پاورپوینت کامل سفر به مشهد مقدس ۱۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سفر به مشهد مقدس ۱۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سفر به مشهد مقدس ۱۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل سفر به مشهد مقدس ۱۳ اسلاید در PowerPoint :

>

۱۱۴

به سوی مشهد مقدس

جذبه شوق زیارت حضرت ثامن الائمه مرا به قسمی مجذوب داشت که هیچ کس را نمی شناختم
و سمند تندرو خیال به سوی مقصود خود می تاختم. با گاری حرکت نموده، روانه شدم چون از
گاری خانه بیرون آمدیم، از روی تعجب با خود گفتم: اینکه می بینم، به بیداریست، یا ربّ! یا به
خواب؟ سر در جیب فکرت نهاده در بحر حیرت فرو رفتم، عرضه داشتم، ای مولای من! مرا که
آن قدر و قابلیت نیست که خود را قرین قرب یافتگان عتبه مقدس بینم.

استراحت در سمنان

دو ساعت به غروب مانده به سمنان رسیدیم، در جلو گاری خانه، در بیرون شهر، نهر آب و
آسیابی بود، جای باصفایی بود، برای تفرّج و خرید بعضی از لوازمات به شهر داخل شدیم، بازار
و دکاکین و کاروانسرا و مسجد بسیار داشت. نجّار و اهل حرفه و کسبه بسیار بودند. عمارات و
باغات و زراعات هم داشت. تنباکو زیاد زراعت کرده بودند و باغات پسته هم داشت.

مسجد بزرگی در سمنان بود که بر دیوار آن مسجد نوشته بودند:

استراحت در شاهرود

یک ساعت به غروب مانده به شاهرود رسیدیم. شاهرود شهر کوچک خوبی است. باغات و
مزارع بسیار، آبش گوارا، هوایش روح افزا، بازارها و کاروانسراها از کسبه و تجار و اهل داد و
ستد و حرفت و صنعت بسیار است، نهر آبی از خیابانی در وسط شهر می گذرد.

ورود به مشهد

به دروازه رسیده به خاک اوفتاده، آستانه دروازه را بوسیدم و خاک آن راه را چون طوطیا بر دیده
می کشیدم، از باب ادب داخل شده، از محلّه خضوع و گذر خشوع گذشتم به کوچه مستمندان
رسیدم به خیابان عاشقانْ دلالتم فرمودند.

چون سگ اصحاب کهف به دنبال ایشان به باب صحن مقدّس رسیدم به خاک اوفتادم، آن
آستانه را بوسیدم، برخاستم