پاورپوینت کامل در تزکیه نفس ۲۵ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل در تزکیه نفس ۲۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل در تزکیه نفس ۲۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل در تزکیه نفس ۲۵ اسلاید در PowerPoint :

>

۲۲

علاج نفس

«وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسّها» (شمس، ۱۰) «و بی بهره ماند هر که کم کرد نفس خود را به جهالت و پنهان کرد
قدر و مرتبه او را به معصیت و ضلالت.»

و درباره این جماعت آمده است که اینان جماعتی اند که بیدار می دارند شب های خود را در
مرتکب شدن به امور فاحشه، و به خدای تعالی آن امور را نسبت می دهند و او از آن منزّه است.

محققان برآنند که تزکیه نفس موجب تصفیه دل است، هرگاه نفس از شوب هوی تزکیه شود،
در حالْ دل از لوث تعلق ماسوی مصفّی گردد.

و اما بدان که علاج نفس و تزکیه او مشکل ترین علاج هاست، چه او دشمنی است داخل خانه
و هرگاه دُزد از اهل خانه باشد، ضرر او بسیار می باشد و حیله در او کم می رود، و دیگر آنکه او
دشمنی است محبوب و آدمی از عیبِ محبوب کور می باشد و عیب او را نمی بیند و از این جهت است که
آدمی نیکو می داند هر امر قبیحی را که از نفس او صادر می شود و مطّلع بر عیب او نمی شود. و نفسْ بسیار
است که آدمی را از جهت عداوت در ورطه هلاکت می اندازد و او را با آنْ شعوری نیست.

و آدمی هرگاه تامّل نماید می داند که اصلِ جمیع فتنه ها و آفت ها و گناهان که از خلق خدای
تعالی واقع شده از اول خلق تا روز قیامتْ همه از جانبِ نفسْ بود به استقلالْ یا به اعانت و
مشارکت و مساعدت. و اول معصیتی که از شیطان واقع شد به سبب هوای نفس بود که آن کبر و
حسد است، چه در آن محل، نه دنیا بود و نه خلق و نه شیطان، بلکه نفس به سبب کبر و حسدْ آن
عمل کرد و او را در بحر ضلالت غرق گردانید تا اَبَد الْآبِدین.

و همچنین تا روز قیامت هر جا فتنه و ضلالتی و معصیتی که می بینی، اصل او نفس و هوای
اوست که اگر او نمی بود خلق در سلامت و خیر می بودند، و چون او مرکَب و آلت است، دفع او
بالکُلّیه نمی توان نمود، پس او را تربیت و تقویت می باید داد فی الجمله تا متحمّل فعل خیر شود؛
و او را محبوس و ضعیف می باید ساخت به حدی که از حدّ خود قدم بیرون ننهد؛ و هرگاه لجام
کردی او را به لجام تقوی و وَرْعْ این دو فایده حاصل می شود؛ و اما او دابّه ای است بدخوی، و
انقیادِ لجام نمی نماید، پس حیله ای باید انگیخت تا او منقاد شود.

روش مقابله با آرزوها

علمای محققین گفته اند که خواری نفس و شکستن آرزوهای او به سه چیز می شود:

اول آنکه از او لذّات و شهوات را منع نمایند، چه دابّه منقاد می شود هرگاه که از علف او چیزی
کم کنند.

دوم آنکه به عباداتْ او را بار کنند، چه حِمار هرگاه بار او گران شد و مع هذا کمی در علف او
پیدا شده باشد البته فرمانبردار می شود.

سوم آنکه تضرّع به خدای تعالی کنند تا اعانت نماید و اگر نه، خلاصی نیست.

هرگاه مواظبت نمایی بر این سه امر، این نفسْ فرمانبردار می شود به اذن خدای تعالی، پس تو
ایمن می شوی از شرّ او.

تقوی

و بدان که تقوی، مبرّا ساختن دل است از گناه با قدرت عزم بر ترک آن تا اینْ وقایه باشد میانه او و
میانه گناه.

و از حضرت رسالت صلی الله علیه و آله نقل کرده اند که آن حضرت فرموده: به درستی که متقین را متقین
می نامند چه ایشان کرده اند چیزی را که باکی نیست در آن از جهت حَذَر کردنِ آن چیزی را که در
آن باکی باشد؛ پس آنچه می ترسند از او ضرر دین را دو قسم است، یکی حرام و معصیت و
دیگری فضول حلال. چه اشتغال به فضولِ حلال و حریص شدن در آن می کشاند صاحب خود را
به حرام و محضِ عصیان. پس کسی که اراده داشته باشد که ایمن باشد از ضرر در دین، از حرام و
فضولِ حلال اجتناب نماید، و این ورع کامل است.

پس لجام کردن نفس به تقوی و ورع کامل آن است که او را منع کند از جمیع گناهان و نگاه
دارد از هر فضولی که در چشم و گوش و زبان و دل و شکم و فرج و جمیع ارکان است.

و گفته اند که تقوی به معنی اول موجب خلاصی از آتش است و به معنی دوم موجب خلاصی
از حبس در موقف و حساب و سرزنش و ملامت. و از این مسیر، زُهّاد و عُبّادْ مرتکب ریاضات و
مجاهدات می شده اند.

حکایاتی در باب تزکیه نفس

و از عارفی منقول است که سال ها بگذشتی که هیچ ترشی و شیرینی نخوردی، هر شبی به دکان
طباخی رفتی و دو گرده نان خریده و بدان روزه گشادی و گاه چنان افتادی که نانش گرم بودی و
بدان تسلّی یافتی.

و