پاورپوینت کامل حکایاتی از کارگزارانِ قاجاری ۲۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حکایاتی از کارگزارانِ قاجاری ۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حکایاتی از کارگزارانِ قاجاری ۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل حکایاتی از کارگزارانِ قاجاری ۲۰ اسلاید در PowerPoint :

>

۱۴۸

راستی

وزیر مالیه [نظام الملک]، محمدرضا خان، پیشکار خود را احضار می کند و با این عبارت از او
می پرسد: «علیق اصطبل کالسکه خانه ما را از بابت قصیل از قرار خرواری چند ابتیاع می کنید؟»
محمدرضا خان جواب می گوید: قربان! خرواری هشت قران می خریم و یک تومان پای دیوان
حساب می کنیم.» بالا بردن مقام دستگاه حضرت اشرف، وزیر مالیه به طوری که به آن، دیوان اطلاق
شود … نظام الملک را فریب داده و گفت: آفرین، آفرین، هزار آفرین بر راستی و راستگویی تو.

اعراض و اعتراض

روزی بین منشی باشی او [نظام الملک] با یکی از ارباب رجوع ها که زود راه انداختن او طرف
توجه وزیر بود، یکی دو کلمه رد و بدل می شود. منشی باشی به علامت نارضامندی او، قلم
خویش را بر زمین می گذارد و از نوشتن حکم و راه انداختن او توانی می کند. نظام الملک با تشدّد،
خطاب به منشی کرده، می گوید: «معزز السلطان! تعرض می کنی؟» می گوید: «خیر. اعراض از او
می کنم.» وزیر در جواب می گوید: «مگر نمی دانی که اعراض از او به منزله اعتراض بر من است؟»

خلعتی

یکی از لشکرنویس ها می گفت: سر سفره دفتر لشکر نشسته بودیم. نظام الملک، محمدرضاخان
را احضار کرده، گفت: خلعتی به آشپز شعبان خان بدهید. کباب امروزش خیلی خوب است.
سالک دیشبش هم در نظامیه خوب بود.

مسند

[نظام الملک] بعد از وزارت مالیه و یکی دو سال خانه نشینی، والی فارس شد. بعد از ورود به
شیراز، روزی را برای شرفیابی اعیان شهر معین کرد… وقتی مجلس غاص به اهلش شد،
محمدرضا خان با مسند مخمل مشکی وارد شد و تعظیم سجود مانندی کرد.

حضرت اشرف پرسید: هان؟ محمدرضا خان! چیست؟ جواب داد: قربان! مسند جدّت را
آورده ام. نظام الملک گفت: این تشریفات چه لازم است؟ محمدرضا خان جواب داد: استدعا
دارم افتخار پهن کردن این مسند را از خانه زاد دریغ نفرمایید. نظام الملک گفت: برای تو این
زحمت را قبول می کنم. از جا برخاست. همه برخاستند. پیشکار متملق، مسند را پهن کرد.
حضرت اشرف بر آن قرار گرفت و سایرین حیرت زده سر جای خود نشستند.

تأسیس مدرسه

یکی از منویات امین الدوله که به اجرای آن هم موفق شد، تأسیس مدارس جدید [بود] و اول
قدمی که در این راه برداشت، دائر کردن مدرسه ای در جنب پارک خود به اسم رشدیه به مدیریت
میرزا حسن که به واسطه همین شغل، معروف به رشدیه گشت، بود. در سر در این مدرسه حدیث
شریف «اَنا مدینهُ العِلم و عَلیٌّ بابُها» را به مناسبت اسم صدر اعظم نوشتند.

استقبال مردم از مدارس

[در زمان امین الدوله] ماهی نمی گذشت که یکی تا دو تا [مدرسه] جدید باز نشود. مردم هم اقبال
زیادی نشان می دادند و تمام طبقات، بچه های خود را به این مدارس می فرستادند. چیزی
نگذشت که مکتب خانه های سر گذرها و مکتب خانه های اعیان همه بسته شد و مدارس جدید
جای آن را گرفت. بر اثر همین اقبال عمومی بود که مردمان دانشمند مانند آقای عبدالعظیم قریب،
بدون هیچ تشویق خارجی، به نوشتن کتاب های آموزشی، مانند دستور زبان فارسی، که تا این
وقت، هیچ تدریس آن معمول نبود، پرداختند و ایالات هم به تقلید مرکز، دست به کار شدند و
کار تعلیمات جدید، خود به خود به راه ا