پاورپوینت کامل گوهر اخلاص ; مفاهیم اخلاقی ۳۴ اسلاید در PowerPoint
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل گوهر اخلاص ; مفاهیم اخلاقی ۳۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گوهر اخلاص ; مفاهیم اخلاقی ۳۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل گوهر اخلاص ; مفاهیم اخلاقی ۳۴ اسلاید در PowerPoint :
>
۶۵
توکل
| ;* تکیه بر تقوی و دانش در حقیقت کافری است | ;راه رو گر صد هنر دارد توکّل بایدش |
| ;* آسمان، کشتی ارباب هنر می شکند | ;تکیه آن بِهْ که بر این بحر معلّق نکنیم |
| ;* کار خود گر به خدا باز گذاری حافظ | ;ای بسا عیش که با بخت خدا داده کنی |
پند پیران
| ;* نصیحت کُنَمَت بشنو و بهانه مگیر | ;هر آنچ ناصح مشفق بگویدت بپذیر |
| ;* حافظ نگشتی رسوای گیتی | ;گر می شنیدی پند ادیبان |
| ;* جوانا سر متاب از پند پیران | ;که رأی پیر از بختِ جوان به |
| ;* نصیحت گوش کن کاین دُر بسی به | ;از آن گوهر که در گنجینه داری |
وفاداری
| ;* وفا و عهد نکو باشد ار بیاموزی | ;وگرنه هر که تو دانی ستمگری داند |
| ;* در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع | ;شب نشینِ کوی سربازان و رندانم چو شمع |
| ;* مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم | ;هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم |
بلند همتی
| ;* غلام همّت آن رندِ عافیت سوزم | ;که در گدا صفتی کیمیاگری داند |
| ;* صحبت حور نخواهم که بود عین قصور | ;از خیال تو اگر با دگری پروازم |
| ;* همّتم بدرقه راه کن ای طایر قدس | ;که درازست ره مقصد و من بی خبرم |
| ;* تسبیح و خرقه لذت مستی نبخشدت | ;همت درین محل طلب از می فروش کن |
زهد
| ;* دلا دلالت خیرت کنم به راه نجات | ;مکن به فسق مباهات و زهد هم مفروش |
| ;* صوفی گلی بچین و مرقّع به خار بخش | ;وین زهد خشک را به می خوشگوار بخش |
| ;طاعات و زهد در ره آهنگ چنگ نه | ;تسبیح و طیلسان به گل و لاله زار بخش |
| ;زهد گران که شاهد و ساقی نمی خرند | ;در حلقه چمن به نسیم بهار بخش |
تواضع
| ;* نظر کردن به درویشان منافی بزرگی نیست | ;سلیمان با همه حشمت نظرها بود با مورش |
توبه
| ;* چون پیاله دلم از توبه که کردم بشکست | ;هم چو لاله جگرم بی می و پیمانه بسوخت |
دوری از ریا
| ;* نقد صوفی نه همه صافی بی غش باشد | ;ای بسا خرقه که شایسته آتش باشد |
| ;خوش بود گر محک تجربه آید به میان | ;تا سیه روی شود هر که در او غش باشد |
| ;* من و هم صحبتی اهل ریا دورم باد | ;از گرانان جهان رطل گران ما را بس |
| ;* بس که در خرقه آلوده زدم لاف صلاح | ;شرمسار از رخ ساقیّ و مِی رنگینم |
| ;جام می گیرم و از اهل ریا دور شوم | ;یعنی از اهل جهان پاک دلی بگزینم |
استقامت
| ;* آنک پیرانه سرم صحبت یوسف بنواخت | ;اجر صبری است که در کلبه احزان کردم |
| ;* در ره منزل لیلی که خطرهاست درو | ;شرط اول قدم آن است که مجنون باشی |
| ;تاج شاهی طلبی گوهر ذاتی بنمای | ;ور خود از گوهر جمشید و فریدون باشی |
