشی، چون چندینی آشنایی بودی، اگر به هزار درم با وی
گستاخی کردی از وی دریغ نداشتی؛ اکنون روزگار چنان شده است و یاران این روزگار چنان
شده اند که کسی ده سال با یکی نان و نمک خورده و ده سال در خانه یکدیگر می روند و نشست و
خاست می کنند و می گویند: چه کنیم اگر ما یک ساعت از یکدیگر جدا مانیم در این جهان و آن
جهان بی یکدیگر نَفَسی نخواهیم بود. راست چون بدانست که تو را در کیسه سیم وا برسید و یا
در خانه به چاشت و شام خلل درآمد، هیچ دشمنی به جای وی آن نکند که آن یار و دوست ده ساله
بدان که یک بار در طعمه وی خلل آمد.

* * *

چون در دست تو چیزی می بیند تو را یار می باشد به گفتار، امّا در معنی نه و چون در دست تو
چیزی برسید اگر در خون تو سعی نکند نیک بود و چون از نزدیک تو برخیزد، دل تو به هزار
اندیشه که آیا کجا از من بدی می گوید و مرا کجا سعایت می کند؟ یا درین ده سال سخنی بر زبان تو
رفته باشد یا خطایی از تو در وجود آمده باشد همواره دل تو از بیم آن می لرزد. نباید هم اکنون
جایی در خون من شود. از بیم آن تو را خواب نیاید که هم اکنون چیزی برسازد و پرده من در میان
خلق بدرد و یا نعوذ باللّه بر تو دستی یابد و یا پای تو در سنگی آید، هزار شماتت بکند و بر سرِ نیزه
کند و همه خلق را از آن خبر دهد و گوید که شما فعل او نرانید، فعل او من می دانم که با او زندگانی
کرده ام و اگر آن گوید که دیده باشد هزار منّت از وی بباید داشت تا ده دروغ دیگر بر آن ننهد و اگر
در سرایش راه دهی به همه حال بدنامی بیرون آرد و یا بر چیزی از هر نوع که باشد امین کنی،
خیانت کند و یا با او در راهی باشی هر بلا که فرارسد اگر از وی باز نداری، تو را در آن بلا افکند.

اگر بار تو از خر در اوفتد، شکر کند که نه آنِ من در اوفتاد و یا دزد فرا رسد گوید: چه داری؟
گوید که: من ندارم اینک یار من چنین و چنان دارد و اگر گویی ندارم، نشان بدهد که کجاست و
دزد را یاری کند تا کالای تو ببرد و گوید: الحمداللّه که من به سلامت برستم و اگر در راه نان تو
ببرند گوید: الحمداللّه که آنِ من برجاست تا گرسنگی تو بری نه من و اگر گویی به یک تا نان مرا
مُواسا کن، نکن گوید.

درین روزگار، یاران که ما می بینیم اغلبی چنین اند و این نه یار باشد این بار و عقوبت باشد، امّا
آن کسانی که یار باشند و در آوازه یاری درست باشند ایشان نه چنین باشند و یاری ایشان نه بهر
دنیا باشد یا از بهر خلق ایشان یک دیگر را یار باشند، در کار خدای عزّ و جل، در طلب رضای او،
در طلب بهشت و یک تن و یک دل و یک زبان باشند کما قال النّبی صلی الله علیه و آله وسلم الْمُومِنُونَ کَنَفْسٍ واحِدهٍ؛
مؤمنان هم چون یک تن باشند.

توفیق چیست؟

امّا اوّل باری بباید دانست تا فضل خدای عزّ و جل نباشد از ما هیچ چیز نیاید و تا توفیق او نباشد ما
[هیچ چیز [نتوانیم کرد، امّا فضل و توفیق او در غیب است و ما را با غیب کاری نیست و امر و نهی
ظاهر است که ما را فرموده اند [و آنچه فرموده اند و] آشکار است می باید کرد تا ازین همه نجات
یابیم و یقین می باید دانست که خدای عزّ و جل ما را هیچ نفرموده است که نتوانیم آن به جای
آریم، کما قال اللّه تعالی: لا یُکَلِفُ اللّه ُ نَفْسَا اِلاّ وُسْعَها. ما را به