پاورپوینت کامل ذکرِ ابراهیم خواص ۱۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ذکرِ ابراهیم خواص ۱۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ذکرِ ابراهیم خواص ۱۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ذکرِ ابراهیم خواص ۱۶ اسلاید در PowerPoint :

>

۶۰

توکل فقط بر خدا

[چنین گفته ابراهیم خواص] که وقتی در بادیه راه گم کردم، بسی برفتم و راه نیافتم. هم چنان چند
شبانه روز به راه می رفتم تا آخر آواز خروسی شنیدم. شاد گشتم و روی بدان جانب نهادم. آنجا
شخصی دیدم، بدوید، مرا قفایی بزد. چنان که رنجور شدم. گفتم: خداوندا! کسی که بر تو توکّل
کند با وی این کنند؟ آوازی شنودم که: تا توکّل بر ما داشتی عزیز بودی اکنون توکّل بر آواز
خروس کردی، اکنون آن قفا بدان خوردی. هم چنان رنجور همی رفتم. آوازی شنودم که خواص
از این رنجور شدی؟ اینک ببین! بنگریستم. سر آن قفا زننده را دیدم در پیش من انداختند.

بر شاهراه

و گفت: وقتی در بادیه راه گم کردم، شخصی دیدم فراز آمد و سلام کرد و گفت: تو راه گم کرده ای؟
گفتم: بلی. گفت: راه به تو نمایم. و گامی چند برفت از بیش و از چشم ناپدید شد. بنگریستم، بر
شاهراه بودم. پس از آن دیگر راه گم نکردم. در سفر گرسنگی و تشنگی ام نبود.

دل، فارغ دار

نقل است که وقتی [ابراهیم خواص] در کار خود متحیّر شد، به صحرایی بیرون رفت. خرماستانی
دید و آبی روان. آنجا مقام کرد و از برگ خرما زنبیل می بافت و در آن آب می انداخت. چهار روز
همین می کرد. بعد از این گفت: اکنون بر اثر این زنبیل ها بروم تا خود چو بینم و حق را در این چه
تعبیر است. می رفتم تا پیر زنی را دیدم بر لب آب نشسته، می گریست. گفتم: چه بوده است؟ گفت:
پنج یتیم دارم و هیچ ندارم. روزی دو سه، بر کنار این آب بودم. آب هر روز زنبیلی چند بیاوردی،
آن بفروختمی و بر یتیمان خرج کردمی. امروز نمی آرَد، بدان سبب گریانم، امروز چه خوریم؟
خواص گفت: خانه خود را به من نمای. بنمود. خواص گفت: اکنون دل فارغ دار که تا زنده ام آنچه
توانم از اسباب تو راست دارم.

طلبِ معاش

و گفت: وقتی طلبِ معاشِ خود از حلال می کردم، دام در دریا انداختم ماهی بگرفتم. هاتفی آواز
داد: ایشان را از ذکر ما باز می داری؟ معاشِ دیگر نمی یابی؟ ایشان از ذکر ما برگشته بودند که تو
ایشان را همی گشتی. گفت: دام بینداختم و دست از کار نیز بداشتم.

کلماتِ قصار

* هیچ چیز نبود که در چشمِ من صعب نمود، الاّ با او راه گرفتم.

* دستی فارغ و دل ساکن و هر کجا که خواهی می شو.

* هر که حق را بشناسد به وفای عهد لازم بُوَد آن شناخت را که آرام گیرد با خدای تعالی و اعتماد
کند بر وی.

* عالِمی، بسیار روایت نیست. عالم آن است که متابعتِ علم کند و بدان کار کند و اقتدا به سنّت ها
کند و اگر چه علم او اندک بُوَد.

* علم به جملگی در دو کلمه مجتمع است: یکی آنکه خدای تعالی اند

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.