پاورپوینت کامل بر ساحلِ نجات ۴۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل بر ساحلِ نجات ۴۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بر ساحلِ نجات ۴۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل بر ساحلِ نجات ۴۶ اسلاید در PowerPoint :
>
۱۰۵
صدقه برای رضایِ خدا
آورده اند که روزی عزرائیل پیش حضرت داوود علیه السلام نشسته بود و جوانی با جمال و کمال نیز
در آنجا حضور داشت. حضرت داوود از عزرائیل پرسید: یا اخی! این جوان را چگونه می بینی؟
عزرائیل گفت: ای پیغمبر خدا! این جمالِ او را چه سود که بعد از هفت روز جان او را قبض
خواهم کرد. حضرت داوود ملول خاطر گشته گفت: «الحکم للّه».
چون هفت روز گذشت، حضرت داوود علیه السلام آن جوان را به سلامت دید. چون ملک الموت
آمد، آن حضرت احوال را پرسید. عزرائیل گفت: آن ساعت که از نزد شما رفت برای رضای خدا
صدقه به درویشی داد و درویش در حقّ او دعا کرد و گفت: ای جوان! حق تعالی در عمر تو برکت
دهد. پس دعای وی مستجاب شد و هر روز آن جوان به سالی مبدّل شد تا هم نشین تو باشد از
برکت آن صدقه.
بنده مؤمن
آورده اند که چون بنده مؤمن را در گور گذارند، فرشتگان عذاب از جانب پای او درآیند. نمازِ
او مانع گردیده نگذارد و چون از بالای سر او درآیند روزه نگذارد و چون از جانب راست او
درآیند صدقه نگذارد و چون از جانب چپ او درآیند عفت حراست او کند و چون از پیش روی
او درآیند اعمال صالحه او را حراست کنند. پس فرشتگان گویند: خوشا به حال زندگانی تو بنده
مؤمن که در دنیا جای خود در آخرت مهیا نمودی، پس دری از بهشت بر روی او گشایند و مکان
او را بدو نمایند. پس فرشتگان رحمت فرود آیند و او را بشارت ها دهند از نعمت های جاودانی
بهشت. ای عزیز! چون این حکایت شنیدی تا اختیار به دست تو است از مال خود توشه آخرت
بردار و برای وارثان و حارثان مگذار که چون به آن منزل برسی چیزی نبینی پشیمانی سودی
ندارد و هر چه پشت دست به دندان گزی نفعی نبخشد.
| برگ عیشی به گور خویش فرست | کسی نیارد ز پس تو پیش فرست |
صدقه
آورده اند که در زمان حضرت رسول صلی الله علیه و آله جوانی بود از انصار که مال جمع کرده بود از حلال.
وقتی بیمار شد آن حضرت به عیادت او رفت. راوی گوید: که جمعی در خدمت آن حضرت
بودیم. چون به بالین او رسیدیم آن جوان گفت: یا رسول الله! گواه باش که ایمان آوردم. پس کلمه
شهادت جاری کرد و عرض کرد: یا رسول اللّه! وصیت می کنم که چون من از این عالم بروم مال
مرا به دست خود به فقرا و مساکین قسمت کنی و تصدّق نمایی. آن حضرت قبول کرد و از آنجا
بیرون آمدیم. آن جوان در آن بیماری بِمُرد. آن حضرت فرمود تا مال او را ضبط کردند، بعد چند
روز دیگر، آن حضرت به خانه او آمده فرمود تا تمام اموال او را خیرات کردند. من با خود گفتم:
خوشا حال توانگران که هم دنیا دارند و هم آخرت و خوشا حال این جوان در آخرت، ما چه
داریم و چه خواهیم کرد.
آن حضرت در من نگریست و به نور معجزه دریافت. پس به دست مبارک خود یک دانه خرما
برداشت و به من نگاه کرد و دست مبارک خود را بلند نمود. چنانکه زیر بغل مبارکش نمودار شد
و فرمود: این چیست که بر دست دارم؟ گفتند: فدای تو شویم یک دانه خرما است. فرمود: به حقّ
آن خدایی که مرا به راستی به خلق فرستاده که اگر این جوان [در حیات خود] به دست خود یک
دانه خرما در راه خدا تصدیق می کرد بهتر از این که [پس از مرگ،] من به نیابت او همه مال او را
تصدیق کردم.
صدقه به اخلاص
آورده اند که روزی حضرت عیسی علیه السلام به گورستانی می گذشت. گفت: السلام علیکم یا اهل
القبور. بدانید که ما زندگانیم و شما مردگان و ما از شما به چهار کار در پیش هستیم که می توانیم به
جای آورد. آوازی از گور آمد که ای پیغمبر خدا! آن کدام است؟
آن حضرت فرمود: اول آنکه ما فریضه های حق تعالی را به جا می توانیم آورد. دوم، آنکه ما
فرمان و اوامر الهی را پیروی می کنیم. سوم آنکه ما سنت ها و احکام حق تعالی را به جا می آوریم.
