پاورپوینت کامل در فضایل توکّل ۳۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل در فضایل توکّل ۳۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل در فضایل توکّل ۳۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل در فضایل توکّل ۳۵ اسلاید در PowerPoint :

>

۴۶

اصول توکل

بدان که اصل توکل با سه چیز گردد: اول با خدایْ چسبانیدن است و از خلق نومید بودن و چیز دنیا
از خلق باز ناداشتن، دوم دل قوی داشتن است به وقت شدّت دنیا که چیزی در دست نباشد که
دست و دل از باطل نگه داری و سوم آن است که چیز دنیا، دل تو را مشغول نکند و از طلب علم و
عبادت و فراغت دل اختیار کند و اصل توکل با زین گردد و هر آن مؤمنی که متوکل نباشد، ایمان او
را سه رخته باشد، دزد درآید و کالا ببرد.

توکل، مخِ اخلاص است و عماد ایمان است و پل تعیین است، هر که را مخ اخلاص نیست از
ایمان او بوی نفاق آید و هر که را عماد ایمان نیست ایمان او مخاطره باشد و هر که را پل یقین
نیست در سیل فتنه بماند. متوکلان سه قوم اند: قومی اند که توکّل ایشان به تجربه است و قومی اند
که به ضرورت است و قومی اند که به حقیقت است، امّا آن قوم که توکّل ایشان تجربتی است آن
است که کسب دنیا و کوشش خویش می کنند و می گویند آنچه به ما بود بکردیم و بدو سپردیم،
توکل ایشان مکتسب است و تجربه است و آنِ آن کس که ضرورتی است آن است که می داند که به
دیگر کس چیزی نیست و از حیلت سود نیست و در سبب بسته نیست و ایشان را این ضرورت
گشته باشد، و لیکن یقین دل ندارند.

اما توکّل آن که حقیقتی است آن است که معطی او را داند و مانع او را داند و قسّام او را داند و
عطا و منع و قسمت همه به حکمت او داند نه به سهو و غفلت و داند که آنچه بازداشت به حکمت
بازداشت و آنچه داد به حکمت و مهربانی داد، قسمت چنان کرد که می بایست و عطا آنگه داد که
می بایست و منع آن گاه کرد که می نبایست.

مؤمنِ مخلص

هر که او مؤمن مخلص بود، چون تواند کرد که دل از خدای عزّ و جل بگرداند و مصلحت خویش
به جز او بیند در همه ایام ها؟ کی نام مؤمنی کسی را به حقیقت باشد که او را دل به وعده مخلوقی
آرام گیرد و به وعده «حَیُّ الَّذِی لا یَمُوتُ» آرام نگیرد، باز آن که او می گوید: و تَوَکُّلْ عَلی الحَیِّ الَّذی لا
یَمُوتُ. بنده ضعیف و لئیمی هم چون من و هم چو تو را وعده دهد بر وعده او بنشینی و هیچ چیز
نطلبی و ندانی که او به وعده باز آید یا نه، زیرا که خلفِ وعده از او روا باشد و مرگ را پذیرا است
و نعمت او را زوال است و بخل را بدو راه است، با این همه عیب ها وعده او را قبول کنی و بر
وعده او بنشینی و خداوندی که «حی الّذی لا یموت» است و از این همه عیب ها بری است و روا
نبود که وعده او خلاف باشد و نعمت او را زوال باشد، او را راست گوی ندانی و اگر همه علمای
عالم گرد آیند و به تو می گویند یکی را قبول نکنی، امّا جرم نه توراست، جرم گوینده راست تا
تهمت زده است و آنچه می فرماید نمی کند و یقین ندارد و از فرمان خدای عزّ و جل و از راه توکّل
برگردیده است تا تو نیز در وی می نگری و می گویی مگر چنین می باید کرد.

میراث انبی

چون نمک تباه شد، گوشت به چه به اصلاح آید؟ از علما، قومی حق را به رشوت بدادند و درگاه
سلطان گرفتند و بر ناحق فرو آمدند و کار برخلاف قول خدای عزّ و جل و قول رسول صلی الله علیه و آله وسلم فرا
دست گرفتند، چون به سخن رسد، اَلْعُلَماءِ وَرَثَهُ الاَنْبیاء برخوانند و گویند ما میراث پیغمبرانیم و
چون به طمع مردار دنیا رسد، هر یکی چون نهنگ بیایند و پلنگ وار بر سر مردار دنیا بنشینند و آن
مردار را فتوی به دروغ فرا دادن گیرند و حق را فرا پوشیدن گیرند و آن مردار و مردار خوار هر دو
به هم فرا سازند و هیچ از قول خدای عزّ و جل و قول رسول صلی الله علیه و آله وسلم نه اندیشند!

اگر تو میراث دار پیغمبرانی، چرا نه چنان کنی که پیغمبران کردند صلوات اللّه علیهم اجمعین
که به خلق آمدند و خلق را با خدای خواندند و گفتند که: ما را بر این هیچ مزد نمی خواهیم از شما،
مزد ما بر خدای است عزّ و جل.

تفویض

بدان که تفویض آن باشد که کار خویش را با خدای گذاری و هر کاری و هر چیزی که تو را در دار
فنا می باید، همه با خدای عزّ و جل گذاری و هر چه ندانی به یقین که نجات تو در آن است از
خدای عزّ و جل نخواهی از خیر و شرّ و چون بازو گذاشتی، هر چه تو را رساند از خوردنی و
پوشیدنی و از شادی و اندوه و از نعمت و شدّت و از هر چه باشد بدان رضا دهی مُفَوِّض را نرسد
که بر داده او چیزی نیفزاید و بکاهد در مصلحت دنیا، امّا کار آن جهانی باز نباید داشت؛ هر چه تو
را بدان امر کرده اند تفویض امر و نهی برنگیرد هر چه امر است حتم باشد و معلوم، امّا هر چه
مخاطره باشد و رسیدن بدان شک باشد و نجات در آن به شک باشد، مفوّض را خواستن آن نشاید.

کار و مجاهدت

امّا دست از کار بازداشتن، نه از تفویض باشد و از مجاهدت دست بازداشتن، نه از تفویض باشد،
امّا اگر وقتی یا حالی درآید و مرد را از کار وی بستاند آن گه آن خود، کاری دیگر باشد، امّا چنان
نباید کرد که چون به دنیا رسد برخیزی و کار دنیا به دست گیری و طلب عزّ و جاه و نعمت و
راحت و گریختن از شدّت و جُستن مراد و جمع مال و منع از حق و خشم راندن در وقت خشم و
بی شکری در وقت شکر و بی صبری در وقت صبر، در هیچی از این مفوض نباشی و همه یک
یک به جای آری، چون وقت خوردن حرام فرا رسد، هر چه پیش آید بخوری و جامه هر چه پیش
آید ابریشمی و به تصاویر در پوشی و زبان از غیبت نگاه نداری و هر چه به زبان آید بگویی و در
آن هیچ مفوّض نباشی و چون به طاعت رسد دست باز داری و خویشتن را مفوّض نام کنی، این نه
راه مفوّضان است، مفوّض آن باشد ک

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.