| ;نکته عشق نمودم به تو هان سهو مکن | ;ورنه تا بنگری از دایره بیرون باشی |
| ;* دلا در دوستی ثابت قدم باش | ;که در این ره نباشد کار بی اجر |
| ;* باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش | ;بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش |
| ;ای دل اندر بند زلفش از پریشانی منال | ;مرغ زیرک چون به دام افتد تحمّل بایدش |
| ;* رشته صبرم به مقراض غمت ببریده اند | ;هم چنان در آتش مهر تو خندانم چو شمع |
| ;* آتش روی بُتان در خود مزن | ;یا بر آتش خوش گذر هم چون خلیل |
| ;* گر من از سرزنش مدّعیان اندیشم | ;شیوه مستی و رندی نرود از پیشم |
| ;* ما بی غمانِ مست دل از دست داده ایم | ;همراز عشق و همنفس جام باده ایم |
| ;بر ما بسی کمان ملامت کشیده اند | ;تا کار خود ز ابروی جانان گشاده ایم |
| ;* با صبا افتان و خیزان می روم در کوی دوست | ;وز رفیقان ره استمداد همّت می کنیم |
| ;* عشق من با خط مشکین تو امروزی نیست | ;دیرگاهی است کزین زهر هلاهل مستم |
| ;* از ثبات خودم این نکته خوش آمد که به خود | ;در سر کوی تو از پای طلب ننشینم |
بی ارزشیِ دنیا
| ;* جهان و کار جهان جمله هیچ در هیچ است | ;هزار بار من این نکته کرده ام تحقیق |
| ;* جهان پیرست و بی بنیاد ازین فرهادکُش فریاد | ;که کرد افسون و نیرنگش ملال از جان شیرینم |
| ;* حافظا خُلد برین خانه موروث من است | ;اندرین منزل ویرانه نشیمن چه کنم |
| ;* حافظا چون غم و شادیّ جهان برگذرست | ;بهتر آن است که من خاطر خود خوش دارم |
| ;* پدرم روضه جنّت به دو گندم بفروخت | ;من چرا باغ جهان را به جوی نفروشم |
دنیایِ دون
| ;* دلا یکدم گران باری جهان یکسر نمی ارزد | ;به می بفروش دلق ما کزین بهتر نمی ارزد |
| ;* غم دنیای دنی چند خوری باده بخواه | ;حیف باشد دل دانا که مشوّش باشد |
| ;* جهان و هر چه درو هست سهل و مختصر است | ;ز اهل معرفت این مختصر دریغ مدار |
| ;* نه عمر خضر بماند نه مُلک اسکندر | ;نزاع بر سر دنیای دون مکن درویش |
| ;* گوش کن پند ای پسر وز بهر دنیا غم مخور | ;گفتمت چون دُر حدیثی گر توانی داشت گوش |
| ;* طرّه شاهد دنیا همه بندست و فریب | ;عارفان بر سر این رشته نجویند نزاع |
| ;* تا کی غم دنیای دنی ای دل دانا | ;حیف است ز خوبی که شود عاشق زشتی |
| ;* نبشته اند بر اوراق جنّه المأوی | ;که هر که عشوه دنیا خرید وای به وی |
| ;* اگر دلم نشدی پای بند طرّه او | ;کی اش قرار درین تیره خاکدان بودی |
یاد مرگ
| ;* هر که را خوابگه آخر مشتی خاک است | ;گو چه حاجت که به افلاک کشی ایوان را |
| ;* عاقبت منزل ما وادی خاموشان است | ;حالیا غلغله در گنبد افلاک انداز |
| ;* این جان عاریت که به حافظ سپرده دوست | ;روزی رخش ببینم و تسلیم وی کنم |
| ;* حجابِ چهره جان می شود غبار تنم | ;خوشا دمی که از آن چهره پرده برفکنم |
| ;* خرّم آن روز کزین منزل ویران بروم | ;راحت جان طلبم وز پی جانان بروم |
|
;چون صبا با تن بیم
راهنمای خرید:
|
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 