پاورپوینت کامل لطایف استعاذه ۲۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل لطایف استعاذه ۲۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل لطایف استعاذه ۲۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل لطایف استعاذه ۲۳ اسلاید در PowerPoint :

>

۲۲

شیطانِ رجیم

شیطان از «شَطَن» برگرفته است یعنی دور شد و از این روی به سبب دور شدن [از رحمت حق]،
بعید گشته است و اما، مطیعْ، قریب است. و اما رجیم به معنی مرجوم است برای سنگسار کردنش
به تیر لعن و شقاوت، و اما تو به ریسمان سعادت واصل گشته ای، و خدا، او را رانده و سنگسار شده کرد و
تو را نزدیکِ پیوسته. پس از آن، خدای تعالی خبر داد که او شیطانی را که بعید است قریب نکند. پس بدان
که چون تو را نزدیک ساخت، تو را نمی راند و از فضل و رحمت خویش دورَت نمی سازد.

دل مؤمن

دل مرد مؤمن، شریف ترین بقعه هاست و هیچ خانه و بوستانی آباد و باغی سرسبز نمی توان یافت
که دل از آن شریف تر نباشد، بلکه دل مؤمن در پاکی هم چون آیینه باشد، بلکه برتر از آیینه؛ زیرا
اگر بر آیینه پرده ای عارض شود، چیزی را در آن نمی توان دید، و حال آنکه قلب مؤمن را هفت
آسمان و کرسی و عرش، محبوب نتوانند ساخت؛ بلکه قلب با همه این پرده ها، مطالعه جلال
ربوبیّت می کند و به علمْ صفاتِ صمدیّت را درک می کند.

و از دلایل اینکه قلب، شریف ترین بقعه هاست چند وجه است:

اول اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله گفت: «قبر، روضه و باغی است از ریاض بهشت» و این نیست مگر
اینکه آنجا جایگاه بنده مرده نیکوکاری شده است، و چون قلب، سریری برای معرفت خدا و
عرشی است برای شناختِ خداوندی، واجب می آید که قلب، شریف ترین بقعه ها باشد.

دوم اینکه گویی خدای تعالی گوید: ای بنده مؤمن! دل تو بوستانِ من است، و بهشتِ من
بوستان تو، و چون تو به بُستان خویش بر من بُخل نورزیدی، بلکه معرفتِ مرا در آن فرود
آوردی، من چگونه به بوستان خویش بر تو بُخل بورزم و چگونه تو را از آن منع کنم.

سوم این که خدای تعالی، چگونگی نزول بنده را در بوستان بهشت حکایت کرده، گفت: «فی
مقعَد صِدقٍ عِندَ مَلیکٍ مُقتَدِرٍ» (قمر، ۵۵) یعنی [متیقن] در جایگاه صدق، نزد خداوند مالکِ مقتدر
[قرار دارند] تو گویی که می گوید: من در این روز، پادشاه مقتدری باشم و بندگان من نیز، پادشاه
باشند جز اینکه آنها در زیر فرمان من باشند.

و چون این مقدمه را دانستی گوییم: گویی خدای تعالی می گوید: ای بنده من! من بهشتِ خود
را از آنِ تو کردم و تو نیز بوستان خود را از آنِ من ساختی، ولی انصافِ درست ندادی، چه آیا
اکنون بهشت مرا دیدی و در آن درآمدی؟ بنده می گوید: نه پروردگار من! و خدا می گوید: آیا من
در بهشت تو درآمدم؟ بنده ناچار باید بگوید: آری پروردگار من! پس خدای تعالی می گوید:
وقتی هنوز درست به باغ من در نیامده بودی، برای خاطرِ نزول تو، شیطان را از بهشت خود
بیرون کردم، پس دشمنِ تو را پیش از نزولِ تو بیرون ساختم، و اما تو پس از هفتاد سال نزول من
در بستان تو، چگونه شایسته تو بود که دشمن مرا بیرون نکردی و نراندی.

و در این حال، بنده اجابت کرده، گوید: پروردگار من! تو بر بیرون ساختن او از بهشت خود
قادری، و اما منْ عاجزی ناتوانم و بر اخراج او قادر نیستم؛ پس خدای تعالی گوید: عاجز چون در
حمایت پادشاه قاهر درآید نیرومند گردد. پس تو نیز در حمایت من داخل شو تا بر بیرون راندن
دشمن در بهشت دلِ خود قادر شوی، پس بگو «اعُوذ باللّه من الشّیطان الرَّجیم».

پاک سازی قلب

اگر گویند: اگر قلبْ بوستان خداست، چرا شیطان از آن به در نمی رود؟

گوییم: اهل عرفان گویند: گویی خدای تعالی برای بنده می گوید: تویی که سلطان معرفت را
در حجره دلت فرود آورده ای، و هر کس خواهد که سلطانی را در حجره نفسِ خویش درآوَرَد، بر
او واجب است که آن حجر