پاورپوینت کامل گوهر لطایف ; وزیرانِ نامی ۱۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گوهر لطایف ; وزیرانِ نامی ۱۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گوهر لطایف ; وزیرانِ نامی ۱۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل گوهر لطایف ; وزیرانِ نامی ۱۵ اسلاید در PowerPoint :

>

۱۰۷

وزیر علوی

آورده اند که ابوعبداللّه بن یعقوب وزیر مهدی عباسی بود، او را به تشیّع و حبّ علویان منسوب
کردند. مهدی بر وی متغیّر شد و جهت امتحان یکی از علویان را بدو دادند تا بکشد و ابن یعقوب،
علوی را امان داد و پنهان به جانب بصره روان کرد. مهدی کس فرستاد، آن علوی را از راه بگرفت
و پنهان کرد و احوال او را از وزیرش تفحص نمود. وزیر گفت: او را کشتم و به سر خود سوگند
داد. مهدی علوی را بدو نمود و از وزارت عزل کرد و محبوس گردانید.

شخصیت دوگانه

فضل بن یحیی برمکی با آنکه در مروّت و فتوّت از اقران خود راجح بود و در بذل و سخا و کرم
همتا نداشت اما به غایت متکبّر و گردنکش و خودکامه بود، روزی او را گفتند: افسوس که این
عطا و سخا که به واسطه تکبّر تو ضایع می شود. گفت: در این عادت تخلّق به اخلاق یکی حاکمان
کرده ام و طینت خود را بر آن داشته و اکنون طبیعی شد.

ایثار

واقدی حکایت کرد که وقتی مرا دست تنگی روی نمود و نعمت پشت به من آورد و فقر به غایت
کشید و فاقه به نهایت انجامید و ماه رمضان نزدیک رسید و ترتیب اخراجات رمضان بر من
متعذّر گشت. دوستی داشتم علوی، رقعه بدو نوشتم و هزار درم قرض خواستم، آن عزیز هزار
درم در کیسه کرد، مهر خود بر نهاد و بر من فرستاد. و هم در آن لحظه رقعه از دوست دیگری به
من آوردند و از من به جهت اخراجات رمضان هزار درم التماس کرده بود، همچنان سر به مهر
بدو فرستادم و جانب او را بر جانب خود ترجیح نهادم.

چند روز بعد، علوی از من پرسید که آن دراهم که از من قرض کردی چه کردی؟ گفتم: در
مهمّی صرف کردم. او بخندید و کیسه سر به مهر بیرون آورد. گفت: وقتی که نامه تو آمد من فقط
آن دراهم را داشتم وقتی آن را به تو دادم جهت اخراجات رمضان از دوستم قرض خواستم که او
از تو آن را قرض گرفت پس کیسه را آوردند و با یکدیگر مقایسه کردیم.

وزیر با کیاست

جعفر بن یحیی برمکی در کیاست و فراست به مرتبه ای بود و به حدّی انجامید که راز دل از ورق
ضمیر بخواندی و اندیشه سینه را از صفحه بشره معلوم کردی، یکی از فراست آن بود، روزی که
هارون الرشید قصد برانداختن ایشان کرد، البتّه آن معنی را در پرده ضمیر خود بیرون نمی آورد و
با هیچ کس سخن نمی گفت و هر روز با ایشان بر سر عنایت می بود، تا روزی در شکارگاه، هارون
در گردن جعفر می نگریست و می گفت: کی باشد این گردن را به شمشیر از مصاحبت دوش دور
کنم. همین که این اندیشه در ضمیر هارون بگشت جعفر بازپس نگریست، و گفت: یا
امیرالمؤمنین! از کرم و مروّت تو نسزد که ب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.