چهارم: آنکه ما دوستان خدا را زیارت می کنیم. شما از اینها عاجزید.
آنگاه آوازی از گور برآمد که ای پیغمبر خدا! ما نیز به چهار چیز از شما سبقت گرفته ایم: اول
آنکه ما تلخیِ جان کندن را چشیده ایم. دوم آنکه شب اول قبر را گذرانیده ایم. سوم آنکه جواب
نکیر و منکر را گفته ایم. چهارم آنکه ما از خوف زوال ایمان رسته ایم. دیگر یا پیغمبر خدا!
شما را خبر دهم که هر چه پیش از خود فرستید آن ذخیره شماست و آن صدقه بر اخلاص
باشد که به دست خود تصدیق کنید. و ما پیش از خود ذخیره فرستاده ایم و امروز در این جا به
کار آمده.
اقسام صدقه
حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود که: صدقه بر پنج قسم است: اول آنکه یکی حساب می شود و آن
صدقه ای است که به فقرا و مساکین دهند که تندرست باشند. دوم آنکه یکی به هفتاد حساب
می شود و صدقه ای است که به درویش یا مریض علت دار دهند. سوم آنکه به هفتصد حساب
می شود و آن صدقه ای است که بینوا و فقیر وابسته خویش دهند. چهارم آنکه به هفت هزار هزار
حساب می شود و آن صدقه ای است که به عالم فقیر صالح پرهیزکار دهند. پنجم آنکه به هفتصد
هزار حساب می شود و آن صدقه ای است که به فقیران عیالوار و ضعیفان بی کس و کار دهند که
مستحق آن باشند و حق تعالی ذکر ایشان در کلام خود فرموده که «إِنَّمَا الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساکینِ وَ
الْعامِلینَ عَلَیْها وَ الْمُوءَلَّفَهِ قُلُوبُهُمْ وَ فِی الرِّقابِ وَ الْغارِمینَ وَ فی سَبیلِ اللّهِ وَ ابْنِ السَّبیلِ» و حضرت
رسول صلی الله علیه و آله فرمود که: «ان الصدقه ترد البلاء» یعنی به درستی که صدقه رفع بلا می کند.
| گر تو می خواهی که برگردد بلا | با خلایق بِهْ از این احسان نما |
دوری از طمع
بدان که آدمی را در دنیای فانی به کفافی خرسند باید بود بدان قدر که دست طلب پیش کسی
دراز نکند و قناعت کند و بدان چه حق تعالی قسمت او فرموده راضی باشد و هر که زیاده طلب
کند دایم در تَعَب باشد و اگر پا از حدِّ اعتدال بیرون گذارد، بی صبری و طمع او را رسوا و ذلیل
گرداند و در پیش مردم بی اعتبار شود و بالاخره در ورطه ندامت و بادیه ملامت افتد. و بدان که
پیش آهنگ همه بلاها و مقدمه جمله آفت ها طمع است. تا مرغ به دانه طمع نکند حلقش به حلقه
دام بسته نشود و تا آدمی کمر طمع بر میان نبندد عزتش به ذلت مبدل نگردد که از تیرگی طمع غبار
خواری بر صفحه رخسار عزیزان می نشیند و وزن و اعتبار بزرگان را طمع می کاهد.
| ای برادر طمع مکن که طمع | آدمی را خراب سازد و خوار |
| این سخن بشنو از من ناصح | تا شوی از حساب برخوردار |
حُسنِ ظن
آورده اند که یکی از بزرگان دین گفت: وقتی در گورستان بقیع نشسته بودم که جوانی آمد و به
تندی از پیش من گذشت. با خود گفتم که ببینید این مرد از چه قرار به راه می رود؟ امثال چنین
کسان وبال مردمان اند. چون آن شب خوابیدم در واقعه دیدم که آن جوان مُرد و او را در تابوت
گذاشته پیش من آوردند و کاردی نیز به من دادند که گوشت این مرده را قطعه قطعه کرده
بخور. من گفتم: مدت مدیدی می شود که گوشت حیوانی نخورده ام، الحال مردار چون
خورم. گفتند: چرا ظن بد به او بردی و غیبت او کردی. حق تعالی فرموده «أَ یُحِبُّ أَحَدُکُمْ أَنْ یَأْکُلَ
لَحْمَ أَخیهِ مَیْتًا فَکَرِهْتُمُوهُ.» گفتند:
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 